۲۶ شهریور ۱۳۸۶، ۱۳:۴۸

مبانی نظری زیبایی‌شناسی (7)

هنر به مثابه هم‌سخنی

هنر به مثابه هم‌سخنی

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: گادامر تاکید می کند تصویر و یا تجسمی که ارزش اثر هنری نامیدن داشته باشد تاثیرگذاری بلاواسطه ای بر انسان دارد. این ادعا که "هنر می‌تواند مستقیما چیزی به انسان بگوید" تلویحا به حیرت و تعجبی اشاره دارد که با دیدن اثر هنری به انسان دست می دهد و انسان را به عکس العمل داشتن وا می‌دارد.

عمل و عکس العمل است که اثر را قابل فهم می کند. گادامر می گوید "تجربه هنر، تجربه معنا است و به همین دلیل این تجربه با فهم همراه است. تا حدی که باعث جذب شدن آن به هرمنیوتیک شده است. این گونه نگاه، گادامر را از داوری های قراردادی که زیبایی شناختی را تنها ارائه گونه خاصی از لذت می بینند دور می کند.

مقاله "وابستگی زیبایی" چنین مطرح می گوید "مخاطبی که با حفظ یک فاصله درگیر زیبایی شناختی و یا لذت فرهنگی از هنر شود وجود ندارد." شخصی که خود را چنین مخاطبی می شناسد به درک نادرستی از خودش رسیده است. "اگر مخاطب هنری اثر هنری را با فریفتگی اش در آزاد شدن از فشار واقعیت بشناسد درک شخصی اش از زیبایی شناختی، با سرگرم شدن به آزادی دروغین، دچار گریزگرایی شده است. این گفته تفکر گادامر را از تفکر زیبایی شناختی دیلتای که معتقد است آثار هنری تجربه ای ژرف اما زود گذر هستند که به واسطه خود اثر و فارغ از محتوای شناختی شان حاصل می شود، تفکیک می کند.

جنبه شخصی لذت بخشی در زیبایی شناختی دو نتیجه ناخوشایند دارد. از طرفی این داوری که تجربه زیبایی شناختی کاملا ذهنی است انسان را از شبکه معنایی مشترک جدا می سازد و در نتیجه تجربه فردی از تجربه اجتماعی محروم می ماند. و از طرف دیگر با طرح تجربه ذهنی به عنوان محصولی برای ارائه در اجتماع، شخصی که دارای این تجربه بوده با قرار گرفتن در نقش سوم شخص مخاطب از آن فاصله گرفته و دیگر نمی تواند از آن حمایتی داشته باشد.

به عنوان مثال تجربه فردی از زیبایی در قالب یک داوری عمومی قرار می گیرد. بر خلاف دیلتای، گادامر از زیبایی شناختی حمایت می کند که مدعی است روابط ما با آثار هنری مانند تجربه ما از زندگی ژرف وعمیق است. ما آثار هنری را بارها و بارها می بینیم و در هر دوباره دیدنی به نگاه جدیدی نسبت به آنها می رسیم. گادامر از گونه ای بی پایانی در این تجربه صحبت می کند. چنین تجربه ای به دلیل جنب و جوش شناختی آن برای همیشه باز است. در واقع طبیعت فزاینده چنین تجربه ای جریان زنده ای از همواره در حال شدن را به وجود می آورد.

زیبایی شناختی گادامر کاملا ضد کانتی است. این زیبایی شناختی به گونه ای بی علاقگی پدیدارشناسانه را بر درک زیبایی شناختی مقرر می کند که حاصل جنبش پدیدارشناسی است. این زیبایی شناختی همچنین ضد ایده الیست گرا است. و البته از این ایده که در تجربه زیبایی شناختی به درک "ترکیبی از معانی صرف" دست پیدا می کنیم امتناع می کند. زیبایی شناختی او ضد بازنمایی گرایی است.

به اعتقاد گادامر در اثر هنری چیزی وجود دارد که می‌توان آن را با ایستایی در مقابل ترکیب، به هدف تقلیل یافتن به یک مفهوم توصیف کرد. او تعریف هگل از زیبایی، آنجا که آن را "ظهور احساس برانگیز ایده" می نامد، می پذیرد. و معتقد است که در این تعریف تجربه زیبایی شناختی از ظاهر اثر به ایده پنهان در پشت اثر دست پیدا می کند. در این مدل تجربه زیبایی شناختی به یک تحقق معنایی می رسد.

وقتی که ایده پنهان در اثر دریافت شد کل معنای آن درک می شود به گونه ای که می توان به راحتی از آن معنا صحبت کرد. اثر هنری تبدیل به حامل معنا می شود.البته گادامر تصریح می کند که درک آثار هنری به طور آشکار خود راچنین معرفی نمی کند بلکه شخص با مواجهه با این آثار در بازدید از موزه ها، رفتن به کنسرت، و یا مطالعه آثار نوشتاری به این درک می رسد. نفی ایده آل گرایی در زیبایی شناختی بر این ادعای او استوار است که اثر هنری اساسا پیچیده و پر از معما است.

مخالفت گادامر با ایده آل گرایی زیبایی شناختی با این نظریه که هنر "نمی تواند در قالب واژه های دانش مفهومی ترجمه شود" حمایت می شود. یک اثر به سادگی به معنایی اشاره نمی کند که از خود اثر مستقل باشد. و معنای نهفته در اثر به آسانی قابل تبدیل به زبان بیانی دیگری نیست. در واقع به دلیل امکان وجود تفاسیر مختلف، به معانی ای در اثر توجه می شود که با هیچ دریافت ممکنی نابایسته به نظر نرسند. بنابراین اثر هنری استقلالی دارد که آن را از هرگونه جانشینی و تغییری به دور می دارد، اثر همواره در معرض خوانش های متعدد است، و معانی آن همیشه بیشتر از تفاسیرش است.

کد خبر 553694

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha