۲۵ بهمن ۱۳۸۶، ۱۲:۲۴

سید جواد طباطبایی:

مسئله کانت آزادی ناشی از عقل است

مسئله کانت آزادی ناشی از عقل است

پژوهشگر و نظریه‌پرداز علوم سیاسی عصر دیروز در یکی دیگر از جلسات بررسی تحولات فکری انقلاب فرانسه به ارتباط این انقلاب با ایدئالیسم آلمانی پرداخت و گفت: محور بحث کانت مسئله عقل و آزادی‌ای است که نتایج عقل داشتن است.

به گزارش خبرنگار مهر، دکتر سید جواد طباطبایی، نویسنده و نظریه پرداز علوم سیاسی عصر چهارشنبه 24 بهمن ماه، در دومین نشست از دور دوم سلسله نشستهای درسگفتارهای انقلاب سیاسی فرانسه که به ایدئالیسم آلمانی اختصاص یافته است، به معرفی اندیشه‌های ایمانوئل کانت، فیلسوف آلمانی پرداخت.

دکتر طباطبایی در ابتدای نشست موضوع سخن خود را رساله «روشنگری چیست» اثر کانت خواند و گفت: این رساله که در پاسخ به پرسش «روشنگری چیست؟» نگاشته شده است، با این جملات آغاز می‌شود: روشنگری خروج آدمی از نابالغی به تقصیر خویشتن خود است. به تقصیر خود است هنگامی‌که انسان عقل خود را به کار نیاندازد. محور بحث کانت مسئله عقل است و آزادی‌ای که نتایج عقل داشتن است. اگر انسانی عقل خود را خودخواسته به کار نگیرد، انسانی است که تحت قیمومت است.

نویسنده «خواجه نظام الملک» با اشاره به دو نوع کاربرد عقل نزد کانت گفت: کاربرد نخست خصوصی است که در آن عقل را به تمام و کمال به کار نمی‌گیرند و کاربرد دوم عمومی است که بعد از کانت این کاربرد عقل مهم می‌شود. فوکو نیز با اشاره به همین تمایز می‌نویسد که تجدد با تفکیک حوزه عمومی و خصوصی شروع می‌شود و این اولین اثر مدرن است.

دکتر طباطبایی در ادامه به مسئله اساسی آزادی وجدان از نگاه کانت تاکید کرد و گفت: از نگاه کانت اندیشیدن مشترک و همگام با دیگران مستلزم استقلال اندیشه است. هیچ کشوری نست که بتواند آزادی را سلب کند، و متضرر نشود.

نویسنده «جدال قدیم و جدید» در ادامه به کوشش ایدئالیسم آلمانی در پیوند بر قرار کردن میان نظر و عمل پرداخت و سپس به بنیادهای حقوق غربی اشاره کرد و گفت: در نیمه قرن 18 روسو گفت که بیرون از من مرجعیتی نیست و من تابع قانونی هستم که خودم وضع می‌کنم و این نتیجه‌گیری او از طریق کانت وارد ایدئالیسم آلمانی شد. به همین دلیل این امر برای کانت مسئله‌ای مهم است.

وی گفت: نزد کانت آزای مساوی حق داشتن است و انسان سرچشمه قانون است. آزادی به دو معنای متفاوت به کار می‌رود، یکی منشای حق بودن و دیگری منشای حق نبودن. کانت در 1793 رساله نگاشت با عنوان «درباره این سخن رایج که گویا در عالم نظر درست است اما در عالم خارج از وجه اعتبار ساقط است». این رساله سه بخش دارد. کانت در این رساله نشان می‌دهد که آنچه به دلیل نظم عقلی اعتبار دارد، در قلمرو عمل نیز معتبر است.

نویسنده «مکتب تبریز» گفت: کانت در این رساله نظر هابز در مورد اخلاق را رد می‌کند، او به انسان به سه اعتبار نگاه می‌کند: به اعتبار نخست انسان است و آزاد، به اعتبار  دوم که تابع دولت است برابر است و به اعتبار سوم که شهروند است، خودمختار و مستقل است. یعنی از قانونی تبعیت می‌کند که خود وضع می‌کند.

دکتر طباطبایی سپس به تأکید کانت بر مسئله آزادی اشاره کرد و مسئله حکومت از نگاه کانت و نسبت آن را با مسئله اجبار توضیح داد. وی در ادامه پس از شرح نگاه کانت به مسئله مالکیت و تقابل نگاه او با جان لاک به این مقوله، به مسئله آزادی انسان بازگشت و گفت: از نگاه کانت انسان آزاد است و این آزادی و برابری به هیچ صورت قابل سلب نیست و هیچ کس نمی‌تواند این آزادی را از او بگیرد.

نویسنده «زوال اندیشه سیاسی در ایران» در خاتمه سخن خود گفت: بر خلاف کسانی که گفته بودند نظر و عمل درانقلاب فرانسه از هم فاصله می‌گیرند، کانت معتقد است که این نظریه عقل انسان حق را به ما توضیح می‌دهد و حق سیاسی نظریه‌ای دارد که اگر عمل بخواهد اعتبار داشته باشد باید با آن مطابقت داشته باشد.  

کد خبر 638580

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha