به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام علی اکبر رشاد رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی صبح امروز 23 آبان ماه در مراسم بزرگداشت علامه شاه آبادی روز جهانی فلسفه را همزمان با ارتحال علامه طباطبایی، آیت الله جعفری و حکیم شاه آبادی اعلام کرد و اظهار داشت: برای علامه شاه آبادی می شد عناوین بسیاری نام نهاد که در خور شخصیت او باشد، اما او همچنان ناشناخته است، چنان شمسی است که عارفی چون مولانا شیفته او بود، مولوی عظیم بود وشمس عظیم تر. امام خمینی هنگامی که از علامه شاه آبادی یاد میکرد به بزرگی و عظمت یاد میکرد.
وی با اشاره به اینکه امام خمینی نسبت به علامه شاه آبادی ابراز ارادت می کرد، هنگام گفتار از او در چهره امام نشاطی دیگر و نگاهی خاص مشاهده می شد، تصریح کرد: اندیشه های او در عرفان بسیار آشکار است. عارفی که اگرچه ذیل عرفان ابن عربی معرفی می شود، اما خود از منتقدان ابن عربی بوده است. او فلسفهها را نه تنها می داند، بلکه می شناسد. فیلسوفی یعنی آزاداندیشی و آنکه در مواجهه با فلسفه های دیگر آزاد بیندیشد، فیلسوف است.
حجت الاسلام علی اکبر رشاد با بیان اینکه این علامه بزرگ با فلسفه نیز فیلسوفانه مواجه می شود نه مقلدانه، افزود: در فقه پیشرو است، اما آثار کمی از وی به جا مانده، گفتار ایشان نشانگر نوآوری ایشان است. در اقتصاد، اندیشه سیاسی و اجتماعیات نوآور و نوپرداز است. در روزگاری سخن گفته که کمتر چنین اندیشههایی به ذهن خطور می کرد. در اقتصاد به لحاظ فقهی دیدگاههایی ارائه کرده که پیشرو، جدید و توأم با ابتکار است که مجموعه آنها آبشخور تفکرات امام، مشی او، الگو و مدل رفتارهای مبارزاتی امام به شمار می رود. امام بسط یافته، تبلور یافته و تجلی یافته شخصیت آن بزرگوار است.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به اینکه در میان آرای علامه شاه آبادی یک نظریه " فطرت" درخشش دارد که سراسر گفتار او به این نظریه پیوند می خورد، یاد آور شد: این نظریه از فطرت یک مکتب، یک گفتمان فکری ساخته شده است. در رساله " الانسان و الفطره" فطرت را به صورت مبنایی برای اندیشیدن در حوزه الهیات، حکمت نظری و عملی سامان میدهد. اما نظریه فطرت این علامه بزرگ نیازمند کار علمی وسیع و عمیق است.
وی با اشاره به اینکه تردیدی نیست که انسان فطرتمند است، اما میان مکتبهای مختلف مکتب اسلام در زمینه انسان شناسی در زمره مکاتب انسان شناختی و ذاتمداری قرار دارد، گفت: در این مکتب ما انسان را خوش، برین و متعالی می داینم . انسان را انسانی ذاتمند، خوش سرشت، قدسی خصال می دانیم. در همان اوان انسان با سرشت قدسی و الهی خلق شده است؛ بنابراین میتوان گفت که انسان چون ذات است و فطرت او ذات او است و از او جدایی ناپذیر . لوازم این ذات خود اوست و تفکیک ذات یعنی نفی خود او.
حجت الاسلام رشاد در ادامه تأکید کرد: در آیات متعدد قرآن نیز این مسئله آمده است و انسان را دارای سرشت قدسی و الهی میداند. ذات انسان را دینورز می دانند و دین را از ذات جدا نمیدانند.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: فطرت میتواند معرفتزا باشد. حجت ساز باشد یعنی میتوان به مدد فطرت حجتی را پرداخت. فطرت میتواند معناگر باشد. معرفتهای به دست آمده از طرق دیگر را میتوان به مدد فطرت سنجید. در مقام مدل سازی برای اجرای دین میتوان از فطرت کمک گرفت و استمداد کرد. بنابراین میتوان گفت که فطرت غیر از عقل است.
نظر شما