۲۵ بهمن ۱۳۸۲، ۱۷:۱۰

گزارشي از ششمين جلسه پژوهش جشنواره موسيقي فجر

ايرج نعيمايي : قاريان هم قران را با موسيقي مي خوانند

ايرج نعيمايي : قاريان هم قران را با موسيقي مي خوانند

آخرين سخنراني بخش پژوهش نوزدهمين جشنواره موسيقي فجر كه به تعامل مذهب و موسيقي ايراني اختصاص داشت ديروز در خانه هنرمندان توسط "ايرج يغمايي" انجام شد.

به گزارش خبرنگار "مهر" ايرج نعيمايي از جمله پژوهشگراني است كه علاوه بر داشتن وجوه علمي و آشنايي با مباحث نظري هنر و حكمت هنر اسلامي به عنوان هنرمندي  خوشنويس تاكنون در داخل و خارج از كشور نمايشگاههاي متعددي برگزار كرده است  . او در حال حاضر مدير عامل انجمن موسيقي ايران و رييس گروه هنرهاي سنتي فرهنگستان هنر ايران است.
درابتداي بحث ايرج نعيمايي درباره مذاهب مختلف موجود در جهان گفت: "اديان و مذاهب موجود در جهان هر كدام مراسم آييني خاص خود را دارند كه مشتمل بر نمادها و نمودهاي عيني و ذهني برگرفته از آموزه هاي ديني است . زرتشتيان ، يهوديان ، مسيحيان و ديگران در مراسم و آيين هاي ويژه خود با ملودي ها و آواها و نواهاي خاص خود كه گاه همراه با كلام و آوازاست و در برقراري ارتباط و انجام بهتر و عميق تر عبادات و ستايش هاي خود از اين هنر بهره مي برند، در اين بين موسيقي مذهبي اسلامي از اهميت و تنوع بيشتري برخوردار است و به همين دليل بخش مهمي از فرهنگ موسيقي ايراني هم برگرفته از همين موسيقي است . اين ارتباط در شاخه هاي مختلف موسيقي مذهبي همچون تغذيه ، موسيقي عاشورايي ، آيين هاي ذكر خواني ، منقبت ، پرده خواني و غيره عميق تر و ريشه دارتر مي شود.
موسيقي در تمام اديان وجود دارد و مي توان آن را دنبال كرد اما چون با دين اسلام آشنايي بيشتري داريم مثال ها را از اين مذهب انتخاب مي كنيم".
نعيمايي  افزود: "در ابتدا به نظر مي رسد اسلام با موسيقي رابطه خوبي ندارد و نه تنها با موسيقي بلكه ديگر هنرها را هم مذمت مي كند. اما از طرف ديگر ما قرآن را پيش رو داريم كه اعجاز آن هنر و ادبيات است.
معجزه پيامبر اسلام معجزه اي هنري است به همين خاطر نمي توان باور داشت كه اين مذهب باهنر و موسيقي مخالف باشد. علاوه بر اين همانطور كه مي دانيد قرآن به همراه موسيقي خوانده مي شود. ترتيل و قرائت كه دو نمونه خواندن قرآن است هر دو بر اساس فواصل موسيقي و با ريتم هاي مشخص خوانده مي شود اين روش قاريان كاملا ساختار موسيقي دارد. هيچ كجا ديده نشده است كه قاريان قرآن را دكلمه كنند. البته بايد اشاره كنيم كه خواندن به صورت غنا هم وجود ندارد".
نعيمايي همچنين با اشاره به رديف هاي آوازي موسيقي ايراني و مقايسه آن با قرائت قرآن گفت در قرائت قرآن به اصول و قواعد موسيقيايي اهميت بيشتري مي دهند تا آنچه در موسيقي آوازي ما به رديف ها اهمتي مي دهيم . اگر چه قاريان رديف هاي آوازي را نمي دانند اما از قواعد آواز پيروي مي كنند و همين جهل از موسيقي رديفي باعث شده تا قرائت قرآن بسيار تقليدي شود.
در قرآن موسيقي  حروف، كلمه و كلام هر سه مهم است و به آن اهميت زيادي داده شده است اما در موسيقي آوازي ايران ، تنها كلام است كه بايد بر اساس دستگاهها وگوشه ها خوانده شود تفاوت لهجه و حروف و كلمه آنچنان هم اهميتي ندارد. در قرآن حتي مخارج خاص هر حرف هم بايد رعايت شود. در اينجا مي بينم كه موسيقي به نمونه كامل تري رسيده كه آن هم به نوعي به مذهب مرتبط است. مذهب سعي كرده از موسيقي با يك كيفيت مطلوب استفاده كند".
او همچنين با اشاره به مراسم مذهبي گفت: "هيچ اتفاقي در تاريخ رخ نداده است كه ماندگار شود اما در قالب هنري در نيايد. اين هنر و جلوه هاي مختلف آن است كه حوادث تاريخ را حفظ كرده است. نمونه بارز آن واقعه عاشوراست اين واقعه اگر چه يك حقيقت تاريخي و فلسفي است. اما آنچه در ذهن من و شما از آن باقي مانده است توسط مراسم مذهبي باقي مانده كه همين مراسم مذهبي به همراه نمايش ، موسيقي و شعر انجام مي شود.
