۳ آذر ۱۳۸۶، ۱۴:۱۵

شاخصهای تفکر انتقادی(9)

حجیت تفکر انتقادی فرد نیست استدلال است

حجیت تفکر انتقادی فرد نیست استدلال است

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: در تفکر انتقادی حجیت با عقل است و نه عوامل روانی و غیرعقلی دیگر. این نکته‌ای است که رویکرد زبانی در تفکر انتقادی بر روی آن بسیار دست می‌گذارد. در این گستره اگر کسی بگوید فلان فردی حرفی را زده پس باید پذیرفت یا اکثریت بدان رأی قایلند پس باید پذیرفت وضع وی رد ‌می‌شود.

یکی دیگر از موانع زبانی تفکر انتقادی ابراز واژه ها و گزاره هایی است که سد راه تفکر و پرسشگری هستند. فردی را مجسم کنید که مدعایی را درمورد سرشت بشر مطرح می کند. فی المثل او به ما می گوید که سرشت بشر سرشتی بد است که تنها جامعه و قدرت می تواند آن را تعدیل کنند. ما از چنین فردی می خواهیم که دلایلش را برای این مدعا ابراز کند و وی تصریح می کند که بسیاری از متفکران و حتی افراد عادی به این رأی قایل هستند. به تعبیر دیگر چنین فردی حجیت یک متفکر یا تعداد زیادی افرادی را که بدان رأی قایل هستند دلیلی برای مدعای خود گرفته است.

از فردی می پرسیم که چرا سیگار می کشد و او جواب می دهد چون متفکران و هنرمندان مشهور زیادی سیگاری هستند من هم این عادت را از آنها اتخاذ کرده ام. از کسی می پرسیم چرا به فرد خاصی در انتخابات رأی می دهد و جواب وی آن است که چون هنرمند و یا نویسنده مطرحی به آن فرد رأی می دهد من هم چنین رأیی را اتخاذ می کند. در این موارد همانطور که ذکر آن رفت ادله و استدلالها اهمیت ندارند. آنچه مهم است این است که اکثریت چه موضعی را اتخاذ می کنند و یا افراد مشهور و صاحب نام به چه راهی می روند.

جهان ما جهان رسانه محور و تکنولوژی محور است. در این منظومه هنوز اکثریت افراد با توجه به درستی و یا نادرستی مدعایی را را اخذ یا رد نمی کنند بلکه عوامل معیشتی، روانی ، اقتصادی و تاریخی بسیاری در قضاوتهای آنها دخیلند. در این گستره شیوه پوشش، شیوه صحبت کردن، شیوه استدلال کردن و شیوه ابراز نظر سیاسی و اقتصادی بسیار تابع شهرت و قدرت است. سخت است که بتوان این فضا را بسرعت و بدقت تغییر داد. اما کاری که تفکر انتقادی می تواند در اینجا انجام دهد آن است که با تذکارهایی جلوی این سیر بی محابای ظاهربینیها را بگیرد.

افراد باید بدانند کسی که هنرمند خوبی است یا متفکر بزرگی است و یا موفقیت اقتصادی چشمگیری دارد و حتی هوش برجسته ای را واجد است لزوماً در زمینه ای خاص چون سیاست و زندگی شخصی صاحب رأیی درست نیست. اگر اینگونه به قضیه نگاه کنیم آنگاه هر فرد باید با تکیه بر قوه فکری خود که به قول دکارت بیش از هر شاخصی دیگر میان انسانها به تساوی تقسیم شده است سعی کند به مدعیات و قضاوتهایی درست در حوزه هایی که سرنوشت شخصی و جمعی بدان وابسته است برسد.

تکرار کنیم اینکه فرد معروفی رأیی را دارد برای ما حجت نیست همچنین اگر همه انسانها بر نظری پافشاری کنند اما انسان پی برد این اکثریت رأیی اشتباه را اخذ کرده اند فرد نباید تابع این جو حداکثری قرار بگیرد. این نکته ای است که ما می توانیم نمونه و شواهدی از آن در متون دینی هم بیابیم. هنگامی که حضرت علی تصریح می کنند اینکه چه کسی حرفی زده مهم نیست و بنگرید که چه گفته کم و بیش این رویکرد را پررنگ می کنند.

کد خبر 592305

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha