به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه "مدار صفر درجه" که هفته پیش با تلویزیون خداحافظی کرد، از همان آغاز محل مناقشه بسیار قرار گرفت. هر چند واکنشهایی که زودهنگام به این مجموعه نشان داده شد، همراه همان موجی که به راه افتاده بود زود هم به فراموشی سپرده شد.
نکتهای که منتقدان اولیه "مدار صفر درجه" اعم از ایرانی و خارجی در موضعگیری ابتدایی در برابر مجموعه از یاد بردند و پس از جاگیر شدن مجموعه خودنمایی کرد، قصه اصلی بود. قصه عاشقانه پسری ایرانی و دختری یهودی که بنا بر انتخاب نویسنده ـ کارگردان بر بستری از وقایع تاریخ معاصر ایران و قوم یهود حرکت میکرد. برداشتهای تند سیاسی روزهای آغازین پخش مجموعه در واقع نوعی بیمهری به هسته اصلی عاشقانه بود که فتحی تلاش کرده بود این بار از وجهی تازه به آن نگاه کند.
نگاهی کوتاه به مجموعههای قبلی فتحی مانند "روز دهم" و حتی "میوه ممنوعه" که در ماه رمضان پخش شد، این وجه را پررنگ میکند که تم مورد علاقه این نویسنده ـ کارگردان عشق است. حالا این عشق در "روز دهم" بدل به عشق یک جوان لمپن به دختری قاجارزاده میشود که بستر انتخابی فتحی برای روایت این قصه سیر عشق مادی به عشقی معنوی است و شرایط اجتماعی تهران قدیم و تعزیه و تعزیه خوانی را میطلبد.
اما در "میوه ممنوعه" بدل به عشق یک پیرمرد دنیادیده به دختری جوان میشود که بستر انتخابی فتحی برای آن همان سیر از عشق مادی به معنوی با بازخوانی شیخ صنعان در زمان حال است. در "مدار صفر درجه" هم فتحی عشق را این بار از نوعی تازهتر میان دو فرهنگ به تصویر میکشد که خاستگاه دو جوان ایرانی و یهودی به گونهای اجتنابناپذیر بستری از وقایع تاریخی را طلب می کند.
هر چند می توان این وجه را مطرح کرد که او به انتخاب این بستر را برای روایت عاشقانهای دیگر برگزیده، اما نکته اینجاست که او با پرداخت و نوع نگاه خاص خود همواره درام و قصه عاطفی را در درجه اول اهمیت قرار می دهد. با چنین تعبیری شاید بهتر بتوان دلشکستگی حسن فتحی را از برخوردهای اولیه با مجموعه "مدار صفر درجه" درک کرد.
فتحی برای انتخاب بستر قصه دست به کاری به نوعی انتخاری زده، ولی وجه امتیاز آن صرفاً به این انتخاب خلاصه نمی شود. او دست روی دو فرهنگی گذاشته که به واسطه همه اتفاقات این سال ها تعاملات را به تضاد و برخورد در سطح جهان رساندهاند و بر سر مباحث متعددی اختلاف نظر دارند.
مسئله هولوکاست و قتل عام یهودیان که محل مناقشه و بحث بسیار است، یکی از حساسترین نکاتی است که "مدار صفر درجه" هم به آن میپردازد و همین وجه بود که اولین واکنشها را برانگیخت. برخی منتقدان خارجی از همان ابتدا با تکیه بر سطح آنچه در مجموعه طرح شد، آن را برخلاف تمام شعارها و تلاشهای ایران برای رد هولوکاست در جهت تائید آن و به نوعی آن را اثری خیانتکارانه به اهداف سیاسی و اسلامی ایران دانستند.
غافل از اینکه این مجموعه در ایران مجوز گرفته، ساخته و بازبینی شده و چنین وجه سئوال برانگیزی در آن غیرواقعی به نظر می رسد. کار انتحاری فتحی در "مدار صفر درجه" گام نهادن بر این نقطه حساس بوده، ولی آنچه او را به سلامت از این اتهام مبرا کرد، باز هم ارجاع او با وقایع تاریخی و به نوعی پاسخ دادن به این ابهام به شیوه ای معقولانه است.
یهودیستیزی گروهی از این قوم تحت عنوان صهیونیستها هر چند هولوکاست را رد نمیکند، بلکه روایت معتبرشده آن را زیر سئوال میبرد و دوباره پیکان انتقادات را متوجه صهیونیستها و سردمداران آنها میکند. این تعبیری بود که نیازمند دیده شدن مجموعه و تفسیر وقایع آن در دنیای داستانی خودش بود و هیچ چیز جز زمان دادن برای پخش مجموعه نمیتوانست این مهم را به اثبات برساند.
هر چند مجموعه "مدار صفر درجه" پس از فرونشستن این جوسازیها و دوری از پیشداوری جای خاص خود را بین مخاطب باز کرد و در قسمتهای انتهایی یکی از پرطرفدارترین مجموعههای تلویزیون شد، ولی این شیوه موجسازی سیاسی علیه مجموعهای که بیش از همه جوسازیهای سیاسی و تاریخی، قصد بازخوانی عاشقانهای جدید را داشت، از رویکردهای منحصربفرد است.
"مدار صفر درجه" با بازی شهاب حسینی، ناتالی متی، آتنه فقیه نصیری، رویا تیموریان، مسعود رایگان، فرخ نعمتی، رحیم نوروزی، پییر داغر، پیام دهکردی، ایرج راد، بیوک میرزایی، لعیا زنگنه و ... دوشنبه شبها در 30 قسمت از شبکه اول تلویزیون پخش شد و آخرین قسمت آن هفته پیش روی آنتن رفت.
نظر شما