۲۳ فروردین ۱۳۸۷، ۱۱:۱۴

دکتر خجسته در گفتگو با مهر:

تکلیف ما با "رسانه دینی" روشن نیست

تکلیف ما با "رسانه دینی" روشن نیست

رئیس صدای جمهوری اسلامی ایران گفت: رسانه‌ها هنوز نمی‌دانند با مناسک دینی چه کنند. مثلاً در اعیاد دینی ما هنوز نتوانسته‌ایم تعریف مشخصی داشته باشیم و این امر تا حدودی به مسائل تاریخی باز می‌گردد.

دکتر حسن خجسته رئیس صدای جمهوری اسلامی ایران، در گفتگو با خبرنگار مهر درپاسخ به این پرسش که نگاه شما نقش دین در این رسانه چیست؟ و از نظر شما دین چه نگاهی به رسانه دارد گفت : بخش اعظم دغدغه‌های من در مورد "دین و رسانه" در واقع باز می‌گردد به تجربیاتی که در سالهای زیاد در فعالیت رسانه ای داشتم. همیشه این سؤال برای من مطرح بود، ما که به دنبال استقرار دینی هستیم، رسانه در این میان چه نقشی ایفا می‌کند؟ خود این سبب شد که ذهن من همیشه درگیر این مسئله باشد. یادم هست در جلسه‌ای در سازمان حدود شش یا هفت سال قبل برگزار شد، یکی از حاضران به عملکرد تلویزیون در مورد برگزاری مراسم میلاد یکی از معصومین(ع) انتقاد می‌کرد و توصیه‌هایی هم شد. در آن زمان فکر کردم که تلویزیون در این قضیه مظلوم است و پرسیدم که اگر شما مسئول تلویزیون بودید چه می‌کردید؟

وی افزود: یکی از حاضران گفت این همه کارشناس خوب هست، چرا از آنها استفاده نمی‌کنید؟ به نظرم رسید که آیا کارشناس خوب می‌تواند بیانگر میلاد آن بزرگوار باشد؟ سؤال من این بود که تجلی عید در تلویزیون به چه صورت می‌تواند باشد؟ آیا پخش فیلم سینمایی بیانگر این موضوع است، اینکه همیشه می‌تواند صورت گیرد، آیا می‌توان از هنرمندان دعوت کرد؟ این هم می‌تواند با انتقاد مواجه شود که چه ارتباطی دارد؟ منظور اینکه در بحث هنجاری رسانه در ارتباط با مسائل دینی خلاء وجود دارد. مثلاً ببینید در مورد عید نوروز تکلیف همه مشخص است و هنجارها آشکار است. یعنی همه اقشار جامعه از کسانی که مسئولند تا مردم می‌دانند که چه باید بکنند.

دکتر خجسته در پاسخ به این پرسش که منظور شما این است که در نسبت دین و رسانه، رسانه‌ها دقیقاً نمی دانند چه باید بکنند ، گفت : بله، همین را می‌خواهم بگویم. رسانه‌ها نمی دانند چه باید بکنند. مثلاً در اعیاد دینی ما هنوز نتوانسته‌ایم تعریف مشخصی داشته باشیم و این امر تا حدودی به مسائل تاریخی باز می‌گردد، زیرا مثلاً همیشه به دلیل حکومتهای ستم، این اعیاد به صورت "تقیه" برگزار شده اند و تبدیل به "رفتار" نشده‌اند. البته در مورد بعضی از اعیاد این هنجارها وجود دارد، مثل عید غدیر که مردم مبتنی بر دستورات مذهبی به برگزاری جشن می‌پردازند، اما در سایر موارد مشخص نیست و در چنین مواردی رسانه خودش باید تصمیم‌گیری کند.

وی افزود: این مثال را از این جهت گفتم که نشان دهم که ما در حوزه میان مخاطب، رسانه و دین که رسانه واسطه است، این امور باید پیشتر به صورت چارچوب نظری مطرح باشند تا مبتنی بر آن چارچوب رسانه‌ها بتوانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند. از جمله در حوزه دین از آنجا که می‌خواهیم شریعت و اخلاقیات را از طریق رسانه به مردم منتقل کنیم این امر دشوارتر است. در مورد رسانه‌های مدرن به‌ویژه تلویزیون و رادیو البته کمتر، مد روز این است که این ظرفیت در ذات رسانه‌ها نیست، یعنی ذات و هستی رسانه نمی‌تواند منتقل کننده نگاه معنوی باشد.

