فتحعلي شاه بر تخت شاهي :
درچنين روزي درسال1212هجري قمري برابر با 1176 ه ش بابا خان بانام فتحعلي شاه قاجاردرتهران برتخت نشست . پس از قتل آغا محمد خان هركدام از سرداران و فرماندهان سپاه او براي تسخير بخشي از ايران عازم مناطق مختلف شدند . در اين ميان با باخان پسر حسينقلي خان جهانسوز با در ك شرايط و اوضاع حساس كشور به سرعت به سوي تهران حركت كرد و در چنين روزي به كمك حاج ابراهيم خان كلانتر بر تخت شاهي جلوس كرد . وي اعتماد الدوله را صدر اعظم خود ساخت . او پس از آن براي تثبيت قدرت خود به دفع مخالفين پرداخت و خوانين ، بازماندگان خاندان صفوي و برخي از هم رتبه هاي خود رادر قوم قاجار از بين برد . در دوره فتحعلي شاه قدرت هاي استعماري در پي كسب مواد اوليه براي پيش برد مطامع شخصي خود به دست اندازي به نقاط مختلف جهان مشغول بودند . در اين ميان انگليس از يك سو و فرانسه و روسيه از سوي ديگر هر يك سعي مي كردند با اعتماد سازي در برابر شاه بي كفايت قاجار با پرداخت ثمن بخسي ، امتياز كلاني را ازشاه ايران بگيرند . در اين ميان ايران به دليل قرار گرفتن در منطقه سوق الجيشي و قرار گرفتن در راه سه قاره طمع سه قدرت را بيشتر به سوي خود جلب كرد .
بريتانيا ايران را راهي براي رسيدن به هند مي دانست ، فرانسه نيز همين ميسر را طي مي كرد و قصد داشت كه انگلستان را در اين زمينه مغبون سازد . در اين دوره فتحعلي شاه معاهدات مختلفي را منعقد كرد كه از ميان آنها مي توان به معاهده
فين كن اشتاين اشاره كرد . همچنين پس از جنگ هاي اول و دوم ايران و روسيه دردوره او دو عهدنامه ننگين گلستان و تركمانچاي ميان او و زعماي روس بسته شد كه بر اساس آن بسياري از شهر هاي شمالي و غربي ايران به روس ها واگذار گرديد .
پايان ماموريت گاردان :
درچنين روزي در سال1809ميلادي ، ژنرال گاردان افسرفرانسوي ماموريت خود را نيمه تمام گذاشت و به فرانسه بازگشت. پس از انعقاد معاهده فين كن اشتاين ميان ميرزا رضا خان قزويني به عنوان نماينده ايران و دولت فرانسه ، به دستور ناپلئون يك افسر ارشد فرانسوي به نام ژنرال گاردان به همراه عده اي از مستشاران نظامي به منظور تعليم امور نظامي به سپاه ايران و همچنين طريقه ساختن توپ و نقشه برداري از راهها به ايران آمد . درواقع او به منظور مدرن سازي تجهيزات نظامي به ايران آمده بود. در اين شرايط كه كشور ايران از در دوستي با پادشاه فرانسه در آمده بود ، ناپلئون دست به عهد شكني زد و و با انعقاد پيمان تيلسيت با روسيه و دوستي با اين كشور عملا راه را براي كمك نظامي به ايران بست و حتي به دولت ايران نيز سفارش كرد كه با روس ها از در دوستي در آيد . در اين ميان شاه به سوي انگليسي ها دست دراز كرد و از آنان خواستار كمك شد .
گام به گام با انقلاب :
در چنين روزي در سال 1357 ه ش و دو روز پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، هنوز و هراز گاهي صداي شليك گلوله به گوش مي رسيد . البته درتهران آرامش نسبي برقرارشده بود و نيروهاي مردمي به پاسداري ازنقاط حساس و مراكزمهم شهرمشغول شده بودند . در اين روزهاي پس از پيروزي مردم جنب و جوش عجيبي داشتند . مدرسه رفاه به عنوان مقر فرماندهي انقلاب در آمده بود و مردم با تسخير و همچنين دستگيري شمار ديگري از فرماندهان ارتش شاهنشاهي انقلاب را نهادينه
مي كردند . بر اساس برخي شايعات عده اي سود جو دست به تخريب اموال عمو مي و خصوصي افراد زده بودند كه البته با ياري نيروهاي مردمي راه اين گونه سوء استفاده بسته ماند . همچنين در اين روزها مردم در جمع آوري سنگر هاي خياباني با يكديگر متحد شده بودند .
در اين روز سرلشكر محمد ولي قره ني رييس ستاد مشترك ارتش شد . وي به هنگام ورود به اتاق رياست به حضار گفت :« ما اينك وارث ار تش از هم پاشيده اي هستيم كه اسمش ارتش شاهنشاهي بود و مدعي بود كه مجهز ترين ارتش دنياست . شايد هم از جهت تجهيزات و اسلحه و مهمات اين طور بود اما آنچه اين ارتش احتياج داشت ايمان و وجدان و آرمان بود كه فاقد آن بود . در شهريور ماه 1320 كه فرماندهان ارتش مدعي شاه پرستي بودند و مي گفتند كه حاضرند خود و فرزاندنشان را زير ماشين شاه قرباني كنند در برابر ارتش جوان شوروي پا به فرار گذاشتند و امروز همان ارتش پر مدعا در برابر مشتي جوان بي سلاح يا گروهي با سلاح اندك پا به فرار گذاشتند و نابود شدند زيرا اين جوانان ايمان داشتند و ارتش فاقد آن بود .» در اين روز هويدا كه در طول سيزده سال نخست وزيري دست راست شاه بود ومانند جنايتكاران ديگر به مردم ستم مي كرد همه تقصير ها را به دوش ارتشبد نصيري رييس ساواك افكند . جنايتكاران يكي پس از ديگري به دادگاه انقلاب اسلامي سپرده شدند تا در دادگاه عدل اسلامي محاكمه شوند . در اين ميان حجه الاسلام صادق خلخالي از سوي امام خميني مامور تشكيل دادگاه انقلاب اسلامي شد .
اعلاميه هاي احزاب :
در چنين روزي در سال 1357 احزاب يكي پس از ديگري به صدور اعلاميه مبادرت ورزيدند . دراين روز حزب جمهوري خواه ايران به رهبري دكتر عبدالحسين بقايي كرماني با صدور اعلاميه اي بر ضرورت وجود احزاب آزاد در كشور تاكيد كرد . همچنين سازمان مجاهدين خلق ( منافقين ) نيز باصدور بيانيه اي از كليه طرفداران مجاهدين خلق ايران سراسر كشور دعوت كرد كه در آستانه پيروزي هاي قاطع جنبش انقلابي خلق قهرمان ايران با تشكل هر چه بيشتر در صفوف مجاهدين به پاسداري از دستاوردهاي انقلاب و استمرار حركت ضد امپرياليستي بپردازند . همچنين نور الدين كيانوري رهبر حزب توده ايران با انتشار بيانيه اي در پاريس از رهبران تازه كشور خواست ممنوعيتي را كه شاه براي اين حزب به وجود آورده بود از ميان بردارند . ابوالفضل قاسمي دبير حزب ايران ( از احزاب وابسته به جبهه ملي ) هم ضمن تاييد دولت بازرگان خواستار فعاليت احزاب در كشور شد . در اين روز جاما ( جنبش انقلابي اسلامي مردم ايران ) و سازمان چريك هاي فدايي خلق هم بر جمع آوري سلاح ها از ميان مردم تاكيد كردند .