نعيمايي همچنين با تاكيد بر اينكه موسيقي آفريده خداوند است گفت: "هيچ چيزي عبث و بيهوده نيست موسيقي انسان را سريع تر به حق مي رساند.
تاثير موسيقي بر فيزيك انسان فطري و تكويني است و با اراده نمي توان مانع آن شد. خداوند آن را در طبيعت قرار داده است و همينطور اساس و اصول قرائت قرآن نيز موسيقي است پس چطور مي توان تصور كرد كه اين دو در تناقض هستند البته اين تناقضات همه جا بوده است در قرن شانزدهم ميلادي بسياري از كساني كه موسيقي مذهبي كليسا را كه هنگام مراسم خوانده مي شد تغيير دادند اعدام شدند در هر زماني ممكن است تفكرات خاصي وجود داشته باشد كه نوع خاصي از موسيقي را پررنگ يا كم رنگ  كند اما اين دليل بر عدم رد يا قبول آن توسط مذهب نيست. موسيقي مجرد ، لطيف و معنايي است و از طرفي نگرش دين نيز لطيف و معنايي است و با ماديات فاصله دارد پس چطور مي توان گمان كرد كه دين و موسيقي مغايرند.
موسيقي چون از ديگر هنرها لطيف تر است در حوزه مذهب بيشتر مورد استفاده قرار گرفته است . بسياري از مراسم و مناسك دين با موسيقي بين مردم رايج شده است حتي يكي از پيامبران الهي حضرت داوود صوت زيبا و ملكوتي داشته است  و مردم را با آواز زيبا به دين خداوند دعوت مي كرده است ".
وي همچنين در پاسخ به پرسش يكي از حاضران با اشاره به اينكه در قرآن اشاره اي به حرام بودن موسيقي نشده است گفت:" تنها در آيه خداوند الاغ را صداي نكره مي داند  و حتي درباره بدو خوب بودنش چيزي نمي گويد و حتي نمي گويد نكره ترين صداها صداي الاغ است. تنها صداي او را نكره مي شمارد حتي در قرآن پايان جهان همراه با انفجار و صداي مهيبي است و در هنگام رستاخيز همه با صداي صوراسرافيل فرشته خداوند بر مي خيزيم. بهره گيري دين از موسيقي بيشتر از آن چيزي است كه تصورش را مي كنيم و نمي توانيم آنرا ناصواب بدانيم. يكي از خصوصيت هاي پيامبر خداوند داشتن صوت زيباي آنان بوده است  كه بندگان را به سوي خدا مي خواند و همانطور كه مي دانيد موسيقي آوازي يكي از وجوه اصلي موسيقي است و پيش از اينكه موسيقي سازي باشد آوازي بوده است".پس از پايان بحث تعامل مذهب و موسيقي ايراني ، را فائل سالازاراتنوموزيكولوژيست ونزوئلايي كه در جشنواره فجر حضور داشت درباره تاثير موسيقي ايراني و اسلامي بر موسيقي ونزوئلا و ديگر كشورهاي همسايه سخن گفت . سالازار كه نمونه هايي از موسيقي ونزوئلا را كه ريشه هاي شرقي و ايراني داشت براي حاضران گذاشته بود گفت: "متاسفانه در غرب صحبتي از موسيقي آسيايي كه بيشتر به موسيقي هند و ايران اختصاص دارد. حرفي به ميان نمي آيد اين دو نوع موسيقي كه بعد از اسلام توسط كشورهاي عربي به اروپا راه يافت موسيقي كشورهاي اين منطقه را دگرگون كرد بسياري از موسيقي هاي كشورهاي شمال آسيا و اروپا ريشه در موسيقي ايراني دارد. همانطور كه كريستف كلمب در سفر به آمريكا موسيقي اروپا را با خود به آنجا برد و موسيقي اروپا در درون خود موسيقي ايراني و عربي را نيز با خود به آنجا برد. در زمان خلفاي اموي سطح زيادي از اسپانيا به سلطه حكومت اسلام درآمد و موسيقي فلامينكو شكل گرفت.
پس از حمله اعراب به ايران سازهاي دف ، عود و تنبك به كشورهاي عربي رفت و با تغييراتي جزو موسيقي آنها شد پس از تصرف اروپا وبخصوص اسپانيا سازهاي عربي و در بين آنها عود به اسپانيا راه يافت و سالهاي بعد شخصي با اضافه كردن يك سيم به عود و نواختن آن با مضراب موسيقي فلامينكو را پايه گذاري كرد. حتي موسيقي كار در مزارع و موسيقي چوپانان اسپانيا و كشورهايي مثل ونزوئلا از موسيقي ساربانان كه به آن كشور ها سفر مي كردند گرفته شده است و هيچ كس نمي تواند اين موضوع را منكر شود اگر چه از گفتن آن خودداري كند. به هر حال من افتخار مي كنم كه موسيقي كشورم ريشه در اين منطقه دارد.

 

کد خبر 58839

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha