به گزارش خبرنگار مهر، رحلت آیت الله مجتهدی تهرانی و استاد شهیدی این روزها به گونه ای فراگیر صفحات و عناوین رسانههای کشور را در اختیار خود گرفته است. اما در میان فراگیری آثار نوشتاری، جای خالی تصویر برای پاسداشت این دو بزرگ پررنگتر از همیشه به چشم میخورد.
مرگ هر شخصیت برجسته فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، مذهبی و ... طبق رسمی مألوف با خود تصاویری را به عرصه تلویزیون میآورد. همیشه پس از درگذشت این عزیزان تصاویری تازه ضبط شده یا آرشیوی از مراسم تشییع، آخرین حضور و گفتگوهای آنها به صورت گذرا در بخشهای خبری یا نهایتاً به صورت ویژهبرنامه مناسبتی از تلویزیون پخش میشود.
طبعاً با فاصله گرفتن از روزهای درگذشت، این تصاویر کم و کمتر میشود و سرانجام به فاصلهای کوتاه از فقدان این افراد، حضور و فعالیتهای انجام شده یا نیمه تمام آنها حداقل از نظر عامه مردم کمرنگ و محو شده و جای خود را به برنامههای عادی رسانه ملی میدهد.
در این میان جای خالی پرداختن به چنین شخصیتهایی در عرصه ثبت تصویری خالی میماند و یکبار دیگر رویکرد نامهربانانه تلویزیون و سینما به بزرگان عرصههای مختلف کشور را یادآوری میکند. علامه طباطبایی، علامه جعفری، دکتر حسابی، حاج اسماعیل دولابی، دو استاد تازه درگذشته و ... از جمله چهرههایی هستند که در طول سالهای اخیر از دست داده و چه هنگام مرگ و چه پس از آن نتوانستهایم کاری برای ماندگاری آنها و شناخت بیشتر عامه مردم از آنها انجام دهیم.
چه تعداد از مردم از فعالیتهای فرهنگی استاد شهیدی در شرح مثنوی شریف، ادامه کار لغتنامه مرحوم دهخدا و ... خبر دارند یا چقدر از عامه با شخصیت آیتالله مجتهدی به عنوان معلم اخلاق و همچنین وجوه برجسته شخصیتی وی آشنایی دارند؟ برای علامه جعفری کنگره و همایش برگزار میشود و به مناسبتهای سلیقهای زمانی سخنرانیهای ایشان از تلویزیون پخش میشد، اما آیا همه تأثیرگذرای شخصیت وی با برگزاری مراسمی برای خواص و کسانی که وی را میشناسند کالبدشکافی میشود؟
فرزند دکتر حسابی با انگیزههای فراوان همواره در برنامههای تلویزیون حضور پیدا میکند و درباره وجوه پنهان شخصیت پدر، روحیات و تفکرات وی و ... حرف میزند که خود ناشی از هوشمندی اوست. اما اگر یک فیلم مستند یا داستانی از زندگی این دانشمند معاصر ساخته میشد، نمیتوانست هم مخاطب بیشتری جذب و هم حرفهای تکراری را بدل به نکاتی جذاب و جدید از زندگی خاص وی کند؟
شاید به نظر میآید قبل از درگذشت بزرگان، ساخت فیلم مستند یا داستانی از زندگی آنها میتواند ماجراساز شود، ولی وقتی میبینیم برگزاری آئینهای بزرگداشت و تقدیر از هنرمندانی که نگرانی از سلامتی آنها میرود، بدل به سنتی نانوشته شده! به نظر میآید تهیه فیلم از زندگی آنها در چنین مقطعی حداقل از وجهههای فرصتطلبانه به دور است، چون بدل به اثری ماندگار برای آیندگان میشود.
سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران از مدتها پیش دست به کاری قابل تحسین زده و سفارش تولید و تهیه فیلم مستند از زندگی تعدادی از کارگردانان سینمای ایران را در دستور کار قرار داده که این آثار در مراسم بزرگداشت از پیش تعیین شده آنها پخش و پس از آن احتمالاً وارد شبکه نمایش خانگی میشود.
در حوزه هنرهای تجسمی هم برای بزرگداشت هنرمندان پیشکسوت این عرصه، فیلم مستند و ... تهیه و تولید میشود. اما به نظر میآید بزرگان عرصههای علمی، ادبی، اخلاق و ... تنها باید به انتخاب به عنوان چهره ماندگار و کسب این لقب بسنده کنند. به گفته بهتر راه بر ارتباط بیواسطه آنها با مردم و شناخت شفاف آنان به گونهای بسته مانده، چرا که گذشته از عرصه مستند، کمتر فیلمسازی سراغ ساخت فیلم یا مجموعه داستانی از زندگی آنها رفته است.
مجموعههای "شهریار" و "روزگار قریب" بر اساس کاراکتر چهرههای معاصر و برجسته شعر و پزشکی ساخته و در حال پخش هستند. هر چند به نظر میآید قرعه شانس به نام این دو بزرگ خورده که قبل از آنکه بیش از این دیر شود بر قاب کوچک تلویزیون نقش بستهاند، ولی با گذشت سالهای متمادی از مرگ آنها مسلماً بسیاری از اسناد، بخش واقعی و پنهان زندگی آنها از دست رفته است.
به نظر میآید برای انجام چنین پروژههای ملی، یک اقدام شخصی کمتر قابل انتظار است، هم از جهت سرمایهگذاری و تحقیقات لازم و هم از جهت کسب اعتماد خانواده این بزرگان که باید به سازندگان این پروژهها اعتماد کنند. به این ترتیب وجه سفارشی کار و حمایت یک نهاد معتبر و چه بسا دولتی در این حیطه به شدت خودنمایی میکند.
اقدام سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران که در حوزههای سینما و تجسمی و موسیقی انجام شده، میتواند نمونهای خوب برای بکارگیری بجا و هوشمندانه ارتباط تصویر با ماندگاری شخصیتهای برجسته عرصههای مختلف کشور محسوب شود. وجهی که این روزها همزمانی درگذشت دو استاد علم و اخلاق، آیتالله مجتهدی تهرانی و استاد سیدجعفر شهیدی و انعکاس فراگیر آن در رسانهها، جای خالی هنرهای تصویری را در یادمان این دو بزرگ یادآور میشود.
در انتها یک پیشنهاد هم برای مدیران رسانه ملی و برگزارکنندگان مراسم چهرههای ماندگار میتواند مفید باشد؛ حال که صدا و سیما هر سال (و از این پس هر دو سال یکبار) تعدادی چهره ماندگار معرفی و از آنها تقدیر میکند، چه بهتر که ثبت تصویری زندگی و فعالیتهای این بزرگواران را به هنرمندان سینما و تلویزیون بسپارد و فیلمهای مستند و داستانی تولید شده را پس از پخش از تلویزیون به صورت دیویدی، ویسیدی و ویدئو در اختیار مردم قرار دهد.
نظر شما