به گزارش خبرگزاری مهر، در مراسم افتتاحیه خانم دکتر تاخااوئرکا آنخل معاون گسترش روابط فرهنگی دانشگاه کمپلوتنسه، صالحی سفیر ج.ا.ایران، آقای فرناندو دلاخه رییس خانه آسیای مادرید، دکتر داماسو لوپز گارسیا رییس دانشکده زبانشناسی دانشگاه کمپلوتنسه، دکتر خوان مارتوس رییس دانشکده مطالعات عرب و اسلام دانشگاه کمپلوتنسه و آقای شفتی رییس انجمن دوستی ایران و اسپانیا سخنانی ایراد کردند.
آقای دکتر داماسو لوپز گارسیا رییس دانشکده زبانشناسی دانشگاه کمپلوتنسه در سخنان کوتاه خود گفت: خوشبختانه از مدت پیش کلاسهای آموزش زبان در دانشگاه کمپلوتنسه دایر شده و دانشجویان از این طریق با ادب پارسی و مشاهیر فرهنگی ایران آشنا شده اند که امیدوارم با گسترش این دوره ها بزودی شاهد تبدیل آن به کرسی ایران شناسی باشیم.
سپس آقای دکتر خوان مارتوس رییس دانشکده مطالعات عرب و اسلام دانشگاه کمپلوتنسه ضمن ابراز خرسندی از برگزاری همایش مولوی و ایجاد فرصتی برای گفتگو درباره یکی از مشاهیر جهانی به همکاریهای دانشکده مطالعات عرب و اسلام با رایزنی فرهنگی کشورمان در برگزاری چند کنفرانس از جمله کنگره ایرانشناسی، خیام و برگزاری دورههای آموزش زبان فارسی و نیز تلاشهایی که برای گسترش روابط فرهنگی و دانشگاهی انجام گرفته اشاره کرده و آمادگی خود را برای بسط این گونه برنامه ها اعلام نمود.
در پایان مراسم افتتاحیه مهندس شفتی رییس انجمن دوستی ایران و اسپانیا گفت: سخن گفتن از مولانا جلال الدین مولوی و آثار پر برکت، گسترده، عمیق و بی نظیر او همواره با دغدغه نوعی یکسو نگری یا خردنگری و پرداختن به زیبایی دل انگیز امواج گاهی آرام و گاهی خروشان این دریای عظیم و غفلت از شگفتی اعماق دریا روبرو بوده است، دریای عمیق و پر رمز و رازی که بیش از هفت قرن عارف و عامی و فقیه و فیلسوف را مسحور خود کرده است.
در نشست علمی این همایش ، پنج تن از استادان و مولوی شناسان ایران و اسپانیا مقالات خود را ارائه کردند.
در ابتدای این نشست دکتر سید احمدرضا خضری استاد دانشگاه تهران و رایزن فرهنگی کشورمان در مادرید با ارائه مقاله خود با عنوان «زندگی، زمانه و رازجاودانگی مولوی» ، با تبیین روند شکل گیری شخصیت مولوی به بررسی اوضاع فرهنگی و تاریخی دوران وی پرداخت .
در ادامه دکتر رافائل رامون گررو استاد و رییس دانشکده فلسفه دانشگاه کمپلوتنسه مقاله خود را با عنوان «رومی صوفی یا فیلسوف» ارائه کرد. وی در آغاز چگونگی ورود فلسفه یونان به ویژه تفکرات ارسطو به حوزه تفکر اسلامی و نیز سیر تحول فلسفه و پیدایش فلسفه اسلامی را تبیین نمود. سپس به تفاوتهای میان فلسفه و تصوف پرداخته و نتیجه گرفت که اساسا این دو با هم افتراق بسیاری دارند زیرا تصوف به درون و فلسفه به حوزه عقل و برون نظر دارد. آقای گررو با این مقدمه به بررسی اندیشه های مولوی پرداخت و در نهایت ایشان را انسانی صوفی خواند.
سخنران بعدی دکتر غلامرضا اعوانی استاد دانشگاه و رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با ارائه مقاله خود با عنوان «حقیقت انسان در اندیشه مولانا» ، با استناد به اشعار و نوشنه های مولوی این موضوع رابه تفصیل بیان نمود.
سپس دکتر پابلو بنیتو استاد دانشگاه سوییا مقاله خود را با عنوان «بازخوانی اندیشه و شخصیت مولانا بر مبنای آثار او» ارائه داد. وی پس از معرف اجمالی آثار و اشعار مولوی بویژه سه کتاب فیه ما فیه ، مثنوی و دیوان شمس گفت: مولوی در بسیاری از اشعارش به خاموش (خموش) تخلص کرده است و این موضوع جای تامل داشته و نیازمند پژوهش و بررسی است. بنیتو با اشاره به ترجمه آثار مولوی به اسپانیایی گفت: متاسفانه بیشتر این ترجمه ها از زبانهای دیگر و با واسطه است که به نظر من باید این نقیصه را با ترجمه مستقیم برطرف کرد.
سخنران پایانی نشست علمی دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی استاد برجسته دانشگاه تهران بود که مقاله خود را با عنوان «عقل در اندیشه مولانا» ارائه نمود. وی با اشاره شخصیت و اندیشه جهانی مولوی گفت: سخن مولوی به گونه ای است که مردم جهان از هر رنگ و نژادی می توانند به سخن اوگوش فرادهند و از هم دلی و هم آهنگی با او امتناع نداشته باشند.
دکتر دینانی با بیان ملاک ها معیارهای هم نوعی ملاک اصلی آن را فهم معانی کلی دانست و گفت: ادراک معنی کلی از ویژگیهای عقل است و فصل مقوم و جوهری انسان شناخته می شود، که فیلسوفان و حکما بزرگ بر آن تاکید کرده اند. بنابر این تنها کسی می تواند بین المللی شود که با زبان عقل سخن بگوید. مولوی بیش از این که یک فیسوف باشد و از عقل استدلالی سخن بگوید یک شاعر و عارف بزرگ است. عقل از نظر او یک گوهر الهی و حجت خداوند است و درباره عقل سخنان بسیاری دارد او در جایی از مثنوی می گوید،
عقل سایه حق بود، سایه آفتاب سایه را با آفتاب او چه تاب
نقل آمد عقل او آواره شد صبح آمد شمع او بیچاره شد
عقل چون شخنه است چون سلطان رسید شحنه بیچاره در کنجی خزید
وی در ادامه دیدگاه مولوی را درباره عقل بیان نمود و گفت: از نظر مولانا تعارضی میان عقل و عشق وجود ندارد چرا که در وجود مردان خدا عقل و عشق هم آهنگند و به سوی مقصد واحدی راه می پیمایند.
نظر شما