دکتر خجسته در ادامه و در پاسخ به این پرسش که رسانه محصول دنیای مدرنیته است، این محصول همچون دیگر دستاوردهای مدرن استلزامات خاص خود را دارد، مثل انسان محوری، نگاه سکولار و نگاه عقلانی مدرن. اما برخی در این میان رسانه را به عنوان ابزار می‌نگرند. نظر شما در مورد این دو نگاه چیست و این نگاهها چه تأثیری در نسبت میان "دین" و "رسانه" می‌گذارند؟ گفت: یکی از بزرگانی که اتفاقاً نگاه حکمی به مسائل دارند، در سالهای اخیر توضیحاتی در مورد رسانه ارائه کردند که حاکی از نگاه ابزارگرایانه به آن داشت. بنده به ایشان سه تا از برنامه‌هایشان را معرفی کردم و گفتم که در این برنامه اگرچه هر سه شما هستید، اما برای مخاطب سه معنای کاملاً متفاوت ایجاد می‌کند. این معناها به ذات رسانه باز می‌گردد و از این رو نمی‌توان به معنا و تولید آن در رسانه بی‌تفاوت بود. ایشان لحظه‌ای اندیشه کرد و بعدها شنیدم که به این سخن توجه دارند. رسانه ذات تکنولوژیک دارد و باید به آن توجه کرد. 

دکتر خجسته همچنین در پاسخ به این پرسش که دین چگونه از رسانه استفاده می‌کند، یا رسانه چگونه پیامهای دین را منتقل می‌کند؟ گفت : من کارگزار رسانه هستم و رسانه به نحو خودبخودی که فعالیتی ندارد، بلکه به واسطه من است که فعالیت دارد. حالا ما که از رسانه بخواهیم استفاده کنیم، در هر امری برای آن تدبیر می کنیم. اصلا شما از دین خارج شوید و به بحث اطلاع‌رسانی بپردازید که به نظر می‌رسد که خنثی‌تر از آن وجود ندارد. در همین حوزه حتی اگر شما بدانید که در تلویزیون به دلیل ماهیتش تأثیر تصویر، خودش را بر مخاطب تحمیل می‌کند، اما رادیو آنچنان تعلیقش زیاد است که مخاطب تأثیر خود را بر رادیو تحمیل می‌کند، این تفاوت سبب می‌شود که کارگزار رادیو و تلویزیون با شناخت آنها بتواند برنامه‌های خود را در جهتی که می‌خواهد بسازد. یعنی مثلاً در رادیو، کارگزار باید بکوشد بینامتنهای مخاطب را کاهش دهد. یعنی خبر یک تصادف در رادیو و تلویزیون به دلیل ماهیت این دو رسانه، به گونه‌های متفاوتی در مخاطب تأثیر می‌گذارند و کارگزار رسانه باید این ماهیت را بشناسد.

دکتر خجسته در ادامه این گفتگو با مهر در پاسخ به این پرسش که پیام یکی از ابزارهای بشر در طول تاریخ برای ایجاد ارتباط است و تحلیل آن اهمیت بالایی دارد، اما ما امروز با امری به نام رسانه مواجهیم که بسیار متفاوت از ابزارهای کهن است آیا اساساً شما به این تعارض قائل هستید؟ گفت:  رسانه به نظر من مثل شمشیر است. اگر دست آدمی که آشناست به کار رود، خطری ایجاد نمی‌کند. لذا باید کارکردهای رسانه را شناخت. این کارکردها را من به سه دسته تقسیم می کنم: کارکرد اطلاع‌رسانی، آموزشی و تفریحی. به نظر من در جامعه مدرن به دلایلی که ناشی از شرایط مدرن است، کارکرد تلویزیون تفریحی شده است، یعنی اول تفریحی و بعد اطلاع‌رسانی و آموزشی. رادیو هم عمدتاً به رسانه اطلاع‌رسانی بدل شده است.

وی افزود: با توجه به این دو موضوع است که باید در نظر داشت که حرف دین را چگونه می‌خواهیم از این دو رسانه منتقل کنیم. مثلاً سریالهای ماه رمضان کار خوبی است که در آن معارف دینی را با ابزار سرگرمی به مخاطبان منتقل می‌کنند. منتها آنچه مهم است این است که این رسانه چون جمعی است و کارکرد جمعی دارد، باید به شکلی جذاب ارائه شود چون باید گستردگی مخاطب لحاظ شود. البته مشکل این است که در این‌صورت رسانه نمی‌تواند عمق دهد. چاره این است که از رسانه‌ها به صورت مکمل استفاده کند. یعنی باید در کنار رسانه‌های گسترده از رسانه های خاص برای انتقال تخصصی مطالب استفاده شود. یعنی منظور تضعیف یک رسانه نیست، بلکه "رسانه‌های جانبی" باید نقش تعمیق را بازی کنند.

