به گزارش خبرنگار مهر، احمد جلالی - نماینده سابق ایران در سازمان یونسکو - در این نشست درباره مقوله گفتگو (دیالوگ)، نحوه بروز آن در شعر مولانا و دیدگاه های مولوی راجع به شرایط گفتگو سخنرانی کرد.
وی در ابتدای صحبتهایش گفت: سخن گفتن از مولانا در کشور خودم چندان آسان نیست، چرا که در ایران - سرزمین مولانا - و با مجموعه مولوی شناسان و مولوی پژوهان سخن گفتن در این باره کاری دشوار است.
جلالی به تعبیر دکتر شفیعی کدکنی که مثنوی را بزرگترین حماسه معنوی بشریت خوانده است، اشاره کرد و ادامه داد: به گفته مولانا مثنوی اصول اصول اصول دین در گشودن راه های وصول به یقین است، گشاینده رازهای قرآنی و پاک کننده اخلاق است که به دست فرشتگان کرام نوشته شده است.
رئیس کتابخانه مجلس تصریح کرد: این روزها صحبت از تفاهم و گفتگو و نزدیکی ملتها می شود. اصل تاسیس یونسکو بر این بوده که برای نزدیک کردن ملتها، فرهنگهای آنها را به هم نزدیک و آشنا کند. من از سال 1376 که آنجا بودم در همه مداخلاتی که داشتم سعی می کردم چه در سخن و چه در طرح و محتوا آنچه را از مولوی آموخته ام استفاده کنم.
وی به شکل گیری کنوانسیون های حفظ تنوع فرهنگی و حفظ میراث معنوی اشاره کرد و افزود: سخن از دیالوگ این روزها زیاد است ولی آنچه در عرصه سیاست و بین الملل اتفاق می افتد تنها نامش گفتگو است.
جلالی خاطرنشان کرد: در بحث مذاکره، طرفین از پیش می دانند که چه می خواهند و تلاش می کنند چیزی را که می خواهند و مدنظر دارند به دست آورند. درواقع در مذاکره طرفین سعی می کنند مسیر گفتگوها را هدایت کنند ولی دیالوگ این گونه نیست. دردیالوگ خود گفتگو است که آنها را هدایت می کند. بنابراین هنرهایی که در مذاکره به کار می رود اعم از تضعیف حریف و بستن راه بر عرضه انتخابی دیگر در مدار گفتگو است ولی در دیالوگ، هنری به عنوان پیروزی بر دیگری، احتجاج و خاموش کردن طرف نداریم. در دیالوگ اولویت با پرسش است و پاسخها جنبه ای فرعی دارند.
وی ادامه داد: برای ترویج گفتگو، موانع مفهومی زیادی وجود دارد. یکی از آنها بحث هویت است. می دانیم که بدون داشتن هویت نمی توانیم حرف بزنیم ولی اگر این هویت دارای معنایی ایستا باشد، سخن گفتن از دیالوگ امری بیهوده است؛ مگر اینکه معنایی دیگر از هویت استخراج کنیم و آن را دارای هسته ای درونی بدانیم که لایه های پیرامونی نیز دارد و تحول پذیر است.
جلالی با خواندن شعر "نیمیم ز ترکستان، نیمیم ز فرغانه..." مولانا را انسانی چند بعدی توصیف کرد و او را از این منظر مورد توجه جهان معاصر خواند و گفت: نیروی محرکه ما در روند گفتگو و تفاهم یا دیالوگ چیست و ما را به چه سویی می خواند؟ در گفتگو هدف کدام است؟ ما در گفتگو می خواهیم بنوشیم و بنیوشیم اما این نیروی محرکه، گشاده ذهنی و میل به آشنایی است. اگر این هدف مطرح شود مشکل قالبهای زبانی هم برطرف می شود.
این محقق ادبی خاطرنشان کرد: در این راه اگر بحث نیروی محرکه والاتری وارد شود، بازتاب آن را هم در صحنه اجتماع بیشتر می توانیم ببینیم. این تعلیم که "من کسی در ناکسی دریافتم" از جمله تعالیم گشاینده دیالوگ است که باز بودن برای تحول پذیری - نه فقط برای تاثیرگذاری - را به ذهن می رساند. مولوی در اینجا نکات ظریفی را به ما تذکر داده و می گوید، زبان چندان در دیالوگ مهم نیست و اصل روح و نیت است.
وی در ادامه گفت: این سخن که ما بتوانیم این روح و نیت را در گفتگو قائل شویم، حکایت از رعایت شرط اصلی تحقق دیالوگ می کند؛ یعنی غرضی پیشینی نباید در کار دیالوگ بیاید. باید پذیرفت که نفس داشتن نظری در یک موضوع می تواند حجابی برای رسیدن به حقیقت و ادراک باشد. باید آگاه بود که نفس نظر داشتن چنین مخاطره ای را ایجاد می کند بنابراین اگر غرضی از پیش مطرح باشد سخن از گفتگو و تفاهم با خطر و مانع مواجه می شود.
احمد جلالی در ادامه به ذکر برخی قصه های مثنوی برای توضیح مسئله گفتگو و اصل بی غرضی طرفین پرداخت و با تاکید بر عبارت "چون غرض آمد هنر پوشیده شد" اضافه کرد: "من کسی در ناکسی دریافتم" یا تهی شدن و خود را کشتن و... مفهومی محوری در تعالیم عرفانی است. مولانا البته بزرگتر از آن است که او را در دسته بندی اشعری و معتزله جای دهیم و این کار جفا در شان اوست. اما اگر مجبور باشیم او را در یک قفسه بگنجانیم می بایست او را در قفسه اشعریها گذاشت. هرچند اگر عرفان را فهم هنرمندانه و جمال شناسانه الهیات بدانیم، آن وقت او یک اشعری هنرمند است که از فخر رازی و... متمایز است، چون نگاهی هنرمندانه دارد.
نماینده سابق ایران در سازمان یونسکو مفهوم تهی شدن از غرض و نیت گفتگو را در غزلیات مولانا هم بررسی کرد و با آوردن نمونه هایی متعدد، نگاه این شاعر پارسی را مورد تحلیل قرار داد.
وی همچنین با بررسی وجوه سوررئالیستی شعر مولوی و تصویرپردازی های او در غزل، چیره دستی مولانا را در استفاده از واژگانی نامانوس و به ظاهر غریب با قالب غزل از دیگر شاخصه های قابل تحسین این شاعر ایرانی برشمرد.
نظر شما