به گزارش خبرگزاری مهر، این اثر شامل مجموعه مقالاتی است که بیشتر آنها جنبه تطبیقی و مقایسه ای دارد. تطبیق بین اندیشه های ملاصدرا و فلاسفه غربی و اسلامی از جمله مباحث این اثر است.
از عناوین این کتاب می توان به حکمت متعالیه و تفکر فلسفی معاصر، وجود محمولی از دیدگاه کانت و ملاصدرا، مسئله وجود در فلسفه ابنسینا، نور در سهرودی و وجود در ملاصدرا، وجود از دیدگاه ابنسینا و ملاصدرا، حرکت جوهری و نتایج فلسفی آن و تبیین وجودی «زمان» در نظام فلسفی صدرالمتالهین اشاره کرد.
نظر فلاسفه اسلامی دربار، علم به «وجود»؛ خدا در فلسفه ملاصدرا، معاد جسمانی در فلسفه ملاصدرا، فلسفه عملی در حکمت متعالیه ملاصدرا و سیر فلسفه در جهان اسلام از دیگر موضوعات این کتاب هستند.
در مقدمه این کتاب آمده است: ویژگی مهم یک نظام فلسفی کارآمد آنست که بتواند پاسخگوی سوالات مهم و اساسی جدید باشد. هرچند شاید فیلسوف موردنظر آن مسئله را بصورت دقیق طرح نکرده باشد، اما محقق و متعمق در آثار وی باید بتواند از مجموع آثار و اندیشه آن فیلسوف، پاسخ به پرسش موجود را پیدا کند.
در میان نظامهای حکمی و فلسفی جهان اسلام شاید بتوان گفت: بهترین مکتبی که میتواند انتظار فوق را برآورده سازد، مکتب حکمی و فلسفی حکمت متعالیه است. بنیانگذار این مکتب که خود قبل از طرح نظریه خویش، به صورت دقیق و عمیق به مطالعه نظامهای پیشین پرداخته بود، توانست با تفکر و تعمق و تذوق فوقالعاده خود به ایجاد و ابداع مکتبی دست زند که جامع عقل و شهود یا بعبارت دیگر مشایی و اشراقی باشد.
رضا اکبریان در ادامه اضافه کرده است: ملاصدرا آنچه را که در این زمینه از قدمای یونان و بویژه افلاطون و ارسطو رسیده بود و آنچه را حکمای بزرگ اسلامی از قبیل فارابی و بوعلی و شیخ اشراق و غیره توضیح داده یا از خود افزوده بودند و آنچه که عرفای بزرگ با هدایت ذوق و قوّت عرفان یافته بودند، بخوبی جذب و هضم کرد و از نو اساس جدیدی را پیریزی کرده و آنرا بر اصول و قواعدی محکم و مستدل استوار کرد.
حکیم صدالمتالهین آنچه را که به حکمت مشاء و یا حکمت اشراق معروف بود و دو هزار سال مشاجرات فلسفی بین این دو دسته چه در یونان و چه در اسکندریه و چه در میان مسلمین و چه در اروپای قرون میانه ادامه داشت؛ با اساس جدیدی که از نو پیریزی کرد به این مشاجرات خاتمه داد.
این استاد فلسفه در ادامه میافزاید: حال پرسش اساسی این است که نظام فلسفی حکمت متعالیه چگونه میتواند با فلسفههای جدید یا به تعبیر دیگر با تفکر فلسفی معاصر ارتباط برقرار کند.
نظر شما