نسبی گرایی در معرفتشناسی اذعان میکند که همه باورها و نظامهای باور به یکسان موجه و صادقند. منتقدان نسبی گرایی اما عموماً چنین دیدگاههایی را به عنوان دیدگاههایی ناسازگار و نامنسجم قلمداد میکنند. این منتقدان نه تنها این نظرات را خودابطال میدانند یعنی اگر همه نظریات با یکدیگر از جهت توجیه و صدق مساوی اند خود این نظر نیز همردیف نظرهای دیگر است بلکه معتقدند این رویکرد به هیچ گونه پیشرفت عقلی از سوی قایل نیست و هرگونه پیشرفتی معرفتی را رد می کند.
از آنجا که نسبی گرایی با چنین اتهامهایی روبرو است کمتر متفکری است که خود را نسبی گرا بنامد . با این همه پاره ای از معروفترین متفکرانی که متهم به نسبی گرا بودن هستند چون: لودویک ویتگنشتاین، پیتر وینچ، تاماس کوهن ، ریچارد رورتی ، میشل فوکو و ژاکوب دریدا در یک مبنای مشترک شریکند و مبنایی برای موضع نسبی گرایی پیچیده تر و موجه تر را فراهم آورده اند.
هر چند که انواع و اقسام نسبی گرایی وجود دارند دو مشخصه مشترک میان همه آنها موجودند. اول آنکه همه آنها تصریح می کنند که هر امر و مقوله ای ( نظیر ارزشهای اخلاقی، زیبایی ، معرفت ، میل یا معنا) به چارچوبی از دیدگاهها و مواضع ( نظیر سوژه فردی، فرهنگ، دوره زمانی، زبان و یا نمایی مفهومی) وابسته هستند. یعنی ما نمی توانیم معرفت، خوبی و یا زیبایی را مستقل و بدون امری دیگر به بررسی نشینیم. فی المثل رویه ای از این نسبی گرایی معتقد اس که معرفت تابع دوره ای زمانی یا ارزشهایی فرهنگی است. دوم آنکه آنها وجود یک موضع را که از همه مواضع دیگر برتر باشد رد می کنند.
بنابراین این امکان هست که انواع مختلف نسبی گرایی را به روشی منصفانه تقسیم کنیم. مهمترین تقسیم نسبیگرایی می تواند بر حسب موضوع به وجود آید. بنابراین اشکال نسبی گرایی اخلاقی، نسبی گرایی اخلاق را بیان میکنند، اشکال نسبی گرایی معرفتی ، نسبیت معرفت را بیان می کنند و... این انواع میتوانند به گروههای متمایزی تقسیم شوند و این کار با تعریف چارچوبی که موضوع مورد بحث در آن قرار دارد صورت میگیرد.
این دیگاهها هرچقدر که مناقشه برانگیز باشند و هرچقدر که سازگار باشند این نکته آشکار است موضوعی که نسبت بدان نسبی گرایی به وجود آمده از ارج و اهمیت زیادی برخوردار است هرچند که نمیتوان نادیده گرفت در جهان معاصر شایع ترین و مرسوم ترین شکل نسبی گرایی ، نسبی گرایی اخلاقی است. بر طبق این دیدگاه، ارزشهای اخلاقی همه تابع فرهنگ، زبان، تاریخ یا طبقه ای خاص هستند. به همین جهت می توان یکی از مهمترین پرسشهای افرادی که از استقلال معرفت دفاع میکنند پرسش از دفاع آنها در قبال نسبی گرایی اخلاقی دانست.
نظر شما