زهره حسینی، مسئول پژوهش فلسفه و کودک در بنیاد حکمت اسلامی صدرا، در گفتگو با خبرنگار مهر، در پاسخ به این پرسش که اصولاً درست است که فلسفه را به کودکان بیاموزیم، گفت : در جواب این سؤال باید بگویم اگر منظور آموختن آراء و نظریات فلاسفه به کودکان است، جواب منفی است. چون برای کودکان دبستانی بسیار زود است که با نظریات فلسفی و تاریخ فلسفه درگیر شوند، اما اگر منظور، آموختن فلسفیدن و تفکر کردن در مسائل است، به نظر ما نه تنها این کار در دبستان زود نمیباشد بلکه باید این کار را از سالها قبل شروع نموده، به رشد تفکر در او کمک کرد و این همان حکیمپروری است که بزرگان ما به آن اشاره کردهاند.
وی در ادامه مقصود خود را از فلسفه کودک چنین برشمرد: مراد و منظور از فلسفه، آموختن روش تفکر، تأمل و سؤال و پاسخ و به اصطلاح همان فلسفیدن و تفکر و تعمق کردن در مفاهیم و موضوعات است. مفاهیم و موضوعات فلسفی میتواند فرصت خوبی برای بحث، گفتگو و تفکر باشد و در نهایت موجب ارتقای تفکر شود. فلسفه در این کاربرد، نه دانش بلکه مهارت است. مهارت تفکر منطقی، تحلیلی، اثربخش، نقاد و خلاق.
حسینی همچنین درباب پیشینة تاریخی «فلسفه و کودک» در کشورمان گفت : همانطور که میدانید روش اجتهادی درس خواندن و مباحثه، در فرهنگ ایرانیان خصوصاً در حوزههای علمیه قدمتی تاریخی دارد. این روش که برای غربیان جدید است، برای ما پدیده ای جدید نیست. کما اینکه اساتید و معلمین بسیاری در گوشه و کنار این کشور در سالهای دور و نزدیک با این روش به دانشآموزان درس داده و میدهند.
مسئول گروه «فلسفه و کودک» دربارة اهداف فلسفه و کودک گفت : مهمترین و متمایزترین هدفی که برای طرح فلسفه و کودک میتوان بیان کرد، رشد عقلانیت، منطق و ارتقای سطح تفکر، خصوصاً تفکر نقاد و خلاق در کودکان با استفاده از مفاهیم فلسفی و اخلاقی است. با اجرای کلاسهای کاوش جمعی، دانشآموزان یاد میگیرند که بهتر و دقیقتر فکر کنند و به استدلالها توجه نمایند. آنها سخنان و افکار دیگران را محترم شمرده و مورد نقد و تحلیل قرار میدهند و دربارة آنها بطور منطقی قضاوت میکنند.
وی درپاسخ به این پرسش که آیا فلسفیدن به این معنا، صرفاً یک فعالیت منطقی است، گفت : «فلسفه و کودک» تنها یک فعالیت عقلانی منطقی نیست، بلکه مواجهة خاص با پیرامون است که مزایا و فواید جانبی بسیار متنوعی دارد. از مهمترین و شاخصترین آنها رشد اعتماد به نفس و خودباوری در کودکان است که این مسئله را بالعینه مشاهده نمودهایم و آمارهایی داریم که بیانگر این مسئله است. از دیگر فواید آن، توجه کودکان به دلیل و استدلال در سخنان و گفتگوهای خود چه در خانه و چه در محیط دوستان است. رشد تعاون و همکاری در محیطهای دوستانه، ارتقای سطح قضاوت و داوری، کشف استعدادها و نیروهای درونی کودک، رشد احساس مسئولیت پذیری و ارتقای سطح دروس دیگر در مدرسه، از دیگر فواید این برنامه است.
حسینی با تاکید بر این نکته که بحث فلسفه و کودک میتواند به فهم بیشتر دروس در مدارس کمک گفت: تجربه نشان داده است که این برنامه علاوه بر رشد ابعاد مختلف ذهنی و فکری کودک، در رشد و پیشرفت آموزش دروس دیگر نیز تاثیر داشته و انگیزه تلاش در دروس دیگر را نیز افزایش داده است.
وی در پاسخ به این پرسش که «فلسفه و کودک» با «فلسفه برای کودکان» که در غرب متداول است چه تفاوتی دارد گفت : فلسفه برای کودکان که مدتی است در غرب رواج یافته بر مبنای فکری و فلسفی غرب استوار است. آنچه که در این سالها در نتیجه مطالعات منابع فلسفه برای کودکان دستگیر من شد این بود که آنان در پی اشاعه تفکر منحرف غربی از جمله اصل نسبیت اخلاق میباشند و این در بیشتر متون داستانی و غیرداستانی آنها مشهود است. فلسفه برای کودکان (P4C) که توسط استاد یهودی، متیو لیپمن پایهگذاری شده است تا حدود زیادی با فرهنگ ملی و مذهبی ما مغایرت دارد و بعقیده من قابل طرح و اجرا در محیط و کشور ما نمیباشد.