در گذشت آخوند خراساني :
محمد كاظم خراساني در سال 1255 ق . در مشهد ديده به جهان گشود. پدرش ، ملا حسين هراتى فردي تاجر بود وگاه نيز به تبليغ علوم ديني مي پرداخت . محمد كاظم پس از طي مقدمات علوم در حوزه علميه مشهد براي ادامه تحصيل عازم عراق شد. وي بعدها به سلك شاگردان ملا هادى سبزوارى در آمد و پس از آن در درس ملا حسين خويى و ميرزا ابوالحسن جلوه شركت كرد. وي همچنين در مكتب علمي شيخ اعظم و استاد الفقها شيخ مرتضي انصارى ، ميرزاى شيرازى و آيت الله سيد على شوشترى زانوي تلمذ بر زمين زد و از محضر علمي آن سه فرزانه بهره هاي علمي فراوان برد .در سال 1312ق. مرجعيت عامه شيعه به ملا محمد كاظم خراسانى رسيد. مرحوم آخوند البته رساله عمليهاى منتشر نكرد بلكه او هم نظير استادش شيخ اعظم انصارى به حاشيه نويسى بر رسالههاى پيشين اكتفا كرد. وي مدت ها نيز به تدريس علوم ديني مشغول شد و همزمان با كسب اطلاعات وسيعتر علمي بيش از سه هزار شاگرد را تربيت كرد كه از ميان آنها مي توان به سيد ابوالحسن اصفهانى ، شيخ ابوالقاسم قمى ، سيد ابوالقاسم كاشانى ، ميرزا احمد خراسانى ، سيد محمد تقى خوانسارى ، سيد جمال الدين گلپايگانى ، شيخ محمد جواد بلاغى ، شهيد سيد حسن مدرس ، حاج آقا حسين قمى ، سيد صدر الدين صدر، آقا ضياء الدين عراقى ، شيخ عبدالكريم حائرى ، سيد عبدالله بهبهانى ، سيد عبدالهادى شيرازى ، شيخ محمد على كاظمى ، شيخ محمد حسين نائينى ، آقا بزرگ تهرانى ، حاج آقا حسين بروجردى و سيد محمود شاهرودى اشاره كرد . از آن عالم رباني آثاري چند نيز به جاي مانده است كه از ميان آنها مي توان به حاشيه مختصر بر رسائل دررالفوائد ، حاشيه بر مكاسب ، حاشيه بر اسفار، حاشيه بر منظومه ملا هادى سبزوارى ، رسالاتي در ابواب مختلف فقهي ، روح الحياه فى تلخيص نجاه العباد، ذخيره العباد فى يوم المعاد و كفايه الاصول اشاره كرد . بيش از آنكه نام آخوند خراساني با وجهه علمي مشهور باشد نام او در افواه سياسيون مطرح است چراكه آخوند خراساني در دوران مشروطه تلاش هاي بسياري در برقراري حكومت قانون در ايران نمود . فلسفه سياسي او مشحون از مشروطه خواهي و آزاد انديشي و مشروطه مشروعه است . مرحوم آخوند در به پيروزي رساندن مشروطه تلاش هاي فراواني كرد و در تاييد مشروطيت و مجلس و مبارزه عليه محمد علي شاه نامه هايي نوشت و اقداماتي به عمل آورد . آخوند خراساني در نهادينه كردن موضوع اصل دوم قانون اساسي مشروطه مبنيبر نظارت فقها بر مصوبات مجلس بسيار تلاش كرد .
