به گزارش خبرنگار مهر، در ابتدای این نشست قاسمعلی درباره "سرب" گفت: "جا دارد از تیرداد سخایی فیلمنامهنویس اولیه فیلم "سرب" یادی کنیم که جای ایشان امروز بین ما خالی است. زمانی که "سرب" به نمایش عمومی درآمد، مخالفین و موافقین زیادی داشت. متاسفانه آن زمان با توجه به شرایط موجود ارزشهای فیلم نادیده گرفته شد."
این فیلمنامهنویس سینما و تلویزیون در ادامه افزود: "حدود پنج سال پیش من این فیلم را در یکی از شبکههای ماهوارهای دیدم و بعد از سالها افسوس خوردم. زیرا فکر کردم فیلم درخشانی را سالها پیش نادیده گرفتهام. من خودم را به نسل کیمیایی و آن دوره از سینمای ایران بدهکار میدانم."
وی فیلم "سرب" را یک اثر داستانگو دانست و در این باره توضیح داد: "فیلم سرشار از هیجان و اتفاقات داستانی است که هم اکنون سینمای ایران از کمبود آن رنج میبرد. سینمای ما به این گونه فیلمها نیاز بسیار دارد و "سرب" از این منظر برای ما الگو به شمار میرود."
کیمیایی هم در ادامه درباره شباهتهای فیلمنامه "سرب" با فیلمنامه اولیه سخایی گفت: "18 سال از آن زمان میگذرد و متاسفانه چیز زیادی یادم نمیآید. از سخایی ممنونم و عذر میخواهم که چیزی یادم نمیآید. محمد بهشتی بعد از "خط قرمز" که نگه داشته و "تیغ و ابریشم" که حدود 30 دقیقه آن حذف شد، سه سناریو برای ساخت به من پیشنهاد کرد که "سرب" در میان آنها قابلیت سینمایی شدن را داشت."
کارگردان "سرب" ادامه داد: "سر صحنه محمود کلاری فیلمبردار فیلم از من خواست در سکانسی که دانیال و نوری به تهران میآیند یک شب را با هم بگذرانند و به نوعی درد دل کنند. من اشتباه کردم و باید این صحنه را میگرفتم. حالا فکر میکنم گرفتن آن سکانس به سینمای دلخواه من بسیار نزدیک بود. هر چقدر این دو کاراکتر به هم نزدیکتر بودند نتیجه بهتری حاصل میشد."
وی با اشاره به شرایط سخت فیلمبرداری "سرب" گفت: "زمان ساخت فیلم تهران در معرض بمباران بود و در صحنه گرفتن دادگاه هشت بمب به اطراف محل فیلمبرداری اصابت کرده بود. شرایط به قدری سخت شد که فیلم را در شمال ادامه دادیم. در این فیلم ما تنها سه خودرو در اختیار داشتیم که هر بار آنها را رنگ و در صحنهای دیگر استفاده میکردیم. این عقیده من بود و به هر جهت من این روابط را که گفتنش زیاد راحت نبود اینگونه میدیدم."
مدیر تولید فیلم "سرب" هم به درخواست کیمیایی روی صحنه حاضر شد و درباره مشکلات گفت: "ما در شرایطی سخت این فیلم را تولید کردیم. در صحنه دادگستری دو بار شیشههای ساختمان را به خاطر بمبارانها عوض کردیم. فکر میکنم با توجه به شرایط موجود صحنههای تهران قدیم که در فیلم دیده میشود یکی از بهترینها باشد. حتی احمد شاملو نیز بعد دیدن این فیلم برای گرفتن این صحنهها به کیمیایی تبریک گفت."
برهان آزاد افزود: "با جرات میتوانم بگویم که در گرفتن صحنهها شاید هیچکدام از کارگردانان دیگر مانند کیمیایی عمل نمیکنند. او تا صحنهای را نگیرد کار را تمام نمیکند. با سرعت دکوپاژ میکند و صحنه را میگیرد. به عقیده من "سرب" اولین کاری است که کلاری با تمام وجود آن را فیلمبرداری کرده است."
در ادامه کیمیایی درباره شباهت آثارش و نزدیکی آنها به سینمای گنگستری گفت: "اوایل دهه 30 که فیلم "سرب" در آن می گذرد این نوع موسیقی در خیابانها شنیده میشد، کلاه شاپو، کراوات و اینگونه خودروها جزئی از زندگی بود. اگر دهه 30 را به یاد بیاورید به این صحنهها حتما میرسید. آن زمان مد از طریق سینما و لاله زار وارد ایران می شد."
وی افزود: "فضاهای فیلم کاملا منطبق با همان دوران است. همان زمان کم کم این سبک موسیقی که اوایل پاپ بود وارد تلویزیون شد. این صحنهها از آن زمان دور نبود. سینمایی که من دوست دارم سریالهای آن دوره هالیوود بود که فیلمهای اسپیلبرگ و جیمز باندها از روی آنها ساخته میشد. من مونتاژ "سرب" را خیلی دوست دارم که البته کار خودم بودم و بعد از این کمتر مونتاژ کردم."
جواد طوسی هم در نشست نقد و بررسی فیلمنامه "سرب" گفت: "من با مسئولین آن زمان مانند انوار، بهشتی و دادگو صحبتهایی درباره فیلمسازان قدیمی داشتم. آنها بهترین فیلم بعد از انقلاب کیمیایی را "سرب" میدانستند و البته دلایلی هم برای این موضوع داشتند. "سرب" به عقیده من فیلمی مناسب برای ارزیابی سینمای کیمیایی است و بعد از آن به دلایلی روایتپردازی کلاسیک کیمیایی تحت الشعاع مسائل دیگر قرار میگیرد."
این منتقد سینما ادامه داد: "اگر "سرب" به درستی مورد توجه منتقدان زمان خود قرار میگرفت و در رویدادهای فرهنگی مانند جشنواره فجر محدود به بهترین چهرهپردازی یا فیلمبرداری نمیشد، چه بسا روند فیلمسازی کیمیایی تغییری بسزا میکرد. ما استمرار این فیلم را در میزانسن، نوع چهرهپردازی و طراحی لباس در "حکم" میبینیم. کیمیایی در "سرب" اجرای مستقل خود را دارد و بدون تظاهر امضاء خود را ثبت میکند."
طوسی درباره وجود کلاه شاپو و استمرار آن در فیلم هایی کیمیایی افزود: "اگر به عکسهای خانوادگی کیمیایی نگاهی بیندازیم پدر وی را همیشه با کلاه شاپو میبینیم. این نوستالوژی کودتای 28 مرداد و تعلیق خاطره پدر و علاقه او به جبهه ملی و مصدق است. استمرار کلاه در آثار کیمیایی نوعی یادآوری و بازنگری تاریخی است."
نظر شما