یکی از تقسیم بندیهایی که برای رسیدن به کنه ادیان صورت می گیرد تقسیم دین به اعتقادات، آداب و اعمال دینی و همچنین اخلاق دینی است. یعنی از یک طرف در دین اعتقادات بنیادین و اساسی در دین وجود دارند و ثانیاً هر دین را مجموعه ای از آداب و مناسک و اعمال دینی سامان می دهند و ثالثاً اخلاقی دینی بر دین خاص استوار هستند که می توانند رفتار و هنجارهای افراد را در جامعه و حتی نزد خودشان هدایت کنند.
در اینجا البته میان این سه جزء ارتباطات زیادی وجود دارند که باید در وصف آنها کوشید. اما در گام نخست فی المثل در باب اسلام می توان گفت که اسلام را اعتقاداتی بنیادین تشکیل می دهند که توحید، نبوت، معاد و عدل و امامت از جمله مهمترین این اعتقادات هستند. توجه به هریک از این اصول دینی اسلام را از بسیاری از آموزه ها و ادیان و مذاهب دیگر مجزا و جدا می کند.
از سوی دیگر متکی بر این اصول اخلاقیاتی سامان می یابد. در دین اسلام فی المثل جهان نسبت به خوب و بد بی تفاوت نیست و از آن بابت که توحید در این دین از امهات است هرگونه ارزشی با تقوای الهی پیوند می خورد. از اهم آموزه های اخلاقی این دین هم یکی آن است که انسان چیزی را که برای خود نمی خواهد برای دیگری هم ناید بخواهد و اینها آموزه های اخلاقی هستند که با اصول دینی اسلام پیوندهای بسیار نزدیکی دارند.
از سوی دیگر اعمال و مناسکی وجود دارند که اینها هم با دو بخش دیگر ادیان یعنی اعتقادات و اخلاقیات نسبتهای نزدیکی برقرار می کنند.
به نظر می رسد این تقریر و تعریف از دین یکی از بهترین تقریرهایی است که در باب تعریف دین صورت گرفته است و هرچند این تعریف هم بی عیب نیست توانسته است بسیاری از مشکلات تعاریف دیگر را کمرنگتر نماید. اولاً این تعریف از این خصیصه برخوردار است که بسی بر اعتقادات و بنیانهای دینی تأکید می کند و این نکته ای است که پاره ای از تعاریف آن را نادیده می گیرند یا آن را چندان پررنگ نمی کنند.
ثانیاً اخلاق دینی یکی از مهمترین عناصر رویکرد دینی است که رویکرد دینی با آن هم هویت می یابد. اتفاقاً اخلاق دینی یکی از مولفه هایی است که بسی به کار انسان جدید و جهان جدید می آید. این عنصر نیز در تعدادی از تعاریف از جمله تعاریفی که در بند اول آمدند غایب هستند.
یکی دیگر از مولفه های تفکر دینی که اتفاقاً اکثریت دینداران دین را با آن می شناسند اعمال و مناسک دینی است که نقش موثری در تداوم ادیان مختلف داشته و دارد. پاره ای از دین شناسان معتقدند اگر این مناسک از دین گرفته شوند مشکلات بسیاری برای دینداران دینداران به وجود می آیند. اما آنچه در این تقریر از دین و دینداری هم اهمیت دارد بررسی نسبت این این سه جزء است.
به طور مثال به عید قربان نگاه کنیم. مناسک و مراسم این عید نسبت و ارتباط بسیار نزدیکی با مبانی و مبادی عقیدتی دین اسلام و حتی ادیان ابراهمی دیگر برقرار می کند. برای فهم مبانی ادیان ابراهیمی توجه و تأمل بر مراسم این عید سعید ضروری به نظر می رسد. نمی توان معنای عشق و دوستی، مبارزه با هوای نفس، تقوا، تهذیب نفس و سیر و سلوک معنوی را بدون درک معنای این عید فهم کرد.
نظر شما