به گزارش خبرنگار مهر، مودبیان در این نشست با بیان اینکه منابع علمی اندکی در زمینه تئاتر تلویزیون وجود دارد، گفت: "من در این زمینه تاکنون دو مقاله نوشتهام و اکنون کتابی نیز در دست چاپ دارم. به طور کلی تله تئاتر که غربیها به آن تله پلی اطلاق میکنند، نخستینبار چهارشنبه هشتم فروردین 1338 در تلویزیون ملی اجرا شد و پخش نمایشهای تلویزیونی پنج سال تداوم یافت."
وی ادامه داد: "تا سال 43 دستگاههای ضبط در تلویزیون نبود و دستگاههای ضبط مونتاژدار نیز از سال 46 به تلویزیون آمد. به همین خاطر تئاترهای تلویزیونی ابتدا به صورت مستقیم و زنده روی آنتن میرفت. تئاتر تلویزیونی یکی از ساختارهای نمایش در تلویزیون است. حتی فیلم سینمایی وقتی از تلویزیون پخش میشود، دیگر تلویزیونی نیست و جزو برنامههای نمایشی همانند مجموعههای پیوسته و ناپیوسته و واسطههای دیگر نمایش عروسکی و انیمیشن است."
این کارشناس نمایش با اشاره به کتابی که درباره تئاتر تلویزیونی زیر چاپ دارد، اظهار داشت: "آنچنان که بیش از شش دهه در تلویزیون تجربه شده، نگارش نمایش برای صفحه تلویزیون از یکسو مبتنی است بر اصول کلی نگارش نمایشنامه (دراماتورژی) و از سوی دیگر پیامد شناخت قواعد نمایش در این دستگاه یا نظام بیانی دیداری و شنیداری و مبتنی بر اصول عام زیباشناختی در آن است."
وی خاطرنشان ساخت: "با مرور بر آثار شاخص تلویزیونی و تجربههای برتر تئاتر تلویزیونی در چهارسوی دنیا، هنر نگارش نمایش تلویزیونی تبیین میشود و درباره سه محور اصلی دراماتورژی تلویزیونی یعنی محور داستان و شیوههای داستانگویی در تلویزیون، مقوله شناخت تماشاگر (مخاطب) تئاتر تلویزیونی و بالاخره مقوله مکان یا فضای نمایشی تلویزیون بحث میشود و از ورای بررسی چند اثر برگزیده و برتر تلویزیون، زیر چهار عنوان داستان ـ مضمون، شخصیت، موقعیت و بالاخره کلام، قواعد رایج در نگارش تئاتر تلویزیونی مرور می شود."
مودبیان با اشاره به تعبیر از کلمه دراماتورژی توضیح داد: "برخی تصور میکنند دراماتورژی اصول بیان داستان بر صحنه نیست. مسئله این است که این صحنه کجاست، در چه محل یا کشوری قرار دارد. این نوع نیازها در تئاتر مطرح است و روی صحنه با واکنشهایی پاسخ داده میشود که از سوی تماشاگران صورت میگیرد. اما در تلویزیون کار حادتر است. چون بازخورد لحظهای وجود ندارد و باید پژوهشهای بنیادیتری صورت بگیرد."
وی در پاسخ به مدیر شبکه چهار در مورد حمایت از تئاتر در تلویزیون گفت: "زمانی من با یک گروه تئاتری در شبکه فرهنگ فرانسه همکاری می کردم. مدیر این شبکه به ما گفت نمایش رادیویی به هیچ وجه برای آنها صرفه اقتصادی ندارد. اما همچنان از آن حمایت میکنند. این حمایت میتواند سکوی پرتاب هنرمندان نمایش به سوی صحنه و بکارگیری نیروی جوان و شناخت بیشتر آنها از سوی کارگردان ها باشد."
این نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر با بیان اینکه مخاطب باید به عنوان یک الگوی ارتباطی در تلویزیون مورد توجه قرار بگیرد، توضیح داد: "داستانگویی به عنوان نخستین محور برای درگیر کردن تماشاگر محسوب شود. در تلویزیون باید مخاطب در چارچوب ارتباطات مورد بررسی قرار بگیرد. یعنی مخاطب با توجه به رسانه ای که برمی گزیند باید شناخته شود. مخاطب شناسی باید به همراه گزینش و بررسی نیازها صورت بگیرد."
