به گزارش خبرنگار مهر، تماشاگر "شارل دوگل" از جایی وارد قصه میشود که سه نفر در برابر همدیگر قرار گرفتهاند، هر چند بیننده متوجه میشود دو نفر از این افراد نقاط مشترک با هم دارند و دنبال یافتن اشتراکهای بیشتر هستند. البته شرایطی کاملا تهاجمی دارند و انگشت اتهام شان را به سوی دیگری گرفته و از هم واهمه دارند.
این نمایش از همان ابتدا تکلیف خود را با بیننده مشخص می کند و به این مسئله اشاره دارد که در دنیای غرب و به خصوص کشورهایی که خود را مهد آزادی و تمدن می دانند، شرایط کاملا برعکس است و فشار، تحقیر، تهدید و نژادپرستی بیداد می کند. یعنی همان چیزی که باعث شده دو شخصیت اصلی داستان را در فضایی تنگ و به اجبار کنار همدیگر قرار دهد.
در تئاتر "شارل دوگل" ما شاهد رودررویی دو ایرانی هستیم که هر کدام به دلیلی در یکی از بازداشتگاههای امنیتی پلیس فرانسه بسر می برند و همین موضوع آنقدر آنها را آزار می دهد که به یکدیگر بدبین هستند. هر کدام دیگری را جاسوس می داند، اما آرام آرام که چهره واقعی خود را نشان می دهند علاقه ای پنهان میان آنها برقرار می شود.
نمایش با توجه به شرایط امروز کشور فرانسه و آشوب ها و درگیری هایی که به دلایل مختلف به وجود آمده وجهی امروزی و مناسب با شرایط روز دارد. مهمتر اینکه طی سال های اخیر کمتر در تئاتر ما به مسایل سیاسی پرداخته شده و از این منظر نیز نمایش متمایز است، ولی شیوه پرداخت آن چندان دلچسب نیست.
در این اثر تمام حرف ها مستقیم زده می شود. بیننده نیازی به کنکاش یا جستجو میان دیالوگ ها ندارد و برای کشف راز زندگی و شرایط این افراد نیازمند انرژی و زحمت زیادی نیست. همه چیز به نحوی می گذرد که تماشاگر در مدت زمانی بسیار کوتاه به نتیجه می رسد. این موضوع با توجه به اینکه در پایان نیز اتفاق خاص یا شرایط ویژه به وجود نمی آید، بیش از پیش تشدید می شود.
"شارل دوگل" شرح یک موقعیت است. یعنی کارگردان از میان بی نهایت موقعیتی که ممکن است میان دو نفر در جهان اتفاق بیفتد، یکی را تخیل کرده و بر اساس آن دست به نگارش زده است. این موضوع دست نویسنده را باز می گذارد تا آن اتفاقی را که دوست دارد انتخاب کند و در قالب یک داستان به بیننده اش انتقال دهد. اما دلیل انتخاب این شخصیت ها چندان روشن نیست.
به عبارت دیگر، دلیل روشنی در طول نمایش ارائه نمی شود که ناصر به عنوان یک بسیجی باسابقه به چه دلیل باید از سوی پلیس دستگیر شود. مهمتر اینکه، در هیچ کجای نمایش مشخص نمی شود شخصیت به چه دلیل کشور خود را به قصد زندگی در فرانسه ترک کرده است. نکته ای که آنقدر مهم بوده است که وی را با قبول همه سختی ها وادار به این انتخاب کند.
در نمایش "شارل دوگل" وسایل صحنه به گونه ای انتخاب شده که در طول اجرا مورد استفاده بازیگران قرار بگیرند و این تمهید کاملا کارساز بوده است. طراحی صحنه نیز تلاش کرده وجهی از یک بازداشتگاه امنیتی را نشان دهد که همه دیوارهای آن را آینه تشکیل می دهد و پلیس ها با ایجاد یک موقعیت سخت برای شخصیت ها قصد شناسایی این افراد را دارند.
البته به نظر می رسد نمایش به جهت بودجه با مشکلاتی مواجه بوده است. چون طراحی صحنه به طور کامل انجام نشده و نمادهایی از انتقال حس بازداشتگاه در صحنه به کار رفته است. در حالی که اگر تمامی صحنه به وسیله آینه پوشانده می شد، حس نمایش به شکل بهتری به مخاطب انتقال می یافت و به همین خاطر می توانست او را تحت تاثیر قرار دهد.
نمایش "شارل دوگل" به کارگردانی عبدالحسین لاله با بازی حسین رجایی دوست، فرهاد زارعی و پیمان درخشانخواه هر روز به جز شنبه ها ساعت 30/18 در تالار کوچک مولوی روی صحنه می رود.
نظر شما