به گزارش خبرنگار مهر، عصر دیروز در نخستین نشست از سلسله سخنرانیهای فصل جدید گروه فلسفه تحلیلی مرکز تحقیقات فیزیک نظری ایران که با حضور اساتید این رشته و علاقه مندان برگزار شد، احمد رضا همتی مقدم به بحث از «الزام اخلاقی و امر الهی» از دیدگاه روبرت آدامز پرداخت.
همتی مقدم سخن خود را با تاکید بر کتاب آخر این فیلسوف آغاز کرد و گفت: باید دو پیش فرض را مد نظر داشت، اولا این که آدامز در سنتی خداباور می اندیشد و این یکی از پیش فرض های اوست و ثانیا در این سنت خدای مورد نظر خدای ادیان ابراهیمی است.
وی سپس به رویکرد پاتنمی-کریپکی در معناشناسی(semantics) نزد آدامز اشاره کرد و گفت: با این رویکرد آدامز میان خوبی و بدی و درستی و نادرستی به عنوان الزامات اخلاقی(obligation) تمایز قائل است، گرچه این دو در نهایت و به نحو ذاتی و ماهوی با یکدیگر پیوند می یابند. بنابراین آدامز خوبی را در چارچوبی افلاطونی در نظر می گیرد و آن را در سنتی افلاطونی شایستگی تحسین و دوست داشتن می داند و به همین سبب میان ویژگی خوب بودن و ویژگی خدا بودن برابری قائل است گرچه به لحاظ معنایی(دیدگاه پاتنمی) متفاوت اند.
همتی مقدم سپس دو دیدگاه کلی در مورد امر الهی و اراده الهی را دیدگاه فرااخلاقی و دیدگاه اخلاقی نرماتیو(توجه به حکم هاobtain) خواند و گفت: آدامز گرچه خود مدعی دیدگاهی فرااخلاقی است اما به obtainها اهمیت زیادی می دهد. از سوی دیگر آدامز میان خوبی و بدی و درستی و نادرستی دو تفاوت مهم قائل می شود، یکی این که خوبی اولویت تحلیلی بر بدی دارد اما درستی بر نادرستی چنین تقدمی ندارد و همچنین است که درستی در معنای شدید آن(عملی که انجام ندادنش نادرست است) با الزام اخلاقی ارتباط می یابد، دوم این که درستی و نادرستی در بستری اجتماعی قابل درکند در حالی که خوبی در معنای افلاطونی آن(مورد نظر آدامز) چنین نیست.
از این رو الزام اولا در روابط اجتماعی شکل می گیرد و ثانیا الزام را به خصوص در سنتی مسیحی در رابطه میان فرد و خدا در نظر گرفت و الزام جایی است که مطالبه ای باشد و در اینجا نزدیک می شویم به آرای جان استوارت میل.
همتی مقدم در ادامه صورت بندی اندیشه آدامز را چنین خواند: فرد y فرد x را به انجام عمل a امر کرده و انجام ندادن عمل a ، x را مستحق تنبیه و مجازات می کند.
وی گفت: آدامز می کوشد علاوه بر مقتضیات اجتماعی مفهوم الزام را بامفهوم گناه پیوند زند. وی معقتد است که هر گناهی اولا موجب آزار دیگران می شود(ویژگی نه چندان مهم و فراگیر) و ثانیا هر گناهی باعث انزوا و تنهایی فرد گناهکار می شود(ویژگی شامل).
همتی مقدم سپس به تحلیل رابطه امر الهی و الزام اخلاقی نزد آدامز پرداخت و گفت: نزد آدامز این دو رابطه تحلیلی دارند. آدامز به این منظور به امری پیشااخلاقی(premoral) قائل است که واقعیت های اجتماعی(social facts) مقوم آن هستند و فرمان بردن و مطالبه کردن به نحوی با این مفهوم فهمیده می شودو البته این مفهوم الزاما هنجاری نیست و ممکن است دلایلی داشته باشد. همچنین آدامز میان الزام و باید(ought) تمایز قائل است که به نظر دلایل قانع کننده ای برای آن ندارد و در هر صورت آدامز معتقد است که الزام اخلاقی را باید در بستر اجتماعی و به همراه مطالبه و درخواست(request, demand) باید فهمید.
این دانشجوی دوره دکترای فلسفه تحلیلی سپس به شالکه کلی تلاش آدامز اشاره کرد و گفت: شاکله کلی بحث چنین است: وضعیت اخلاقی m با عمل الهی a در رابطه وابستگی d قرار دارند، که بحث های متفاوتی در مورد بخش های مختلف این شاکله صورت گرفته است که در سه حوزه صورت گرفته اند: اول این که چه قسم از وضعیت های اخلاقی، دوم چه نوع عمل الهی و سوم این رابطه چگونه است. که آدامز و آلستون با محدود کردن وضعیت های اخلاقی(restrictive) به برخی از آنها اشاره دارند و ثانیا بحث در مورد نوع عمل الهی ادامه دارد و در این میان دو دسته عمده وجود دارند که برخی به محوریت تصویر خدای آمر در ادیان ابراهیمی تاکید می گذارند و برخی نیز با speech act خواندن فرمان، بر نقش نیت الهی تاکید دارند.
وی در پایان به نقاط قوت و ضعف و مناقشه طرفداران این دو گروه اشاره کرد.
نظر شما