۲۵ دی ۱۳۸۶، ۱۳:۳۷

موضوعات فلسفه ورزش(4)

شباهتهای مفهوم "پیروزی" در جهان جدید و قدیم

شباهتهای مفهوم "پیروزی" در جهان جدید و قدیم

پاره‌ای از پژوهشگران و فیلسوفان ورزش تأکید دارند که مفهوم "پیروزی" در جهان ما کاملاً از این مفهوم در جهان قدیم متمایز است. این مقال می‌خواهد نشان دهد هرچند ما در منظومه معرفتی جدیدی زندگی می‌کنیم هنوز می‌توانیم این دو معنا را شبیه به هم - و نه مثل هم - بدانیم.

"پیروزی" یکی از مهمترین مفاهیم موجود در ورزش است. زمانی ویتگنشتاین همه زبان را به بازی و به تعبیری به ورزش شبیه دانسته بود. به نظر وی همانگونه که بازیها همه با هم شباهتهای خانوادگی دارند معانی زبان هم چنین شباهتهایی را واجد هستند. یعنی شما هیچ ویژگی را نمی‌توانید بیابید که میان همه ورزشها مشترک باشد و این اشتراک بیشتر مانند شباهت خانوادگی است که هر چند عضو خانواده در یک ویژگی با هم شباهت دارند.

با این همه شاید اگر بخواهیم یک ویژگی را به ورزش نسبت دهیم که در اکثر ورزشها موجود است این ویژگی مفهوم پیروزی و یا دوگانه پیروزی و شکست است. چه در ورزش حرفه ای و چه در ورزش آماتور و غیرحرفه ای این مفهوم از اهمیت و ارزش خاصی برخوردار است.

سنتی اخلاقی به ما به ارث رسیده است که در این سنت اررزشهایی چون: عدالت و عفت و حکمت و شجاعت به عنوان ارزش قلمداد می‌شوند. اصالت و نجابت و شرافت را هم می‌توان به این ارزشها اضافه کرد هرچند می‌توان با توجه به چهار ارزش اول این ارزشها را تعریف نمود.

به همین جهت فیلسوفان ورزش تصریح کرده اند که ورزش بی‌ارتباط با نظام آموزشی که در سنت بشری وجود دارد و بر طبق آن انسان باید خیر انسانی را در خود پرورش دهد نیست. به تعبیر دیگر در این سنت کسی ورزشکار است که فضایل اخلاقی را نیز با خود همراه داشته باشد. تمایز میان پهلوان و قهرمان که در سنت ما وجود دارد این معنا را بخوبی نشان می‌دهد.

در این میان پاره‌ای از منتقدان ورزش جدید تصریح کرده اند که روح پیروزی که در جهان قدیم وجود داشته با پیروزی که در جهان ما موجود است متفاوت است. به تعبیر دیگر هدف ورزش جدید هم کسب یپروزی است اما سخن و پرسش این است که آیا نسبتی میان پپروزی به معنای جدید و پی جوی خیر انسانی وجود دارد.

بسیاری بر این اعتقاد هستند اگر پیروزی ارزشمند است به جهت ارتباطی است که با خیرهای انسانی ما دارد. اگر ارزشهای افلاطونی چون: شجاعت، عدالت و فضیلت و عفت را مدنظر داشته باشیم شاید بتوانیم رگه هایی از این ارزشها را در پیروزهای جهان خودمان هم بیابیم. به معنای دیگر شاید نتوان نقدها به ورزش جدید را چندان جدی گرفت.

در یونان باستان ورزش به عنوان وسیله ای قلمداد می شد که خیر انسانی را افزایش می دهد. فیلسوفان ورزش تأکید دارند که مفاهیم پیروزی و شکست در همه زندگی اهمیتی در خور دارند اما در ورزش بدان جهت که معیارهای مشخص و شسته رفته ای وجود دارند سنجش فرد پیروز و برنده راحتتر است این در حالی است که سنجش پیروزی در شغل ، عشق و زندگی خانوادگی کاری بغایت دشوار است.

با این همه پیروزی صرفاً پیروزی در یک مسابقه نیست و ما هنور هم به جنبه های حقوقی و اخلاقی پیروزی اهمیت می دهیم. اگر بن جانسون قهرمان دو سرعت می شود او را برنده این مسابقه نمی دانیم چرا که استفاده وی از مواد نیروزا باعث می شود این موقیعت از وی سلب شود و او از جهات حقوقی و اخلاقی برای ما قهرمان نیست. این نشان می‌دهد که معنای یپروزی در جهان ما هنوز نسبتهایی با فضیلی که یونانیان و کلاً سنت معنوی جهان بر آن تأکید می کند دارد. 

کد خبر 621879

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha