۵ خرداد ۱۴۰۲، ۱۷:۰۲

سفری عاشقانه آغاز شد؛

مادران شهدای فاروجی به استقبال عطر امام مهربانی‌ها رفتند

مادران شهدای فاروجی به استقبال عطر امام مهربانی‌ها رفتند

بجنورد- کاروان زیر سایه خورشید در شهرستان فاروج با استقبال و همراهی چند تن از مادران معزز شهدا، همراه جشن‌های مردمی شدند و عطر متبرک رضوی را به اهالی این شهرستان هدیه دادند.

به گزارش خبرنگار مهر، مردم را همراه خود آورده بودند تا خانه‌ای سبز با ورودی از تور که دست بر قضا و چاشنی سلیقه با گیره ای کوچک امام قدرتمند ورودی را برای میهمانان می‌گشود.

هوا، هوای عادت غریب عاشقی بود؛ عطر، عطر اشک بود و توسل، در خانه‌ای که رشادت و درجه رفیع شهادت، پنجره اش را به روی درختان پرمیوه حیاط می‌گشود و درختان حیات می‌گرفتند و نفس می‌کشیدند.

خانه شهید توافقی، با صبورانه های مادرانه به پیشواز پرچم داران رضوی آمد و کلمه‌های عاشقانه نشست روی گونه‌های سه مادر شهید؛ مادر شهید «ابوالقاسم توافقی»، مادر شهید «غلامرضا مسعودی» و مادر شهید «قاسم مقیم» که میزبان و مهمان این خانه بودند؛ سفر کاروان زیر سایه خورشید در شهرستان فاروج آغاز شد.

اولین دیدار عاشقانه و توسل به امام مهربانی در خانه شهید توافقی با درد و دل مادر شهید مقیم با امام مهربانی آغاز شد؛ دلتنگی های مادر و پسری و در ابیات شاعرانه‌ای ناتمام که او با سال‌های خمیده از دلتنگی اما ایستاده و استوار بر بیان شوق و اشک جاری می‌شد.

خانه شهید علیرضا بدیعی و دیدار مادری که سال‌ها استخوان‌های شکسته را جوش داد و به دل زندگی گره زده بود و خاطره دست‌های امن و محکمش را همراهان فاروجی به درستی و دقیق به خاطر می‌آوردند، سر بر پرچم متبرک رضوی گذاشت و بارید.

همراه شدیم با کاروان نوید بخش و سربلند رضوی به دهستان سنگر ۴ روستای دور اما زیبا؛ کوهستان، درختان سپیدار و انگور که می‌پیچید به سمت دل‌های منتظر، گاهی خاک، گاهی آسفالت را با دست فرمان بی نقص راننده پشت سر گذاشتیم.

مادران شهدای فاروجی به استقبال عطر امام مهربانی‌ها رفتند

مردم روستای قلعه نورمحمد، پای درختان و پستی و بلندی را ایستاده بودند و کاروان را به سمت مسجد روستا هدایت کردند. نوای «یا رضا رضا» در گوش‌ها و چشم‌ها و لب‌ها طنین انداخت و هوا متبرک شد؛ مردم با صفا و دلباخته در رنج راه محرومیت و دوردست بودن که برای شأن سال‌ها از آخرین زیارت حرم دوست می‌گذشت.

روستای بعدی محمدآباد بود، و بعد احسان آباد؛ امیر آباد هم مقصد بعدی و مردم با تمام سختی‌ها و کمبودها آمده بودند با اشک جان، با اینکه روستا مشکلات زیادی داشت مثل راه، آب آشامیدنی و …؛ اما عاشقانه ای ناتمام در کلامشان جاری بود برای شفای دل و جان متوسل شده بودند به امام مهربانی‌ها.

آخرین دیدار مسجد بزرگ روستای باش محله بود، که ساعت‌ها انتظار عاشقانه اهالی، سربالایی‌ها و هوای خنکش را به کوچه‌های خاکی و بافت روستایی بخشید و شب را روشن کرد؛ کودکان و نوجوانان، مرد و زن، پیر و جوان، عطر رضوی را در صلوات خاصه امام رضا علیه السلام به آغوش گرفتند و با خطاب «یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله «به سلطان مهربان طوس متوسل شدند.

کد خبر 5794817

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha