اولین گام برای متفکر انتقادی شدن پرورش ویژگیهای مناسب است. در این میان ویژگیها و خصایص متفاوتی برای یک متفکر انتقادی ذکر شدهاند. پاره ای از این ویژگیها بدین قرارند: عدمتعصب، شکگرایی سالم، تواضع فکری، تفکر آزاد و احساسات و انگیزههای قوی.
متفکر انتقادی مایل است تا دیدگاههای مختلف را از مناظر متفاوت مورد بررسی قرار دهد اما در همان حال به مدعیات کممایه شک میکند. یک متفکر انتقادی نه باید دگم و نه ابله باشد. هم گشوده و هم مردد باشد یعنی به دنبال حقایق و منابع اطلاعاتی باشد و باید مضامین را از جنبههای مختلف مورد توجه قرار دهد، اما عقلانیت وی باید به دنبال نکات منقی و مثبت مختلفی باشد که در دیدگاهی موجودند.
او باید بپذیرد که ما ممکن است بر خطا باشیم. او باید هدف خود را نزدیکتر شدن هرچه بیشتر به حقیقت قرار دهد. او عیبجو نیست حقیقتجو است. او میداند که شکاکیت مطلق ره به جایی نمیبرد اما شکاکیت حداقلی به فرد کمک میکند تا زودباوریها و سادهلوحیها را به کناری زند. اگر بخواهیم از منظر اخلاق فضیلتگرای ارسطویی به ویژگیهای یک متفکر انتقادی نظر کنیم میتوانیم بگوییم که بسیاری از ارزشهای ارسطویی که حد وسط میان دو افراط و تفریط هستند در مورد یک متفکر انتقادی هم صدق می کنند.
داشتن تواضع فکری هم یکی دیگر از ویژگیهای متفکر انتقادی است. این بدان معنا است که انسان به صورت موقت آرای خود را باور داشته باشد و آماده باشد تا با استدلالها و شواهد جدید آنها را تغییر دهد حتی اگر چنین آزمونهایی خللهای جدی در آرای محترم فرد به وجود آورد. این تواضع باعث میشود انسان اندیشههای پیچیده را به چارچوبهای کلیشهای چون درست و نادرست و سیاه و سفید تقسیم نکند و قایل به درجههای صراحت و یقین و توجیه گردد. همانطور که سقراط می گوید نخوت و غرور بزرگترین مانع متفکر انتقادی است.
یک متفکر انتقادی باید ذهنی مستقل داشته باشد. او باید به صورت آزاد بیندیشد. او باید از اتخاذ آرا و باورها فقط بدان دلیل که جمعی میگویند اجتناب ورزد. او باید از خود بپرسد که آیا رأیی را فقط به جهت راحتی آن اتخاذ کرده است یا نه و آیا این شجاعت و توان را داراست که برای لحظهای آن را رها کند تا بتواند عینیتر رأی خود را ارزیابی نماید.
عاقبت آنکه متفکر انتقادی باید یک کنجکاوی طبیعی برای فهم بهتر داشته باشد و انگیزۀ کافی برای تلاش جهت فهم همۀ وجوه موضوع را در خود تقویت کند. این امر مستلزم نوعی تفکر انتقادی است که پرسشهای زیادی را مطرح کند و طبیعتاً متفکر انتقادی باید از رخوت و تنبلی دوری گزیند.
نظر شما