سرانجام آن فقيه فرزانه در شب چهارشنبه 21 ذيحجه 1329 ق .دار فاني را وداع گفت . در شرح احوال آخوند خراسانى سخن زياد گفته شده و ما در اينجا به آنچه خود او در حسب حالش گفته، مىپردازيم. آخوند در اين جا از فقر و عسرت، و زهد و بىاعتنايى به زخارف دنيا در دوره طلبگى خود سخن مىگويد: ...چون مجلس درس به پايان رسيد، شيخ (مرتضى انصارى) به من نگاه كرده گفت: آخوند! مىبينم خيلى مؤدب مىنشينى؟ من سر به زير افكندم و عباى خود را بر روى سينهام بيشتر كشيدم و حالتى داشتم قرين انفعال. شيخ دريافت كه پيراهن به تنم نيست و قباى خود را پيش آوردهام تا گردن خود را بپوشانم و معلوم نشود كه پيراهن ندارم! زيرا (از كفش و لباس) تنها چيزى كه نداشتم و مىتوانستم بگويم مالك آن هستم يك قباى پاره بود با يك عباى كهنه و يك جفت كفش كه آن هم ته نداشت و با زحمت پاى خود را بالاتر مىگرفتم و به رويه كفش مىچسباندم كه پايم بر زمين كشيده نشود كه كثيف نشود . آن روز هم شيخ پس از مجلس درس از برهنگى من آگاه گرديده فهميد كه پيراهن به تنم نيست و به اين جهت قباى خود را به روى سينهام كشيدهام و مىنمايد كه مؤدب نشستهام، امر كرد پيراهنى به من دادند. ...چهل سال نه گوشتخوردم و نه آرزوى خوردن گوشت داشتم و تنها خوراك من فكر بود و با اين زندگى راضى و قانع بودم و هيچگاه نشد كه سخنى ياد كنم كه گمان كنند از زندگانى خود ناراضى هستم. پولى براى خريد يك شمع به من دادند ولى من در تاريكى مىگذرانيدم و آن پول را به فقيرتر از خودم مىدادم و شبها كتاب خود را برداشته به مبرز مدرسه مىرفتم تا در برابر چراغ مبرز مطالعه كنم. طلاب هيچ اعتنايى به من نمىكردند مگر معدودى كه مانند خود من يا فقيرتر از من بودند. خواب من بيش از شش ساعت نبود و چون با شكم خالى خواب آدم عميق نمىشود بيشتر شبها را بيدار بودم و با ستارگان آسمان مصاحبت و مساهرت داشتم. در اين احوال به خاطرم مىگذشت كه اميرالمؤمنين (ع) نيز بيشتر شبها را به اين نشان مىگذرانيد. من با همه تنگدستى و بيچارگى احساس مىكردم كه فكر من به عالمى بلندتر پرواز مىكند و قوهاى است كه روح مرا به سوى خود جذب مىكند و شايد اين، در سايه روح خاص و طينت و مليتم بود. سى سال تمام، داغى و گرمى نان تنها نانخورش من بود. (مجله وحيد، دوره چهاردهم ش 3، خرداد ماه 1355، «آخوند ملا محمد كاظم خراسانى» ، نوشته حبيب الله نوبخت، ص 135- 136)
قيام يپرم خان :
در چنين روزي در سال 1287 ه ش و پس از به توپ بسته شدن مجلس توسط محمد علي شاه قشر هاي مختلف مردم از نقاط مختلف كشور به منظور دفاع از مشروطيت با تشكيل قشون نظامي به سوي تهران رهسپار شدند . مردم گيلان نيز در اين ميان به رهبري محمد ولي خان تنكابني به راه افتاد . همزمان با اين وقايع دسته اي از مهاجران قفقازي و ارامنه هم به رهبري يپرم خان ارمني به سوي رشت حركت كردند و اين شهر را به اشغال خود در آوردند . اين دسته كه شهر رشت را به تصرف خود در آورده بودند به قواي سپهدارتنكابني پيوستند و با تقويت نيروي او عازم تهران شدند . در روزهاى درگيرى مشروطه طلبان با حكومت ، گروهى از آنان در رشت ، كميته اى به نام ستار تشكيل دادند. يپرم خان مسوول شاخه نظامي اين تشكيلات سري بود . افرادى چون ميرزا كريم خان ، ميرزا على محمد خان تربيت ، ميرزا حسين كسمايى و… از اعضاء اين تشكيلات بودند. اين گروه به طور سرى به كشتن مخالفان خود دست مى زدند. از جمله آنان شيخ على فومنى بود كه به اتهام مخالفت با مشروطه ترور شد. شيخ على از مجتهدان بنام بود و در پارسايى سرآمد همگان بود كه به دست حسين خان كسمايى به قتل رسيد. آقا كريم خان ، فراماسون بوده است و وابسته به بريتانيا و در رأس كميته سرى رشت قرار داشت . وى با چپ نمايى ، نقش مهمى در پيشبرد هدفهاى بريتانيا بازى كرد.
در گذشت سپيده كاشاني :
در چنين روزي در سال 1371 ه ش سپيده كاشاني شاعر معاصر ديده از جهان فروبست . وي پس از انقلاب اسلامي اشعار زيبايي در بيان ايثارگري ها و رشادت هاي مردم در پيروزي اقنلاب اسلامي و همچنين جنگ تحميلي از خود به يادگار نهاد . مجموعه شعر او تاكنون بارها منتشر شده است و آثار او در كتاب هاي در سي به چاپ رسيده اند .
نخستين مواد حقوق بشر :
در چنين روزي در سال 1986 ميلادي پارلمان انگلستان براي نخستين بار موادي را درباره حقوق بشر به تصويب رساند . اين مواد بعدها پايه مواد حقوق بشر در آمريكا شد .
فدراسيون مشترك :
در چنين روزي در سال 1975 ميلادي رئوف دنكتاش ، رهبر ترك هاي قبرس از تشكيل فدراسيون تركيه و يوناني قبرس خبر داد .
پايان آخرين جنگ مذهبي در فرانسه :
در چنين روزي در سال 1580 ميلادي آخرين جنگ مذهبي ميان كاتوليكها و پروتستانهاي فرانسه پايان يافت . بر اثر معاهده پاياني اين جنگ آزادي ديني محدود شد .
اعدام همسر هنري هشتم :
در چنين روزي در سال 1542 ميلادي كاترين هوارد به خاطر زنا اعدام شد . وي همسر پنجم هنري هشتم پادشاه مقتدر انگلستان بود .
گاليله به سمت دادگاه :
در چنين روزي در سال 1633 ميلادي گاليليو گاليله كه براي پاسخگويي به گفته ها و كشفيات علمي خود به دادگاه تفتيش عقايد فراخوانده شده بود ، به روم رسيد .
تصويب پيمان 1899 :
در چنين روزي در سال 1900 ميلادي پيمان 1899توسط مجلس سناي آلمان تصويب شد . در اين قرار داد بر يتانيا حقوق كشور هاي آلمان و ايالات متحده آمريكا رادر باره جزاير ساموا در اقيانوس آرام به رسميت مي شناخت .
سوئيس بي طرف :
در چنين روزي در سال 1920 ميلادي جامعه ملل به اتفاق آراء تصميم گرفت كه كشور سوئيس را به عنوان يك سرزمين بي طرف در روابط بين الملل بشناسد .
اختراع نخستين دوربين فيلمبرداري :
در چنين روزي در سال 1895 ميلادي دستگاه فيلمبرداري توسط لويي لومير ، اختراع شد. لومير را پدر سينماي جهان مي شناسند چرا كه با اختراع اين دوربين توانست سهم كلاني را در گسترش سينماي جهان به خود اختصاص دهد .
جنگ بوداپست :
در چنين روزي در سال 1945 و در طول جنگ جهاني دوم ارتش اتحاد جماهير شوروي سابق مناطق بوداپست و هانگاري (مجارستان فعلي ) را از ارتش آلمان پس گرفت . مجارستان در جنگ جهاني دوم جزء متحدين آلمان نازي درآمده بود . در اين نبرد ، بيش از يكصد و پنجاه ونه هزار نفر جان خود را از دست دادند .
قتل عام در درسدن :
در چنين روزي در سال 1945 ميلادي و در طول جنگ جهاني دوم نيروي هاي متفقين شهر در سدن آلمان را با بمب هاي خود با خاك يكسان كردند .در بمباران درسدن بيش از 135 هزار نفر جان خود را از دست دادند .
آزمايش نخستين بمب اتمي فرانسه :
در چنين روزي در سال 1960 ميلادي فرانسه نخستين بمب اتمي خود را آزمايش كرد . اين بمب در صحراي آفريقا منفجر شد .
حمله به لائوس :
در چنين روزي در سال 1971 ميلادي نيروهاي ويتنام جنوبي به منطقه لائوس هجوم بردند . البته اين افراد با بمب هاي هواپيما هاي آمريكايي مجبور به عقب نشيني شدند . در اين حمله دوازده هزار ويتنامي شركت داشتند .
جانشين آندرو پوف :
در چنين روزي در سال 1984 ميلادي كنستانتين چرنينكو به عنوان دبير كل حزب كمونيست شوروي سابق انتخاب شد . وي به جاي يوري آندور پوف بر مسند قدرت نشست .