وی با تأکید بر این نکته که به کارکرد مستقیم و غیر مستقیم اعتقاد دارد گفت: یعنی منبر نقش مستقیم دارد، اما یک سریال تلویزیونی به صورت غیرمستقیم اثر گذار است. یعنی تلویزیون باید مخاطب خود را بشناسد و بداند که این مخاطبان به چه علت پای برنامه‌هایشان نشسته‌اند. البته ممکن است مخاطبان خاصی باشند که به برنامه‌های ویژه علاقه نشان دهند.

رئیس صدای جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به این پرسش که در مسیحیت کاتولیک هم به گونه و شیوه ای خاص از رسانه برای انتقال پیامهای دینی استفاده می‌کنند آیا این شکل از انتقال دادنها به عنوان یک الگوی رسانه‌ای و روش برای ما می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد؟ گفت: از این روش هم می‌توان استفاده کرد به‌خصوص برای کسانی که داوطلبانه برای وعظ به سراغ رسانه می‌روند و به آن گوش هم می‌کنند.

وی در پاسخ به این پرسش که شاید ماهیت مسیحیت به‌گونه‌ای است که این قابلیت را دارد که چنین برنامه‌هایی که جنبه وعظی دارد ساخت، اما آیا دین اسلام هم این قابلیت را دارد که به این شیوه تبلیغ شود؟ اظهار داشت: نه، نباید این دو موضوع را با هم خلط کرد. شما هیچ روشی را نباید طرد کنید. مثلاً رانندگی به این معنا نیست که همیشه تند بروید یا همیشه آهسته. بلکه متناسب با شرایط روشهای گوناگون رانندگی هست. روش مستقیم و غیرمستقیم هم به همین معناست. یعنی گاهی رسانه به نحو مستقیم می‌خواهد پیام خود را منتقل کند که از منبر و موعظه استفاده می‌کند، اما برای مخاطب گسترده باید از روشهای غیرمستقیم و برنامه‌های تفریحی استفاده شود.

دکتر خجسته در پاسخ به این پرسش که می‌دانیم دین اسلام در زمانی نازل شده که رسانه‌های جدید وجود نداشته و از این رو ما صریحاً آیه یا حدیثی پیرامون آنها نداریم. اما آیا می‌توانیم از میان متون و نصوص دینی به یک چشم انداز و تفسیری در مواجهه امروزی مان با رسانه های جدید بیابیم؟ گفت : من از شما سوال می‌پرسم. مگر آن زمان بانک و بیمه و ماشین بوده است. مسائل مستحدثه همین است. امروز برخی از دوستان ما از فقه رسانه سخن می‌گویند. این یک گروه دلسوزی می‌خواهد که بر این بحث متمرکز شود. البته خیلی لازم نیست که در عمق کار کند، بلکه اگر به طور کلی هم خطوط را مشخص کند، کفایت می کند. پیشنهاد من این است که رادیو و تلویزیون باید ظرفیت‌سازی جدید کند.به نظر من باید مناسک رسانه ایجاد شود.

وی در ادامه اظهار داشت: مناسک رسانه به این معناست که رسانه یک اصولی دارد. می‌دانیم که جامعه مدرن انسانها را خیلی گرفتار کرده است. یک ویژگی دوران مدرن فردیت انسان عصر جدید است. من نمی‌خواهم بگویم که این خوب است یا بد. بلکه معتقدم که این فردیت آثار و عوارضی دارد که برخی از آنها مطلوب و برخی دیگر نامطلوبند. پیشنهاد من نیز این بود که مثلاً در اعیاد مذهبی، رادیو و تلویزیون مناسک‌سازی کند. یعنی مردم وارد این مناسک شوند. ما مثلاً چهارده ولادت و چندین عید مثل عید غدیر و قربان داریم. پیشنهاد من این بود که مناسک مبتنی بر جشن بسازیم. البته توان این امر هست، زیرا هم ظرفیتهای اجتماعی آن در عرف و فرهنگ مردم وجود دارد و هم ظرفیتهای دینی آن. لذا به‌راحتی می‌شود کارهای خوبی کرد. نمونه آن معرفی روز تولد حضرت فاطمه(س) به عنوان روز مادر بود که در سالهای نخست انقلاب اسلامی توسط رادیو ارائه شد. پیشنهاد دیگر این بود که بکوشیم با استفاده از این ظرفیت رفتارهای دینی را گسترش دهیم و تبدیل به مناسک نهادینه کنیم. این قدرت در رسانه مدرن به عقیده من هست.