وی ادامه داد: "در تئاتر مخاطب همزمان با تولید ساخته میشود. در سینما مخاطب هنگام تدوین شناسایی میشود، اما در تله تئاتر از لحظه نگارش مخاطب باید مورد بررسی قرار بگیرد. اگر بازخورد وجود داشته باشد، مخاطب مفهوم پیدا می کند تا چرخه تولید کامل شود. بسیاری بر این اعتقادند چرخه فعالیت در چارچوب تولید، توزیع و فروش جا میگیرد. در حالی که پس از فروش بحث مصرف درست مطرح است. در مسائل فرهنگی نیز بحث مصرف درست مطرح است تا بازتولید صورت گیرد."
مودبیان با ارائه وجه مقایسهای میان تلویزیون و کتاب و روزنامه اعلام کرد: "هنگامی که متنی برای یک اثر نمایشی در تلویزیون نوشته میشود، باید از این فرصت استفاده کرد. مشکل تلویزیون این است که آثارش یکبار مصرفند. به عبارت دیگر ما روزنامهنویسی میکنیم. کتاب و روزنامه هر دو روی کاغذ نوشته میشوند، اما وجه ماندگاری آنها با یکدیگر بسیار متفاوتند. اگر تکهای روزنامه کنار خیابان بیفتد، مردم از روی آن رد میشوند، ولی نسبت به یک کتاب دقت بیشتری به خرج میدهند. ما ژورنالیست بودن را پذیرفتهایم، اما تلاش کنیم حاصل کار وزین باشد."
وی در خصوص تفاوت های اساسی میان نوع نگاه و قراردادهای نمایشی میان یک تئاتر و تله تئاتر گفت: "ما روی صحنه از یک فضای فرازبانی استفاده می کنیم و وقتی بازیگر به تماشاگر می گوید اینجا یک جنگل است این موضوع پذیرفته می شود. اما در تلویزیون باید همه واقعیت ها و شرایط به مخاطب تفهیم شود. ما در صحنه تئاتر تلویزیونی هیچ قراردادی از قبل نداریم. ما در صحنه می توانیم ناکجاآباد بسازیم، اما در تلویزیون این کار امکانپذیر نیست."
این کارگردان یادآور شد: "برای داشتن یک صحنه خنثی در صحنه نمایش می توان صحنه سیاه را به تماشاگر نشان داد و با او قرارداد کرد که اینجا هیچ جای خاصی نیست. اما در تلویزیون سیاهی مرگ تصویر است. همانگونه که سکوت در رادیو مرگ ارتباط است. بعدها دریافتیم در تلویزیون برعکس تئاتر صحنه ای باید از یک فضای روشن در برخورد نخست مخاطب استفاده کرد."
وی با بیان اینکه تلویزیون از ابتدا دو فرزند با شرایط متفاوت داشته اظهار داشت: "برنامه مستند یا القایی و خبر و هر آنچه واقعیت است، رکن نخست آثار تلویزیونی و دیگری نمایش واقعیت موضوعی است که تبدیل به مضمون می شود. بر همین اساس تله تئاتر به چهار صورت مختلف گزارش اجرای تئاتر، تئاتر استودیویی، تئاتر اقتباسی و تئاتر از پایه و اساس تلویزیون، ارائه شده و اکنون همین روند ادامه دارد."
مودبیان در توضیح گونه های مختلف نمایش تلویزیونی گفت: "در شکل نخست نمایش هایی که روی صحنه می رفتند، در قالب گزارش اجرای تئاتر در تلویزیون انعکاس می یافتند. تئاتر استودیویی به تعبیر من بازخوانی نمایشنامه ای است که با جرح و تعدیل به اجرا درمی آید. این شیوه در کشورمان در استودیو "ب" تلویزیون ملی ایران به کار گرفته شد. عباس جوانمرد نخستین کارگردان تلویزیونی به مفهوم امروزی است که 9 فروردین 1338 نمایش "گرترود" به کارگردانی هنری علی نصیریان را کارگردانی کرد."
وی ادامه داد: "تئاتر اقتباسی به زبان تلویزیون و توجه به رمزگان آن نزدیک می شود. در اصل این نوع نمایش هنوز با مفهوم غربی آن تفاوت دارد، اما متن اثر کهگاه یک نمایشنامه تمام عیار محسوب می شود برگرفته از تصویر نامه ای است که برای تلویزیون تنظیم شده است. نمایش "سوزنبانان" که من با کمک حسین فردرو کارگردانی کردم همین ویژگی را داشت. تئاتر از پایه و اساس تلویزیونی در اصل همان تله پلی غربی و نوعی برنامه تلویزیونی است؛ نه اینکه گونه ای از تئاتر صحنه ای باشد."
نظر شما