كشتار در عراق :
در چنين روزي در سال 1991 ميلادي صد ها عراقي با دو بمب ليزري هدايت شونده كه از بغداد شليك شده بود ، كشته شدند . مقامات رسمي آمريكايي تاييد كردند كه اين بمب ها از محلي در عراق شليك شده است اما مقامات عراقي تاكيد كردند كه جايي را كه آمريكايي ها نشان كرده اند تنها جاي نگهداري بمب ها بوده است .
زلزله در السالوادور :
در چنين روزي در سال 2001 ميلادي در السالوادور زلزله مهيبي به شدت شش و شش دهم ريشتر رخ داد كه بر اثرآن چهار صد نفر جان باختند .
تولد شدل :
در چنين روزي در سال 1440ميلادي هراتمن شدل فيزيكدان ، انسان شناس و تاريخ نگار بر جسته آلماني به دنيا آمد .
تولد ژرژ سيمنون :
در چنين روزي در سال 1903 " ژرژ سيمنون "نويسنده مشهور فرانسوي ديده به جهان گشود .وي در حوزه آثار جنايي و پليسي آثا رزيبايي از خود به جاي نهاده است كه از ميان آنها مي توان به شبي در چهار راه و پليس در رستوران اشاره كرد .
تولد پياتزا :
در چنين روزي در سال 1682 ميلادي جيواني باتيستا پيازتا، نقاش مشهور ونيزي به دنيا آمد . « فال بين» عنوان مهمترين اثرهنري اوست .
تولد ريكاردو گوييرالدز :
در چنين روزي در سال 1886 ميلادي ريكاردو گوييرالدز رمان نويس و شاعر مشهور آرژانتيني به دنيا آمد . « دون سگوندو سومبرا» عنوان مهمترين اثر اوست .
تولد ويليام شاكلي :
در چنين روزي در سال 1910 ميلادي ويليام شاكلي فيزيكدان آمريكايي - انگليسي به دنيا آمد . وي در سال 1956 به خاطر كشف و ساخت ترانزيستور جايزه نوبل فيزيك را از آن خود كرد .
معاهده ليسبون :
در چنين روزي در سال 1668 ميلادي معاهده ليسبون منعقد شد . در اين معاهده اسپانيا وجود و حاكميت پرتغال را به رسميت شناخت .
نبرد فروستاد :
در چنين روزي در سال 1706 ميلادي نبرد فروستاد شكل گرفت . در اين نبرد ارتش سوئد ، روسيه را شكست داد .
رييس جمهوري لينكلن :
در چنين روزي در سال 1861 ميلادي آبراهم لينكلن رييس جمهور آمريكا شد .
چهل در جه زير صفر :
در چنين روزي در سال 1905 ميلادي دماي هوا در ورشو پايتخت لهستان و كشور لبنان به چهل در جه زير صفر رسيد . اين روز به عنوان يكي از سرد ترين روزهاي سال در تاريخ ثبت شده است .
شوروش عمومي در پرتغال :
در چنين روزي در سال 1927 ميلادي شورش عمومي عليه رژيم پرتغالي ژنرال كارمونا به شكست انجاميد .
حمله به تانزانيا :
در چنين روزي در سال 1943 ميلادي و در طول جنگ جهاني دوم نيروهاي نازي به منطقه « سيدي بوزيد » در تانزانيا حمله ور شدند . در همين روز نيز آيزنهاور رييس جمهور وقت آمريكا از جبهه غربي ديدار كرد .
حمله به ويتنام :
در چنين روزي در سال 1968 ميلادي ايالات متحده آمريكا بيش از ده هزار و پانصد نفر نيرو به ويتنام اعزام كرد . با اين كار آمريكا رسما وارد جنگ با ويتنام شده بود .
تبعيد سولژنيتسين :
در چنين روزي در سال 1974 ميلادي الكساندر سولژنبتسين نويسنده مشهور شوروي و برنده جايزه نوبل ادبي از كشورش به خاطر نوشته هايش تبعيد شد . رژيم استالين نويسنده هاي مخالف را به كشور هاي ديگر تبعيد مي كرد .
نظر شما