خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: رابطه متقابل مردم و نظام سیاسی، کنشهای سیاسی دولتمردان، کارگزاران سیاسی و مردم و نیز عوامل، آثار و کارکردهای این کنشها موضوع و مسئله ای مهم و اساسی در حوزه جامعه شناسی سیاسی است .
به طور کلی نوع ارتباط مردم با نظام سیاسی از دو جهت قابل بررسی است : رابطه نظام سیاسی با مردم: در اینجا بحث بر سر این است که کارگزاران سیاسی اعم از دولتمردان ، نهادها و سازمانهای حکومتی به معنای عام نظام سیاسی چگونه و بر اساس چه شیوه ها و قواعدی به تثبیت و تداوم نظم سیاسی کمک می کنند و در نهایت به اعمال حاکمیت سیاسی می پردازند. در اینجا جهت ارتباط از سطح نظام سیاسی به کنشگران و عامه مردم است و آنچه معمولا مورد توجه قرار می گیرد میزان موفقیت نظام سیاسی در ترویج ، اشاعه، اعمال و در نهایت اجرای هنجارها و قواعد سیاسی در کنشهای توده مردم است .
رابطه مردم با نظام سیاسی: در اینجا آنچه مورد تحلیل و تبیین قرار می گیرد میزان و نوع مشارکت مردم در نظام سیاسی و به عبارتی رفتار سیاسی مردم و نیز عواقب و پیامدهای آن است . از طریق جامعه پذیری سیاسی است که نسلهای قدیمی تر فرهنگ سیاسی جامعه را به نسلهای جدیدتر منتقل می کنند و با توجه به چنین انتقالی است که هر جامعه ای موفق می شود فرهنگ سیاسی خود را استمرار بخشد. با استفاده از چارچوب نظری جامعه پذیری سیاسی می توان به علل اختلافها و قضاوتهایی که از نظر رفتاری و ارزشی بین ملل و اقوام مختلف وجود دارد پی برد .
کتاب "در آمدی بر جامعه پذیری سیاسی" در چهار فصل به بررسی این موضوع پرداخته است . مفهوم جامعه پذیری سیاسی، مراحل جامعه پذیری، ریشه های تاریخی نظریه جامعه پدذیری سیاسی، اشکال مستقیم جامعه پذیری سیاسی، ویژگیهای نگرش، مشارکت سیاسی و عوامل ثانویه جامعه پذیری سیاسی از جمله مباحث طرح شده در این کتاب هستند. دیدگاه پارسنز، دیدگاه رنه کونیک، رابطه جامعه پذیری سیاسی و اختلافات خانوادگی، جامعه پذیری سیاسی در خانواده ایرانی، دیدگاه انتقادی، تلویزیزون و جامعه پذیری سیاسی و دیدگاه پست مدرنسیم نیز برخی دیگر از موضوعات مورد بحث کتاب "درآمدی بر جامعه پذیری سیاسی" هستند .
نظر شما