۱۹ دی ۱۳۸۶، ۱۰:۰۴

فلسفه ورزش به مثابه فلسفه کاربردی

فلسفه ورزش به مثابه فلسفه کاربردی

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: فلسفه ورزش را می‌توان به عنوان یکی از شاخه‌های فلسفه کاربردی هم به نظاره نشست. فلسفه کاربردی قصد دارد میزان کارآمدی آموزه‌های فلسفی را در حوزه‌های مختلف چون: اخلاق، سیاست، حقوق، اقتصاد، آموزش، ورزش و رسانه بررسی کند.

فلسفۀ ورزش اشتراکات بسیاری با فلسفۀ کاربردی دارد و بسیاری آن  را ذیل فلسفۀ کاربردی می گنجانند. یعنی همان طورکه  فلسفۀ کاربردی ، تحلیل فلسفی همۀ فنون و علوم از پزشکی و مهندسی گرفته تا حقوق و هنرها و زندگی رایج را مدنظر دارد و در این زمینه دتسوارهایی تجویری هم ارائه می کند  فلسفۀ ورزش هم تحلیل فلسفی ورزش را هدف خود قرار می دهد و توصیه هایی را نیز ارائه می کند.

فلسفۀ ورزش البته نگاهی بی‌طرفانه نیز نسبت به ورزش دارد همان طور که فی‌المثل فلسفۀ علم نسبت به علم چنین رویه ای را اتخاذ می کند.  ممکن است عالمان علوم ورزشی نگاه خاصی به تاریخ ورزش داشته باشند و برای مثال پیشرفت خطی آن را پررنگ کنند اما فیلسوفان ورزش و ورزش‌شناسی فلسفی از این پیش‌فرضهای پرمخاطره و پرمناقشه بری  هستند همان طور که فیلسوف تاریخ برخلاف عالمان تاریخ نه تنها پیش فرضهای علم تاریخ را نمی پذیرد که آنها را موضوع بحث و تحلیل خود قرار می‌دهند.

اگر از تأثیر و تأثر معارف بشری سخن می گوییم نمی توانیم از تأثیر و تأثر فلسفۀ ورزش با معارف و فلسفه هایی چون: فلسفۀ علم، فلسفۀ هنر، فلسفۀ اخلاق ، فلسفۀ آموزش، فلسفۀ ذهن ، فلسفۀ سیاسی و فلسفۀ علوم اجتماعی که هم خانواده‌های فلسفۀ ورزش هستند سخن نگوییم . فلسفۀ ورزش از تحلیلهایی که در این شاخه‌ها از دانش فلسفی در مورد ورزش صورت گرفته بهره‌های فراوانی برده که به گوشه ای از این بهره‌ها اشاره می‌کنیم.

در فلسفۀ هنر بحث از کیفیت آثار و معارف هنری است اما این پرسشها هم فراروی فیلسوفان هنر وجود دارند که آیا ورزش یک هنر است؟ آیا ورزشها و اعمال ورزشی می توانند به عنوان کارهای هنری قلمداد شوند؟ آیا اعمال ورزشی از جهت زیباشناختی قابل بررسی هستند؟ جوابهای ورزشی که به این پرسشها داده شده زمینه‌ساز بروز شاخه فربهی به نام فلسفۀ ورزش بوده که عمری بیش از 50 سال ندارد.

در معرفت‌شناسی سخن از معرفت انسانی ، چگونگی کسب آن  از سوی بشر و راههای توجیه آن  است. اما تا  آنجا که به ورزش مربوط است معرف شناسی مایل است بداند آیا آگاهیهای مهارتی ورزش  به عنوان دانش قلمداد می شوند؟ اگر جواب آری است آنها چگونه آگاهی‌ای هستند؟ مهارتی یا نظری یا هر دو؟

فلسفۀ اخلاق اما از خیرها و شرها پرسش می کند و فضایل گوناگونی را برای تحلیل فلسفی مدنظر دارد . فیلسوف اخلاق مایل است بداند آیا ورزش باعث تعالی شخصیتی و اخلاقی می شود؟ هنگامی که به ورزشی می پردازیم چه تعهدات و الزاماتی را می‌پذیریم ؟ آیا می توان قایل به چیزی به نام اخلاق ورزشی بود یا نه؟

فیلسوفان آموزش به این نکته عطف‌توجه نشان می دهند که آیا ما از طریق ورزش می توانیم آموزش ببینیم؟ مهارت ورزشی به چه معناست و کسب آن چه کمکی به کسب مهارتهای فکری - علمی دیگر می کند.؟

غدغۀ فیلسوف ذهن هم در باب ورزش این است که آیا تلاش ذهنی موجود در ورزش گونه‌ای تجسم است؟ آیا ورزشکاران مانند ماشینها هستند یا باید به گونه ای دیگر مورد بررسی قرار بگیرند؟

گفتیم و دیدیم که فلسفۀ ورزش به تحلیل گزاره های علوم ورزشی  ایده های ورزشی اکتفا نمی‌کند و پژوهشهای هنجاری و توصیفی را نیز پیگیری می کند. بخصوص آنکه ما هم‌اکنون در دورۀ پساتحلیلی فلسفۀ تحلیلی قرار داریم و از آن خشکی اولیۀ فلسفۀ تحلیلی تا حدود زیادی کاسته شده و فلسفۀ تحلیلی هم اکنون بجد قصد برقراری ارتباط با جنبه‌های گوناگون زندگی بشری از جمله ورزش را در سر می پروراند.

کد خبر 617964

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha