به گزارش خبرنگار مهر، الوند فعالیت سینمایی را از سال 1350 با نگارش فیلمنامه "میعادگاه خشم" به کارگردانی سعید مطلبی به عنوان کاری مشترک با چند نویسنده دیگر آغاز کرد و پس از آن تا ورود به حیطه کارگردانی، 14 فیلمنامه برای فیلمسازان دیگر ساخت.
در کارنامه 19 فیلمی الوند به عنوان فیلمساز آثاری حضور دارند که بیش از هر چیز نشان از علاقه خاص او به اجتماع و پرداختن به مسائل اقشار مختلف بخصوص طبقه فرودست است که اغلب قهرمانان او را وارد بازی های خطرناک می کند. این فیلمساز همچنین در این مقاطع فیلمنامه هایی برای دیگر کارگردانان هم نوشته که به تدریج تعداد آنها کم شده است.
تله
"فریاد زیر آب"، "شب آفتابی" و "نفس بریده"حاصل فیلمسازی الوند در سینما قبل از انقلاب هستند که دو فیلم اول در سال 56 و فیلم سوم محصول سال 57 هستند. این آثار با بهره گرفتن از مضامین رایج آن سالها و حضور بازیگران چهره آن دوره، نگاهی تلخ و در مواردی عمیق به موقعیت قهرمانانی داشتند که از طبقه فرودست جامعه بودند، ولی بیش از سهم تعیین شده برای خود را خواستار بودند. فیلمنامه هر سه فیلم را خود الوند نوشته است.
"ریشه در خون" با فیلمنامه محمد دیهیمی سال 63 ساخته شد. فیلمی بر محور مضامین مجاز این سالها درباره مبارزات سیاسی مردم با رژیم شاه که این بار به جابجایی کیف اسناد یک مبارز ضد قانون کاپیتولاسیون میپرداخت. فرامرز قریبیان، اکبر زنجانپور، حمید طاعتی و جهانگیر الماسی بازیگران این فیلم بودند که در دهه 60 عرصهای مناسب برای پیوند میان تئاتر و سینما پیدا کرده بودند.
"آوار" با فیلمنامه الوند و صادق هاتفی محصول 64 است. مرحوم هادی اسلامی، جمشید مشایخی، فرامرز قریبیان، مجید مظفری و ... از بازیگران این فیلم بودند که بر محور تقسیم ارث یک پدر در روزهای پایانی عمرش میگذشت و به نوعی به آسیبشناسی حرص و طمع میپرداخت. وقوع همزمان زلزله با مرگ پدر شرایطی فراهم میکند تا افراد خانواده نزدیکی به مرگ را تجربه کنند و به اصل خود بازگردند.
"محموله" با فیلمنامه سیدغلامرضا موسوی با دو سال وقفه سال 66 ساخته شد. فیلمی درباره کشمکش چند نفر بر سر میراث کهن کشف شده از زیر خاک. انتخاب مقطع قبل از انقلاب موجب شده فیلمساز بتواند افراد طبقات مختلف اجتماع را وارد این بازی برای تصاحب میراث کند و در این میان قهرمان فیلم را به عنوان نمونه افرادی که حضوری اندک در جامعه داشتند برجسته کند. الوند همچنان از حضور بازیگران مشخص و محدود چون الماسی، حبیب اسماعیلی، طاعتی و ... در این فیلم بهره برده است.
"شب حادثه" با فیلمنامه الوند محصول 67 است. فیلم به حادثه تصادف با یک کودک میپردازد که راننده با فرار از صحنه جرم، مورد تعقیب یک ناشناس قرار میگیرد که ادعا میکند فرزندش در این تصادف کشته شده است. عذاب وجدان راننده و ماجراهایی که در بخش میانی به واسطه این کشمکش ایجاد میشود تعلیق فیلم را بالا میبرد و در انتها طبق الگو آشنای اینگونه فیلمها کودک تصادفی زنده میماند. بیژن امکانیان، پرویز پورحسینی، سوگند رحمانی، گوهر خیراندیش و ... از بازیگران این فیلم هستند.
