به گزارش خبرنگار مهر، در ابتدای این مراسم اسدالله امرایی یکی از داوران جایزه در سخنانی با ابراز خوشحالی از بهبود وضعیت داستان کوتاه در ایران، گفت: در این جایزه داستانهای خوبی خواندم و خوشحالم از اینکه این فرصت برای هموطنان جوانم پیش آمده است و شاید اگر امکانات برگزارکنندگان جایزه اجازه می داد، من و دیگر داوران به جای سه نفر برگزیده 30 نفر را انتخاب می کردیم.
وی با مقایسه اجمالی وضعیت داستان کوتاه در دهه های 40 و 50 با زمان حال، افزود: نسل ما از جایی شروع کرد که راهنما نداشت و ما خودرو بودیم اما داستان نویسان جوان این سعادت را دارند که در جامعه ای زندگی می کنند که داستان نویسان و منتقدان زیادی دارد و هر کدام از آنها چراغی هستند برای جمع داستان نویسان جوان.
فتح الله بی نیاز از دیگر داوران جایزه نیز با بیان برخی ویژگی های داستان کوتاه، گفت: محوریت داستان کوتاه رویدادی برای یک شخصیت در یک زمان و مکان مشخص است؛ برخلاف رمان که در آن رویدادهای متنوع رخ می دهد. در حال حاضر من فکر می کنم در سطح جهانی داستان کوتاه قرار داریم اما بدشانسی مان این است که این آثار ترجمه نمی شود تا در کنار نویسندگان کره ای، چینی و ترک به مجلات خارجی راه پیدا کند.
وی در عین حال به ضعفهایی که در داستانهای کوتاه نویسندگان جوان ایرانی وجود دارد، پرداخت و افزود: برخی از این داستانها قصه ندارند و بیشتر حدیث نفس، تاملات و تک گویی اند. عدم مطالعه داستان کوتاه نویسان از دیگر ضعفهای ماست. به عقیده من باید 65 داستان کوتاه ادگار آلن پو یا 91 داستان کوتاه ویلیام فاکنر و یا تنها مجموعه داستان خوان رولفو و نیز بسیاری از داستانهای کوتاه ترجمه ای را خواند.
بی نیاز با اشاره به کمبود داستانهایی با موضوعیت شهری گفت: باید داستان نویسان جوان ما سفر بروند و ببینند مردم جاهای مختلف چگونه زندگی می کنند و چگونه خرید می کنند. چرا که این لازمه خلاقیت و تخیل اولیه برای نوشتن داستان است. باید ارتباطات خیلی زیادی با مردم پیدا کرد و خود را به چند نویسنده و روشنفکر محدود نکرد و تجربه زیسته را بسط داد. کسی مثل فاکنر حتی مدرک سیکل هم نداشت اما به شکل وحشتناکی کتاب می خواند و انواع و اقسام تجربه ها را از سر گذرانده بود. یک داستان نباید یک بار بلکه 10 و 15 بار نوشته شود. باید در این کار تداوم داشت و تا زانو در کتاب فرو رفت.
در ادامه علیرضا محمودی ایرانمهر - داستان نویس - در سخنانی با اشاره به تفاوتهای سه نوع داستان کلاسیک، مدرن و موقعیتی (یا مینی مال) بر اساس عنصر حادثه، گفت: در داستان کلاسیک حادثه در خود داستان اتفاق می افتد مانند آن چیزی که در کتاب "هدیه کریسمس" دیده می شود اما از اوایل قرن بیستم و در داستانهای مدرن کسانی مانند همینگوی و فاکنر، ما نه حادثه که فقط ارجاع و یا اثر آن را می بینیم که این کار امکانی برای فکر کردن به وجود می آورد. نمونه عالی این نوع "تپه هایی چون فیل های سفید" ارنست همینگوی است. اما در داستان مینی مال و موقعیتی و یا آن چیزی که به پست مدرن مشهور شده، حادثه نه در داستان اتفاق می افتد و نه ارجاع آن را می بینیم چون حادثه در درون خواننده اتفاق می افتد. نمونه ای از این دست داستان "همسایه ها" نوشته ریموند کارور است.
در این مراسم پس از خوانده شدن داستانهای برتر جایزه، بیانیه هیئت داوران قرائت شد که در آن آمده بود: از میان 80 اثر رسیده به دبیرخانه جایزه چهار اثر به دلیل رعایت نکردن شرایط آن کنار گذاشته شدند و کار داوری با بررسی 76 داستان کوتاه ادامه یافت که 15 اثر از هموطنان خارجی، 24 اثر از شهرستانها و بقیه آثار نیز از تهران بود. داوری ها در دو مرحله ادامه یافت و در مجموع 10 اثر به مرحله دوم راه یافتند و در نهایت از میان آنها چهار داستان کوتاه رتبه های اول تا سوم را کسب کردند.
هیئت داوران جایزه همچنین از تلاشهای شهریار مستوفی و محمدهاشم اکبریانی در تهیه هدایای فرهنگی این جایزه قدردانی کرد.
در پایان این مراسم نفرات برتر جایزه به ترتیب زیر معرفی شدند:
هژبر تیموری نویسنده ایرانی مقیم هلند با داستان "الو" مقام نخست، تبسم غبیشی با داستان "اسباب کشی" مقام دوم و نگار تقی زاده با داستان "تکه های پیانو" و محمود قلی پور" با داستان "زیر آوار یک دسته گل" به طور مشترک رتبه سوم را کسب کردند.
نظر شما