وی افزود: با اینکه نظاممند بودن کارهای لیپمن و دقت نظر وی در طراحی فعالیتها و طرح بحثها در کلاس قابل تحسین است و در کارهای وی هماهنگی خاصی با سنین مختلف دانشآموزان بچشم میخورد ولی کودکان ایرانی با پشتوانة فلسفی قوی و فرهنگ و تمدن چند هزار ساله ایرانی و اسلامی نیاز به برنامههایی بهتر، قویتر و مطابق با نیازها و سلایق خود دارند که این انتظار را برنامه P4C برآورده نمیسازد. من لازم میدانم در همین جا در مورد فعالیتهایی که جسته و گریخته توسط افرادی ناکارآمد در اطراف کشور در اجرای P4C در مدارس با محتوای غربی انجام میشود و متاسفانه هزینههایی را نیز برای والدین دربرداشته است اعلام خطر کنم. این کار ممکن است آسیبهایی جبرانناپذیر بر فکر و روح کودکان بر جای بگذارد.
حسینی در ادامه با تاکید بر این نکته که محتوای «فلسفه و کودک» ماهیتاً با محتوای روش معروف به «فلسفه برای کودک» متفاوت است اظهار داشت : ما سعی کردهایم از داستانهای نهفته در متون کهن ادبی و درسی استفاده کنیم و با بازنویسی و ساده نویسی، آنها را تبدیل به داستان فکری نماییم تا قابل استفاده در کلاسها باشد. داستانهای این متون کهن دارای عمق و ژرفای فلسفی، عرفانی و اخلاقی خوبی است و با روحیات کودکان ما نیز سازگار است و به قول معروف به دل آنها مینشیند، علاوه بر آن دارای راز و رمزها و نکات خاصی است که برای درک آنها نیاز به تفکر و تعمق است و کودک را وادار به اندیشیدن میکند. علاوه بر اینها ما از داستاننویسان معاصر نیز برای تهیه داستانهای فکری یاری خواستهایم که تا اندازهای نیز جواب دریافت کردهایم ولی متاسفانه آنچه که در ادبیات کودک ما در کشور بصورت فاجعه در حال اتفاق است کمبود فکر و اندیشه و تولید علم در نویسندگان کودک است. متاسفانه بازار ترجمه داغ است و بازار تولید داستانهای فکری کساد، که امیدواریم در آینده سامان پیدا کند.
حسینی در پاسخ به این پرسش که وجه تسمیه بنیاد حکمت اسلامی صدرا به «فلسفه و کودک» چیست گفت : درک تفاوت در مبانی فلسفی و اعتقادی ما با غربیان، ما را بر آن داشت که در نامگذاری نیز دقت نظر داشته باشیم و تفاوت در هدفها، محتواها و روشهای ما با P4C نیز مزید بر علت و باعث شد با تغییر نام، تغییر در مبانی و هدفها را نیز به اطلاع جهان برسانیم. ما کلمة «و» را که بمعنی معیّت و همراهی است برگزیدهایم چرا که اعتقاد داریم کودکان فطرتاً فیلسوفند و با فلسفه متولد میشوند و کودک از بدو تولد با فلسفه دو یار جدانشدنیاند که بعدها در اثر تربیتهای سوء، فاصلهای میان آنان ایجاد میشود. ما با انتخاب «و» میان «فلسفه و کودک»، این فاصله را از میان برداشتهایم و او را به فطرت الهی خود متوجه میسازیم.
وی درباره آینده گروه فلسفه و کودک اظهار داشت: ما به آینده بسیار خوشبین و امیدوار هستیم. طرحهای آزمایشی «فلسفه و کودک» نتایج بسیار مثبتی را پیش روی ما نهاده است و امیدواریم با تلاش همکاران در گروه فلسفه و کودک بنیاد و با همکاریهای دلسوزانه مسئولین آموزش و پروش کشور بتوانیم این طرح را برای همه دانشآموزان ایرانی اجرا کنیم.
حسینی در ادامه این گفتگو درباره روش کار معلم در یک کلاس «فلسفه و کودک» گفت: اولین اصل، اختیاری بودن حضور در این کلاسها و آزادی است که بسیار مهم است. نکته بعدی طرز نشستن بچهها و مربی است که حتماً باید بصورت دایره یا دایرة باز باشد. نقش مربی «فلسفه و کودک»، نقش تسهیلگر و هدایتگر بحث است و باید عضوی از جامعة پژوهشگر باشد. معلم در جلسات اول از بچهها میخواهد که خود، آداب بحث را تعیین کنند. آدابی که با توجه به آن بتوان یک بحث و گفتگوی خوب داشت. در جلسات بعد تنها در مواردی که آداب بحث رعایت نشد گوشزد میشود. سپس داستان توسط بچهها خوانده شده و به آنها فرصت داده میشود تا در مورد داستان فکر کنند و سپس از آنها پرسیده میشود که از داستان چه فهمیدهاند یا چه سؤالی راجع به آن دارند و بعد مربی نظرات و سؤالات بچهها را با ذکر نام آنها بر روی تخته مینویسد و از میان آنها یک موضوع به انتخاب بچهها برای بحث برگزیده میشود. به این ترتیب بحث و گفتگو راجع به موضع درخواستی در میان بچهها در میگیرد و معلم در این میان سعی میکند بحث را هدایت و روند بحث را به این ترتیب کنترل نماید. این کار ریزهکاریها و ظرافتهای خاصی دارد که معلم قبلاً درباره آنها تعلیم دیده است.
وی در پاسخ به این پرسش که متون اصلی این کار در چه زمینه ای است، آیا صرفاً داستان است گفت: داستان یکی از ابزارهای این کار است ولی شاید یکی از بهترین آنها نیز باشد؛ چرا که داستان سهلالوصول است و کودک را به دنیای تخیل که مقدمه تفکر و خلاقیت است سوق میدهد و او را ناخودآگاه وارد فرایند و جریان تفکر میکند. علاوه بر این جذابیت داستان برای کودکان بسیار زیاد است و برای معلمین نیز استفاده از آن راحتتر از ابزارهای دیگر است. ولی پرواضح است که از دیگر وسایل مانند شعر، موسیقی، خبر و خاطره، یک شیء، بازی، انیمیشن، فیلم، عکس و سایر چیزها نیز میتوان برای طرح بحث در جلسات کاوش جمعی کودکان استفاده کرد.
حسینی در پاسخ به این پرسش که کودکان با این روش چه مهارتهایی را کسب میکنند گفت : در این برنامه، بچهها در سه دسته از مهارتها رشد میکنند. مهارتهای ذهنی، مهارتهای گفتاری و کلامی و مهارتهای عملی، خصوصاً مهارتهایی که در جمع ظهور مییابد و آداب کار جمعی و پژوهش گروهی است. مهارتهای ذهنی مانند درککردن، استنباط کردن، مقایسه کردن، تشخیص دادن و ... و مهارتهای کلامی مانند استدلال، بیان نظر و ایده، اصلاح کلام و ... و مهارتهای عملی مانند همکاری و تعامل، احترام و رعایت ادب در بحثها و ... ـ
مسئول پژوهش فلسفه و کودک در بنیاد حکمت اسلامی صدرا درباره انعکاس فعالیتهای بنیاد در این باب گفت : ما تا کنون اقداماتی را انجام دادهایم که از جملة آنها برگزاری کارگاه فلسفه و کودک در همایش سال 83 و 86 است، انتشار ویژهنامه «کودک، تفکر و خلاقیت»، راهاندازی سایت pac.org.ir (سایت فلسفه و کودک)، ارتباط با خبرگزاریها و خبر رسانی به آنها، چاپ بروشور و پوستر فلسفه و کودک و ... غیره نیز از فعالیتهای دیگر بنیاد در این باب است.
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که مقامات مسئول در رابطه با اجرای این طرح چه نظری دارند گفت : ما با مقامات آموزش و پرورش از سطح وزیر و معاونین تا کارشناسان، جلسات متعدد و گفتگوهای بسیاری داشتهایم که ثمربخش نیز بوده است و نتیجه آن شورای علمی راهبردی است که با همکاری آموزش و پرورش در بنیاد تشکیل میشود و نتایج مطلوبی را بهمراه داشته است. علاوه بر آن ریاست بنیاد نیز جلساتی را با رهبر معظم انقلاب اسلامی داشتهاند که ایشان بارها بر ضرورت این برنامه تاکید کرده و پیشنهادهای گرانبهایی نیز فرمودهاند. بنیاد صدرا بمنظور همگانی کردن این روش در همه مدارس، طرحی را تهیه و تقدیم وزارت آموزش و پرورش کرده است که مورد تایید و تصویب نیز قرار گرفته و در حال حاضر به دنبال اجرایی کردن این طرح در مدارس هستیم که به یاری خدا و مساعدت مسئولین به ثمر خواهد نشست.
حسینی در پایان به دشواریها و موانعی بر سر راه این طرح است اشاره کرد و گفت : اصولاً کارهای جدید و طرحهای نو با موانع بسیاری روبروست که باید با سعة صدر، ابتکار و خلاقیت آنها را برطرف نمود. برنامه فلسفه و کودک نیز از این قانون مستثنی نمیباشد این برنامه نیاز به آموزش معلمین و اولیا دارد و هزینه براست. علاوه بر آن فعالیتهای غیربومی، سطحی و موازی که توسط برخی عملکرهای غیرمتخصصانه صورت میپذیرد میتواند نتایج نامطلوبی به بار بیاورد و باعث تخریب اذهان و در نتیجه عدم اعتماد به نتایج طرح جامع «فلسفه و کودک» شود. علیرغم اهمیت موضوع «فلسفه و کودک» در دنیا، متأسفانه هنوز هم این روش در کشور ما بطور کامل رواج نیافته است. به امید روزی که این طرح به دست متولیان اصلی خود در جامعه پیاده شود.
نظر شما