پس از تهاجم اخیر رژیم صهیونیستی به غزه و اراضی فلسطینی میزگردی با حضور"ابوشریف" نماینده جنبش جهاد اسلامی در تهران و "مهدی شکیبایی" سردبیر خبرگزاری قدس و سید احمد شجاعی کارشناس مسائل خاورمیانه در "مهر" برگزار شد و حاضران در پاسخ به سوالاتی در خصوص معضلات درونی اسرائیل و تناقضات موجود میان صهیونیستها درباره نحوه مقابله با مقاومت، دست و پنجه نرم کردن رژیم اشغالگر قدس با واقعیتی به نام حماس، فشار بر کشورهای عربی برای عادی سازی روابط با اسرائیل و ... پاسخ گفتند که متن کامل این نشست تخصصی به شرح ذیل از نظر می گذرد.
درابتدای این نشست ابوشریف به تشریح وضعیت کنونی نواز غزه پس از تهاجم رژیم صهیونیستی واهداف اساسی این اقدام نظامی با توجه به فضای خاورمیانه پرداخت و گفت: نوارغزه یک باریکه مرزی بسیارتنگ است که 360 کیلومتر مربع مساحت دارد و اسرائیل از همه سو برآن تسلط دارد و این یک منطقه مرزی بین نوارغزه و مصر را تشکیل می دهد.
وی درادامه با اشاره به محاصره نوارغزه از سوی رژیم صهیونیستی خاطرنشان کرد: فلسطینی ها توانستند، محاصره دردناک را بشکنند. بالطبع این محاصره برای ملت فلسطین آزار دهنده نیست،زیرا درطول سالهای اشغالگری، اقتصاد فلسطینی ها بطور کلی با اقتصاد اسرائیلی مرتبط شد یعنی نفت باید از اسرائیل بیاید و حتی غذا، حیوانات و همه چیز باید ازآنجا بیاید.
اسرائیلی ها در درون خود از یک بحرانی رنج می برند، جنگ 2006 علیه لبنان، آنان را از درون متزلزل کرد و بسیاری از تحلیلگران و استراتژیستها به زمان فروپاشی اسرائیل فکر می کنند و همچنین به راه های خروج از داخل اسرائیل می اندیشند. |
ابوشریف اعلام کرد: امکان ورود نیازمندیهای فلسطینی ها از راه دریا وجود ندارد،زیرا به سبب سلطه اسرائیل بر نوار غزه و سواحل آن، خطرات زیادی در این زمینه وجود دارد.
وی افزود: غزه محاصره آزاردهنده و نفس گیری را می گذراند و درکنار آن، اسرائیل برای از بین بردن زیرساختهای فلسطین تلاش می کند. اسرائیل دراین راستا همه محصولات کشاورزی و همه درختها و راه ها را از بین برده است. هیچ چیزی درغزه وجود ندارد که بتوان در آینده به آن تکیه کرد. آبهای غزه آلوده است، بارها مخازن زباله ای غزه منفجر شده وبه این ترتیب این زباله های به آبهای غزه نفوذ کرده است.
نماینده جنبش جهاد اسلامی به بحران موجود در درون رژیم غاصب صهیونیستی اشاره کرد و گفت : اسرائیل درحال حاضر یک دولت قوی نیست، بلکه دولتی است که از یک بحران واقعی و نه ازیک بحران منفعل دررنج است. مانند سابق رهبران بزرگی دراسرائیل وجود ندارد؛اختلافات شدیدی بین احزاب حتی بر سر پستهای مهم و کلیدی در اسرائیل وجود دارد.
ارتش اسرائیل هم دچار حالتهای خطرناکی از جمله عقب نشینی و سستی شده است و این موضوع بیشترین سهم را در انتفاضه سابق فلسطینیان دارد، اما نسل جدید اسرائیل، نسل قدیم صهیونیستی نیست و خواستار یک زندگی راحت هستند.اسرائیلی ها در درون خود ازیک بحرانی رنج می برند، جنگ 2006 علیه لبنان، آنان را از درون متزلزل کرد و بسیاری از تحلیلگران و استراتژیست ها به زمان فروپاشی اسرائیل فکر می کنند و همچنین به راه های خروج از داخل اسرائیل می اندیشند.
به این ترتیب یک ضربه داخلی و درونی وجود دارد که اسرائیلی ها را حتی برای اتخاذ تصمیمات خود دچار تردید کرده است؛ آنها حتی تصمیماتی می گیرند، اما پس از مدتی از آن عقب نشینی می کنند. آنان وارد جنگ لبنان شدند و درادامه این جنگ یا عقب نشینی از آن دچار تردید بودند.
ابوشریف درادامه افزود: درنوارغزه هم آنان همین وضیعت را دارند، آنان به عملیات گسترده فکرمی کنند؛ بالطبع بعد ازمحاصره به آن اهدافی که فکر می کردند، دست نیافتند، اما درنوارغزه تشکیلات خودگردان حضور ندارد و بلکه مقاومت ادامه دارد و آنان درصدد هستند تا گزینه دیگر را آزمایش کنند و آن گزینه نظامی است،اما دراجرای آن هم مردد هستند.
نماینده جنبش جهاد اسلامی تصریح کرد : آنان قبل از حمله، به چگونگی خروج ازآن می اندیشند. درحال حاضرهدف قرارگرفتن صهیونیستها افزایش یافته ودرحال حاضر 300 هزار صهیونیست درمعرض حمله قرار دارند. برد موشکهای فلسطینی 23 کیلومتر شده ازنوارغزه، سدیروت وعسقلان را هدف قرار می دهند. به این نکته باید توجه کرد که این اسرائیل با چنین ویژگی ها یی به دنبال آتش بس است و نه فلسطینی ها؛ بله درست است فلسطینی ها مشکلات زیادی هم دارد وضیعت سخت وغیرقابل تحمل است.
درحال حاضرمسئله بازگشایی مرزها مسئله مهم است، اما این اسرائیلی ها هستند که به آتش بس می اندیشند وفلسطینی هابرایشان این امکان وجود دارد که درباره آتش بس بحث کنند، اما درچارچوب مشخص.مسئله بازگشایی مرزها،آزادی اسرا مسئله ای است که با موضوع آتش بس بسیار در ارتباط است. نوارغزه با وجود مشکلات اخیر اراده ای قوی دارد که همه مشکلات را پشت سر می گذارد.
" مهدی شکیبانی" کارشناس مسائل خاورمیانه درادامه این نشست درپاسخ به سئوالی درباره ابعاد این تهاجم از منظر درونی و بیرونی اظهار داشت : به اعتقاد من با توجه به اینکه بحث غزه ایستگاه اول اقدامات رژیم صهیونیستی و در واقع اقدامات منطقه ای و آمریکا است، می توان تحولات اخیر غزه را درچند بعد بررسی کرد، بعد داخلی و منطقه ای و درون رژیم صهیونیستی است که می توان به آن پرداخت و بعد بین المللی قضیه که همگام است با سیاستهای جدیدی که آمریکایی ها در خاورمیانه آن را دنبال می کند.
اما دربعد داخل فلسطین که مورد این پرسش است درواقع تحولات اخیری که اسرائیلی ها انجام دادند؛ با هدف یک واقعیت سیاسی جدید درغزه بود و یا بهتر است بگوییم برای سرکوب واقعیت سیاسی موجود درغزه صورت گرفت و آن واقعیت موجود هم حکومت حماس است.
حماس حکومتی است که می تواند الگو باشد برای جنبشهای اسلامی دیگر که درکشورهای منطقه و جهان اسلام پیگیری می شود. واقعیت موجود درغزه عبارت است از حکومت حماس و حضور مقاومت.
