به گزارش خبرنگار مهر، دکتر محمد صابر با اشاره به ویژگیهای شعری فروغ فرخزاد گفت: در ایامی که نیما به عنوان سردمدار و پدر شعر نو خوانده شد، ستاره ای بر پهنه آسمان ادبیات معاصر درخشید. وی فروغ فرخزاد بود که در طول حیات خود 5 دفتر شعر را با عناوین اسیر، تولدی دیگر، دیوار، عصیان و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد به یادگار گذاشت.
وی افزود: اشعار فروغ در مجموع به سه دسته تقسیم می شود: 1- قالب سنتی با استفاده از چهارپاره و استفاده از عروضی سنتی 2- شعرهایی در قالب نیمایی که از نظر عروضی می توان آنها را بی اشکال نامید و 3- اشعار آزاد نیمایی با درآمیختگی دو وزن. فروغ فرخزاد را می توان شاعری ترکیب ساز نامید. فروغ با آرزوهای مردم ساده همدلی می کند؛ چنانچه در شعر او می خوانیم "من خواب دیده ام که کسی می آید و پلک چشمم هی می پرد و کفشهایم هی جفت می شود و کور شوم اگر دروغ بگویم."
محمد صابر در ادامه خاطرنشان کرد: بزرگترین ویژگی شعر فروغ تشبیه است. علاوه بر این او از تلمیحات نیز در شعر خود استفاده می کند. ریاکاری و دورویی از جمله مضامینی هستند که همواره مورد نکوهش شاعر قرار دارند. در شعرهای فروغ همواره ناامیدی به چشم می خورد. او در عین حال از روزهای خوب گذشته یاد می کند و آرزومند بازگشت به آن روزهاست. شکست او در زندگی زناشویی تاثیر عجیبی در شعرهایش گذاشت و باعث شد از زن به عنوان عنصری ساده یاد کند و مرد را به عنوان موجودی بی وفا بخواند.
صابر افزود: فروغ از نخستین شاعرانی است که معشوق مرد را به وضوح در شعر فارسی می آورد. پیش از او معشوق زن فقط در اشعار شاعران مرد متجلی می شد. وی فقر را چشیده بود و سعی می کرد بازتاب آن را در زندگی خود منعکس کند چنانچه در شعر "کسی می آید و سفره را می اندازد و نان را قسمت می کند شربت سیاه سرفه را تقسیم می کند، چکمه های لاستیکی را تقسیم می کند..." این مسئله را مشاهده می کنیم.
بخش بعدی این نشست به سخنرانی فرشته محجوب درباره "بررسی سبک پست مدرنیسم در ادبیات ایران و جهان" اختصاص داشت. وی گفت: ادبیات پست مدرنیسم با تمام حرف و حدیثهایی که درباره اش گفته می شود مرحله نهایی شاعر، نویسنده و پژوهشگر نیست و نمی توان مدعی شد که این افراد بعد از سپری کردن پست مدرنیسم حرف دیگری برای گفتن ندارند.
وی افزود: اصطلاح پست مدرن از دهه های 50 و 60 در اروپا آغاز شد. پیشروان این جریان ادبی را می توان شخصیتهایی چون میشل فوکو دانست. آنها پست مدرنیته را بیانگر احوال اجتماعی توام با بحرانهای اجتماعی تلقی می کردند. پست مدرنیسم در مجموع توصیف حالت یا موقعیت یا حتی شک گرایی طنزآمیز نسبت به زندگی است و این نشان می دهد که در جریان پست مدرنیسم پیشرفت و آزادی انسانها اعتبار خود را از دست داده است. اما واقعیت این است که نمی توان تعریف جامعی از پست مدرنیسم ارائه داد و در تعریف آن تنها می توان گفت پست مدرنیسم جریانی استهزا آمیز و حتی نگاهی روان پریشانه به زندگی است. پست مدرنیسم در واقع واکنشی در برابر مدرنیسم است. برخی اعتقاد دارند پست مدرنیسم حتی دربرگیرنده جنبشهای مدرنیسم قرون گذشته است.
وی ادامه داد: در ادبیات ما تعاریف متعددی از پست مدرنیسم ارائه شده است. با این حال ویژگیهای پست مدرن به خصوص در داستان متعدد است که از میان آنها می توان به "تناقض" اشاره کرد. به این شکل که در داستانهای پست مدرن قهرمانان دو جنسی هستند. همچنین عدم انسجام را می توان از دیگر مولفه های این داستانها نام برد. در داستان پست مدرن ما با افراط گرایی و توصیف در جزئیات و اتصال کوتاه از سوی نویسنده مواجه می شویم. مهمترین گرایش در آثار پست مدرن عدم قطعیت است.
فرشته محجوب تصریح کرد: داستانهای پست مدرن غالبا شروع نامتعارفی دارند و حتی از آخر به اول و یا از وسط شروع می شوند. در داستان پست مدرن با توجه به شروع نامتعارف، همه بخشها حائز اهمیت اند و خواننده می تواند از رهگذر این بخشها مقصود نویسنده را دریابد. قطعه قطعه شدگی اساسی ترین ویژگی این داستانها به شمار می رود. همچنین چندصدایی به مثابه انعکاس صداهای خفه شده یا به حاشیه رفته، دیگر مولفه این داستانهاست.
وی افزود: در داستانهای پست مدرن، نویسنده به عمد می کوشد تا زبان را غیرمنطقی جلوه دهد. همچنین شخصیتهای داستانی با هویتهایی تخیلی و غیرقابل اعتماد همراهند؛ شخصیتهایی که گاه به بحرانهای هویتی و اسکیزوفرنیک دچار می شوند. در این داستانها نویسنده شخصیتها را در ساختار متن می گنجاند و امکانی فراهم می کند تا آنها از دنیای تخیلی به عرصه واقعیت بیایند.
نظر شما