خبرگزاری مهر، استانها؛ شکیبا کولیوند: حال و هوای خاصی دارد، زندگی را می گویم، البته نه هر زندگیای، زندگیای که عجین شده با دنیای معنوی است، نه اینکه برای دنیای مادی ارزشی قائل نباشیم، نه، اما چه قدر معنویت در زندگی مان جای داده شده است؟
در گیر و دار بسیاری از مسائل، تصمیم بر آن شد تا چند نفسی را در خدمت زائرین کربلا در مسیر پیاده روی باشیم، آنجا که ساعتی یا دقایقی را میهمان همدان اند تا استراحتی کنند و بعد با پای عشق به سمت بارگاه ملکوتی امام حسین (ع) عزیمت کنند.
در زائر سرای حسینیه ابالفضلی شهر مریانج، بانویی به ستون تکیه داده بود، با لبخندی در گوشه لب، سایر زائرین را نگاه می کرد… گویا مسیر و گرما و همه چیزهای دیگر نه تنها موجب خستگی اش نشده بود، بلکه حس و حال خوبش به ظاهرش هم نشسته بود.
نزدیک که شدم، خط لبخندش بر تمام صورت نشست.
زائر کربلا بود، ۴۰ ساله با چهار فرزند.
از فاروج در خراسان شمالی راهی کربلا بودند.
مرضیه ولی زاده، نه تنها یک مادر جوان که معلم هم بود. او که به مادر بودنش میبالد در ادامه چنین گفت: بنده از معدود مادران جوان فامیل هستم که چهار فرزند دارم، این روزها متأسفانه بسیاری از مادرانی که تعداد فرزندانشان بیشتر از یکی و دو تا است را به چشم دیگری میبینند. اما من و همسرم از اینکه تعداد فرزندانمان یکی و دو تا نیست، خوشحالیم.
دو دختر و دو پسر داریم، در سنها ۱۲، ۹، هفت و پنج ساله.
دوست دارم، فرزندان بیشتری داشته باشم
محمدرضا، محیا، زهرا و امیرحسین با هم بزرگ میشوند و اصلاً اینگونه نیست که تصور کنیم، هر چه تعداد فرزندانمان بیشتر میشود، زحمت ما نیز بیشتر میشود. چراکه کارها بین آنها تقسیم میشود و با هم پیش میروند.
این مادر جوان مشهدی ادامه داد: کارها در خانه ما تقسیم میشود، همه فرزندانم وارد کار میشوند و امور منزل سامان مییابد.
وی که با همان لبخندی که بر صورت داشت، تمام صحبتهای خود را ادامه میداد؛ گفت: دوست دارم، فرزندان بیشتری داشته باشم و امیدوارم بتوانم مادر فرزندان بیشتری باشم. فرزندانم هم مایل به این هستند که بیشتر باشند و مداوم این را مطرح میکنند.
مرضیه خانم از زندگی چهار فرزندی برایم گفت و ادامه داد: توصیه ام به مادران جوان این است که به سختیها فکر نکنند و بدانند که حکم آمده و ما باید در این مسیر گام برداریم که مادرانی موفق با فرزندانی زیاد باشیم. اگر واقعاً میتوانند بچه دار شوند و بدانند که خداوند نیز به آنها کمک میکند.
آمدم که جا نمانم
وی، به شغل معلمی اشاره کرد و در پاسخ به اینکه «با چه نیتی قدم در مسیر کربلا گذاشتید»، لبخند گوشه لبش به یک تأمل گره خورد و گفت: سال گذشته نیتم این بود که برای قدم برداشتن در راه امام زمان (عج) پیش رود اما آمدم و دیدم که آدمهای بسیاری از من جلوتر هستند و امسال آمدهام که حداقل جا نمانم!
نگاهی به مسیر فاروج خراسان شمالی به همدان میاندازم، مسیرهایی در حدود ۱۱۴۳ تا ۱۵۳۷ کیلومتر میشود، مسیری که به صورت میانگین به ۱۴ ساعت میرسد.
برای این مسیر ۱۴ تا ۱۶ ساعته، خیلی شادابتر از آنچه تصور میشد به نظر میرسیدند، با چهار بچه قد و نیم قد و البته تصمیمی برای افزایش تعداد بچهها.
این همه امید به زندگی و حس خوب از کجا میآید که در تمامی زوار امام حسین (ع) دیده میشود، نقطه اشتراکی که به راستی، در بحثهای دنیوی نمی گنجد.
نظر شما