سردبیر خبرگزاری قدس افزود: اسرائیلی ها با این هدف وارد غزه شدند تا بتوانند واقعیت جدید یا موجود را حذف کنند. به نظر من اسرائیل دراین عملیات نتواست واقعیت موجود را تغییردهد؛ دلیل آن یا شاهد مثال آن هم عقب نشینی تاکتیکی اسرائیلی ها بود، بعد از پنج روز اسرائیل وقتی متوجه شد که نمی تواند این واقعیت موجود را تغییر بدهد؛ ترس از تکرار تجربه ای که دو سال پیش درلبنان صورت گرفت سبب این عقب نشینی تاکتیکی اسرائیل شد. این موضوع به مسائل درونی رژیم صهیونیستی مرتبط است، بنابراین می شود گفت برای دومین بار اسرائیل نتوانست از طریق اقدام نظامی که یکی دوهفته گذشته صورت گرفت، یک هدف سیاسی را محقق بخشد. بله در بعد داخل فلسطین یا واقعیت حماس اسرائیل حملات را آغاز کرد تا زیرساختهای مقاومت را که در واقع همان واقعیت موجود درغزه تعریف می شود، سرکوب کند اعم از نرم افزار و سخت افزار مقاومت.
اما بحث درونی اسرائیل که ارتباطی دارد به مناقشات درون اسرائیل؛ اززمان جنگ اسرائیل بر ضد لبنان یعنی ازپایان جنگ اختلافاتی در درون سران رژیم صهیونیستی، سران امنیتی و سیاسی به وجود آمد.
آنچه که در درون رژیم صهیونیستی می توان مشاهده کرد تناقض آشکار برای نحوه برخورد با مقاومت است؛ مقاومتی که از سال 2000 یعنی آغاز انتفاضه الاقصی تا به امروز دستاوردهای زیادی کسب کرده است. |
طرفداران نظریه نظامی همچنان معتقدند که از طریق اقدام نظامی می شود واقعیتهای فلسطین و منطقه را تغییرداد. سرویسهای موساد، شین بت و دیگر سازمانهای جاسوسی اسرائیل معتقدند براساس گزارشی که هم منتشر کردند درسالهای آینده حلقه محاصره که در زنجیره مقاومت در منطقه تعریف می شود، در اطراف اسرائیل، حلقه اش تنگ ترمی شود،بنابراین آنها به خرید زمان اعتقاد دارند ؛ یعنی به این ترتیب که ازیک طرف بحث مذاکرات را پیش بکشانند و ازطرف دیگر اقدام نظامی را مطرح می کنند.
اما سران سیاسی اسرائیل به نوعی مستاصل شدند؛ چرا؟ چون رژیم صهیونیستی ازسال 1948 ازهمه فرضیه ها اعم از امنیتی، نظامی و حتی سیاسی در قالب احزاب مختلف به آزمون گذاشته شد و در واقع آخرین تیری که ایده صهیونیستی داشت شارون بود. وی از یک سو به این موضوع معروف شده بود که بیشترین تجربه های نظامی و کشتار را دارد و یک آدم قدرتمند و قادر به سرکوب مقاومت در فلسطین است و ازسوی دیگر با توجه به واقعیتهای که درجامعه فلسطینی بود ازجمله پیشرفت مقاومت و بافت جمعیتی فلسطین درنهایت درچارچوب طرح خروج از غزه به این نتیجه رسیده بود که هیچ چاره ای ندارد مگراینکه مطالبات فلسطینیان را بپذیرد.
براساس آن ایده ،هم طرح خروج از غزه را پیاده کرد و به روند صلح درکنار روند افزایش حملات ادامه داد. به هرحال آنچه که در درون رژیم صهیونیستی می توان مشاهده کرد تناقض آشکار برای نحوه برخورد با مقاومت است؛ مقاومتی که از سال 2000 یعنی آغاز انتفاضه الاقصی تا به امروز دستاوردهای زیادی کسب کرده است.
یکی بحث حصارکشی اسرائیل در اطراف کرانه باختری است اگرچه گفته می شود این اقدام برای جلوگیری از پیامدهای امنیتی حملات فلسطینیان است. ولی به نظرمن یک پیروزی برای مقاومت مطرح می شود. بحث دوم خروج اسرائیل ازغزه که فلسطینان آن را درطول هفت سال به دست آوردند و بحث سوم پیروزی جنبش اسلامی حماس در درون انتخابات است و مورد چهارم هم پایداری مقاومت است.
این مسائل سبب شده است که دردرون رژیم صهیونیستی احزاب و تفکرات به نوعی دچار سردرگمی برای برخورد با مقاومت شود.
نظر شما