خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: شب گذشته ایران و فلسطین در اولین بازی جام ملتهای آسیا به مصاف هم رفتند و نتیجه بازی چهار بر یک به نفع ایران تمام شد؛ اما این بازی با سایر رقابتهای فوتبالی تفاوت داشت. قرار بود بازی ساعت ۸:۳۰ به وقت دوحه آغاز شود. از ساعتی قبل مسیرهای منتهی به ورزشگاه «اجوکیشن سیتی» پر شده بود از هواداران و فوتبالدوستانی که اغلب یا پرچم ایران را به دست داشتند یا پرچم فلسطین را.
حال و هوا یک جورهایی به روز قدس در ایران شبیه بود. خیلی از کسانی که برای حمایت از تیم فوتبال فلسطین آمده بودند، از کشورهایی غیر از فلسطین به قطر سفر کرده بودند. چند کلام صحبت با هر کدامشان کافی بود تا روشن شود از مصر آمدهاند، از ترکیه، عراق یا سایر کشورهای منطقه؛ کسانی که پدر و مادرهایشان سالها قبل مجبور به مهاجرت و ترک وطن شده بودند و حالا خودشان برای حمایت از تیم ملی فوتبال کشورشان آمده بودند. کشوری که شاید خاطره زیادی از آن ندارند.
طرفداران فلسطین اغلب به غیر از پرچم این کشور، چفیه فلسطینی هم روی دوش انداخته بودند و این تشخیصشان را راحتتر کرده بود. البته در میان ایرانیانی که به ورزشگاه آمدند، زنان و مردانی بودند که هر دو پرچم را به همراه داشتند. هم فلسطین؛ هم ایران! هرچند ظاهرشان شباهتی به کسانی نداشت که در قید و بند سیاست باشند. انگار عشق به انسانیت و مقاومت از رقابتهای سیاسی و فوتبالی جدا شده بود.
بازی که شروع شد هشتاد درصد جو ورزشگاه برای فلسطین شده بود و تماشاگران زیادی برای آنها آمده بودند. مردم قطر و سایر کشورهای عربی برای تماشای بازی فلسطین آمده بودند اما آنچه آنها را به ورزشگاه کشانده بود صرفاً رقابت این دو تیم نبود؛ فرصتی برایشان بود تا حمایت خود از غزه را نشان دهند.
شعارهای «الموت لإسرائیل» و فریادهای بلند تماشاچیان که صدا میزدند «فلسطین» و «غزه» نشان میداد نتیجه این رقابت شاید برای خیلی از آنها که به ورزشگاه آمدهاند آنقدرها فرقی نداشته باشد. اغلب آنها که در مقابل درخواست خبرنگاران میایستادند و تن به مصاحبه میدادند، از غزه حرف میزدند و اسرائیل را محکوم میکردند.
حال خوبی بین هواداران دو تیم بود؛ یک جور همبستگی و یکدلی که در سایر رقابتهای فوتبالی که پر از کریخوانی و کشمکش است کمتر میتوان پیدا کرد.
نتیجه روی نمایشگر ورزشگاه پایان بازی را نشان میداد اما تماشاچیها ایستاده بودند و پرچمهای فلسطین را تکان میدادند. سایر رقابتها اینجور است که بعد از سوت پایان، هواداران پیروز شده و هواداران شکست خورده، شادی یا غم زیادی را تجربه میکنند اما این بار بعد از اتمام رقابت، نتیجه هم فراموش شد بود و تنها حرفی که مانده بود حرف از همبستگی دو ملت و دفاع از فلسطین بود.
هیچکدام از هواداران فلسطین در گیر و دار تفاضل گل با ایران نبودند و انتظار یک بازی صوری را نداشتند؛ گرچه برخی از ایرانیها که این روزها دل در بند مقاومت و مظلومیت مردم فلسطین دارند در شبکههای اجتماعی نوشتند که برای اولین بار آن طور که دلشان میخواهد نمیتوانند از گلهایی که بچههای تیم ملی به ثمر میرسانند شادی کنند.
دختر جوانی چفیه فلسطینی روی دوشش انداخته بود و پرچم ایران را در دست داشت. معلوم شد که مادرش ایرانی و پدرش فلسطینی-اردنی است. گفت: «نیمی از قلبم برای ایران و نیم دیگر برای فلسطین میتپد.» این دو ملت همینقدر به هم نزدیکاند...
نظر شما