"برخورد" و "یکبار برای همیشه" با سه سال وقفه سال 70 ساخته شدند. "برخورد" با فیلمنامه کامبوزیا پرتوی و علیرضا آقابالایی مانند "شب حادثه" متأثر از یک حادثه تصادف محوری بود که باعث برخورد چند خانواده و نهایتاً برقراری چند پیوند میشود. فیلم از حضور بازیگرانی چون احمد نجفی، فرزانه کابلی، سیروس ابراهیمزاده، حسن جوهرچی و امیر صادقیان بهره میبرد.
"یکبار برای همیشه" با فیلمنامه کارگردان بدل به نقطه عطف و قله کارنامه الوند شد که دیگر تکرار نشد. فیلم داستان زندگی یک نقاش ساختمان است که قصد مهاجرت به ژاپن دارد و میخواهد از همسرش جدا شود، اما بارداری زن مانع این کار میشود. در واقع محور اصلی فیلم کشمکش محمود و همسرش بر سر ماندن و رفتن، جدا شدن و سقط جنین است و در این میان فرصتی پیش میآید تا آنها به مرور گذشته شیرین خود و آنچه آنها را در موقعیت فعلی قرار داده، بپردازند.
حضور گرم خسرو شکیبایی و فاطمه معتمدآریا در نقش این زن و شوهر قصه ساده و روان فیلم را عمق بخشید و خالق اثری شد که تا مدتها الوند را دچار سختپسندی و وسواس در انتخاب کار بعدی کرد. او حتی در فیلم "مزاحم" سکانس کلیدی فیلم خود را با حضور دوباره شکیبایی و میترا حجار بازسازی کرد. "یکبار برای همیشه" از یازدهمین جشنواره فیلم فجر در سال 71 سیمرغ بهترین کارگردانی و زن نقش اول را به دست آورد.
"چهره" با فیلمنامه الوند محصول 74 است. فیلم با استفاده از حضور ابوالفضل پورعرب و عاطفه رضوی که یادآور حضور موفق آنها در "نرگس" رخشان بنیاعتماد بود، تلاش کرد از تم تغییر هویت به عنوان جذابیت اصلی بهره برد و در کنار آن به شیوه کلاهبرداری تازه آن زمان بپردازد. "چهره" همچنین از حضور بازیگرانی چون سعید پورصمیمی، گوهر خیراندیش، سیروس ابراهیمزاده و بهره برد و به آسیبشناسی ازدواج بخصوص در خانوادههای سرمایهدار نیز نگاهی دارد.
"هتل کارتن" و "ساغر" به ترتیب با فیلمنامههایی از الوند و محمدهادی کریمی در سال 75 و 76 ساخته شدند. "هتل کارتن" با بازی احمد نجفی و بیتا فرهی به بازگشت یک پدر پس از سالها برای دیدن پسرش میپرداخت که مجبور به همراهی با همسر سابقش برای پیدا کردن او میشود. در این سفر او به تعبیری تازه از عشق، فرزند، وطن و ... میرسد.
"ساغر" با حضور فریماه فرجامی، امین تارخ و ... به زندگی زنی میپرداخت که پس از عمل جراحی، هویت زنی را که مغزش به او پیوند خورده پیدا میکند. کشمکش بین دو هویت زن با این طراحی ویژه در آن زمان که مانند امروز به این موضوع پرداخته نشده بود جذابیتی خاص داشت، ولی "ساغر" نتوانست موفقیتی به دست آورد و در کارنامه الوند هم مهجور واقع شد.
"دستهای آلوده" با فیلمنامه فیلمساز آخرین فیلم الوند در دهه 70 است. فیلمی که ادامهدهنده تم کلاهبرداری و تغییر هویت در آثار اوست. عشقهای نافرجام و پیامد تلخ میل به جهش طبقاتی از دیگر مفاهیمی هستند که در این فیلم مورد توجه قرار گرفتهاند. حضور زوج هدیه تهرانی و ابوالفضل پورعرب و جوانانی چون امین حیایی، عسل بدیعی، حدیث فولادوند و نیما فلاح از دیگر نکات قابل توجه فیلم است.
"مزاحم" و "برگ برنده" با فیلمنامههایی از خشایار الوند (برادر فیلمساز) به ترتیب سالهای 80 و 82 ساخته شدند. "مزاحم" جذابیت اولیه خود را از موضوع انتخابی کسب کرد که به زندگی خصوصی یک بازیگر سینما میپرداخت و نقش آن را خسرو شکیبایی بازی میکرد. هر چند تصویری که از این ادعا بر ذهن مخاطب میماند، چیزی فراتر از داستانی مشابه اخبار نشریات زرد نیست.
