عید در لغت شادى و سرورى را مىگویند که سالیانه تکرار مىشود. گفته می شود به روزى که مردم در آن تجمع یابند و در کنار هم گرد آیند عید است .
میبدى در کشف الاسرار مىگوید " سمى العید عیدا لان الله تعالى یعود بالرحمة الى العبد و العبد یعود بالطاعة الى الرب" عید که از کلمه بازگشت مىباشد براى آن است که خداوند رحمت خود را متوجه بنده اش کرده و انسان نیز با فرمانبرى خود به پروردگارش رو مىکند.
با نظری اجمالی به تاریخ امتها و اقوام مختلف مشاهده مىشود، جوامع انسانى به تفاوت آداب و رسوم و اعتقادات خود هر یک، روز خاصى در سال جهت یادآورى و تجدید خاطره نسبت به موضوعات ویژه اى که در تاریخ و فرهنگ آن قوم اهمیت بسیاری داشته است، مشخص نموده و هر سال مراسم ویژه اى به آن مناسبت برگزار مىکرده وآداب و رسوم خاصى برای آن روز در نظر دارند .
عیدهایى که جوامع داراى سابقه تاریخى امروزه برگزار کنند، هر یک یادآور حادثه بزرگى است که در تاریخ و فرهنگ آن جوامع اتفاق افتاده و یا هر سال تجدید مىشود و در تاریخ ادیان آسمانى تنها اسلام است که عیدهاى بزرگ او براى حادثه تاریخى گذشته نیست و بلکه هر سال و براى همگان تجدید مىشود، همانگونه که امام خمینی(ره) در یکی از پیامهای نوروزى خود مىفرماید "مسلمانان پس از پایان دادن کار مهم عبادى سالیانه خود به شکرانه موفقیت در عبادت خود جشن مىگیرند".
در عید قربان نیز مسلمانها بعد از پاک کردن روح، مهیا براى ملاقات مىشوند، بعد از اینکه نفس خودشان را کشتند و هر چه عزیز است در راه خدا از آن گذشتند آن وقت است که روز لقاء است.
و جمعه نیز در اثر اجتماعاتى که مسلمین با هم دارند، اهل معرفت مهیا مىشوند براى لقاء الله.
در روایات معصومین، عید مفهوم دیگرى نیز دارد. در بعضى از روایات تحقق حاکمیت حق و ولایت الهى در جامعه مهمترین عید شمرده شده زیرا همانگونه که در مفهوم عید تجدید حیات و نشاط مجدد نهفته است باید روزى را عید گرفت که جامعه به حیات و حرکت و امید و اطمینان مىرسد. امام صادق(ع) مىفرماید: "... فان الانبیاء صلوات الله علیهم کانت تامرالاوصیاء بالیوم الذى کان یقام فیه الوصى ان یتخذ عیدا" سیره انبیاء همواره این چنین بوده که به جانشینان خود امر مىنمودند تا روز تعیین و نصب وصى و جانشین را عید بگیرند.
اسلام و پیامبر گرامى آن در تأیید و یا رد سنن و آداب و رسوم ملى و مذهبى اقوام و جوامع دیگر، دو شرط اساسى و یک شرط توجیهى را همواره در نظر داشتند، اول اینکه سنتهاى پذیرفته شده، مبتنى بر خرافات و آئینهاى شرک، بت پرستى، ارزشها و قداستهاى غیر الهى نباشند و دیگری نیز اینکه از سنتهایى نباشند که موجب وابستگى سیاسى، اجتماعى به بیگانه شوند و یا به نحوى استقلال مسلمین را در ابعاد مختلف زیر سؤال ببرد .
همزمان با ظهور اسلام، بسیاری از سنن غلط مانند آتش پرستی و منع دفن مردگان از بین رفت، ولی نوروز به عنوان یک جشن ملی باقی ماند و پیشوایان دینی آن را حیاتی دوباره بخشیده و با دعا و نیایش آراستند.
در مفاتیح الجنان از قول امام صادق (ع) آمده است: چون نوروز شد، غسل کن و پاکیزه ترین جامههای خود را خوشبو گردان و در آن روز، روزه بدار و چون از نماز پیشین فارغ شدی، چهار رکعت نماز اقامه کن و بعد از نماز، سجده شکر به جای آور ... آمده است که در هنگام تحویل سال این دعا را بسیار بخوانند: یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبراللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال، حول حالنا الی احسن الحال.
نوروز آیینی معنوی و اسلامی است که انسان را به کمال می رساند، نشانی از کهنه پرستی در مبانی اسلام وجود ندارد و هرچه است دعوت به اندیشه و حیاتی تازه برای از بین بردن کینه ها و کدورتها و دعوت به شادی و صفای درونی است.
انسانهایی که در پی معنا هستند، در یک جا متوقف نشده و به عقب بر نمی گردند، بلکه مسیری تکاملی را تا رسیدن به سر منزل مقصود طی می کنند و نوروز بیش از هر آیین دیگری انسان را به کمال انسانی می رساند.
نظر شما