مشکل دیگر فیلم استفاده از فلاشبک در پایان فیلم و ارائه حجمی عظیم از اطلاعات در این بخش است که روایت فیلم را چندپاره میکند. امین حیایی موفق میشود در نقش یک جوان عاشق و عشق سینما که دچار سرخوردگی شده و قصد انتقام گرفتن از نامزد سابق و شوهر بازیگرش را دارد، موفق ظاهر شود. اما میترا حجار در نقش دختری جوان که جذب جذابیتهای اولیه بازیگری شده حضوری کلیشه ای و سرد دارد و بازی او در بازسازی سکانسی از "یکبار برای همیشه" به یک شوخی میماند.
"برگ برنده" هم با همان تم آشنا کلاهبرداری و تغییر هویت به نوعی شکل گرفتن رابطه میان یک کلاهبردار و دختری از طبقه فرودست جامعه را محور قرار میدهد که دچار چندپارگی در خطوط روایی است. بازی باران کوثری هم در نقش یک دختر کولی همه فن حریف که موفق میشود یک کلاهبردار حرفهای را تحت تأثیر قرار دهد، بیش از آنکه اغواگرانه باشد؛ کودکانه است.
"رستگاری در هشت و بیست دقیقه" با فیلمنامه محمدهادی کریمی محصول سال 83 است. فیلم موضوعی جسورانه دارد و به شکلگیری رابطه میان یک جوان بسیجی و مومن و یک زن خیابانی میپردازد. هر چقدر که حضور بهرام رادان در نقش بسیجی توانسته او را از دیگر بازیهایش متفاوت کند، انتخاب مهتاب کرامتی یک اشتباه بزرگ است که در طول فیلم به آن دامن زده میشود.
فیلم با نگاهی سیاه به نظام سرمایهداری و فساد و قدرت نهفته در آن تضاد میان این زن و مرد را به جامعه اطراف هم بسط میدهد و با ارائه تصویری از آدمهای اطراف آنها تلاش میکند سیاهی را نه در بطن موقعیت زن بلکه به عنوان عاریتی از ارتباط با طبقه سرمایهدار تصویر کند.
"تله" با فیلمنامه ایرج افشار سال 84 ساخته شد. موضوع جسورانه فیلم طراحی یک بازی از سوی یک زن برای امتحان کردن وفاداری همسرش است که زیر سایه شخصیتپردازی سطحی و علاقه فیلمساز به جلو بودن از مخاطب رنگ باخته و جذابیت اولیه خود را هم از دست میدهد. محمدرضا گلزار، مهناز افشار، امین حیایی و ماهچهره خلیلی از بازیگران این فیلم هستند که به نوعی میخواهد بر مرز خطوط قرمز حرکت کند، اما نمیتواند حرکتی متعادل داشته باشد.
زن دوم
"زن دوم" بر مبنای کتابی به همین نام به قلم فرشته طائرپور و مینو کریمزاده سال 86 ساخته شد و اکران نوروزی گروه سینمایی آزادی است. فیلم داستان زندگی عاشقانه مهتاب است که با رسیدن خبری به بحران کشیده میشود. آدمهایی از گذشته فراموششده هر کدام پا به ماجرا میگذارند و تعریفی متفاوت از عشق و حق با خود میآورند.
محمدرضا فروتن، نیکی کریمی، آناهیتا نعمتی، امیر آقایی، سحر زکریا و مهتاج نجومی از بازیگران فیلم هستند. از دیگر عوامل فیلم میتوان به غلامرضا آزادی مدیر فیلمبرداری، جهانگیر میرشکاری صدابردار، ژیلا مهرجویی طراح صحنه و لباس و محمدرضا قومی طراح چهرهپردازی اشاره کرد.
این فیلم همزمان با سینماهای فرهنگ، فلسطین، صحرا، اریکه ایرانیان، پایتخت، ملت و موزه سینما در شهرهای اصفهان، شیراز، مشهد، کرمان، اهواز، چالوس و ... نیز به اکران عمومی درآمده است.
نظر شما