دکتر خجسته در ادامه در پاسخ به این پرسش که شما در میانه سخنتان به نظریه‌پردازی درباره ماهیت و ذات رسانه اشاره کردید، یعنی باید ذات رسانه را بشناسیم تا از آن به اندازه ظرفیتش بهره گیری کنیم. فکر می‌کنید با توجه به فرهنگ و سنت دیرینه ما و به‌خصوص نظام فلسفه اسلامی که به جرأت می توان گفت که تنها در ایران رشد کرده است، آیا فکر نمی‌کنید که می‌توانیم رسانه ای مبتنی بر این نظام اندیشگی و فرهنگی سنت خودمان بسازیم یا اینکه باید به الگو برداری از شیوه های رایج جهانی و کسانی که رسانه را ابداع کردند، بپردازیم؟ اظهار داشت: کسانی که رسانه را ابداع کردند، تکنولوژیستها بودند. شاید مشکل اصلی عالم هم همین است که دنیا دست اقتصاددانها و تکنولوژیست هاست. تصمیم‌گیری چنین افرادی هم به هر دلیلی مبتنی بر یافته‌های تکنیکی و فارغ از حوزه انسانی است. منظورم از نظریه‌پردازی، شناخت آثار، نتایج، ظرفیتها و توانمندی‌های رسانه است. شناخت ما با شناخت کسی در نیمکره شرقی یا غربی هیچ فرقی ندارد، زیرا به هستی ما باز می‌گردد، خوب که شناختیم به اقتضای ضرورتها و نیازهایمان می‌توانیم از آن استفاده کنیم. یعنی کسی که بخواهد در جهت تخریب انسانیت به کار گیرد، از همین وسیله استفاده می‌کند و آنکه بخواهد در جهت تعالی و بهبود وضع بشر به کار گیرد، باز از همین وسیله استفاده می‌کند. منتها دو استفاده متفاوت دارد.

وی همچنین در پاسخ به این سئوال که با این توضیح شما، آیا نظام فلسفه و فرهنگ اسلامی این اقتضاء را دارد که بتواند رسانه‌ای را ایجاد کند؟ مستحضر هستید که در اوایل انقلاب صحبت از علم اسلامی، اقتصاد اسلامی، جامعه شناسی اسلامی و ... بود. آیا می توان از رسانه اسلامی سخن گفت؟ اظهار داشت: همان زمان هم که سخن از مثلاً از جامعه شناسی اسلامی بود، بنده معتقد بودم که بخش اعظم این سخن به فهمی بر می گردد که اسلام از انسان دارد، این فهم با فهم تمدن غرب به‌ویژه از عصر رنسانس متفاوت است و از این دو فهم نتایج و آثار کاملا متفاوتی به بار می آورد.

وی افزود: البته الان در حوزه جامعه‌شناسی برخی از متفکرین ثابت کرده اند که برخی مسائل در چارچوب جامعه شناسی مدرن قابل تحلیل نیست و معتقدند که برای تحلیل باید از برخی امور مابعدالطبیعی بهره جست. اما اینکه این امور مابعدالطبیعی تا کجا و به چه صورت دخیلند، بحث دیگری است. یعنی اثبات شده که خیلی از پدیده ها مثلاً در ایران قابل تبیین و حتی قابل پیش بینی نبود. یعنی جامعه شناسی با آن دقت بالایش ناتوان از تحلیلی همه جانبه است. در هر صورت به نظر من حوزه نظری ما و علوم انسانی و اجتماعی ما باید پارادیم خاص خود را تولید کند. البته مثلا همین حوزه ارتباطات، یک اصول عامی دارد، اما باید در زمینه ارتباطات دینی هم همچون ارتباطات سیاسی و اجتماعی مسائلی گفته شود. در واقع دین در رسانه متولی ندارد.

وی در اسخ به این پرسش که رسانه در نمایش وجه دیندارانه چه نقشی دارد؟ گفت : مسئله در واقع همین است. هنوز روی رسانه دینی کار نشده است. البته یک تحرکات سلبی داریم. مثلاً ببینید به یک دلایل تاریخی و سنتی فکر می کنید که نگاه دینی جدا است. اصلاً ممکن است که فرد کاملاً دیندار باشد و در جریانات روزمره به دین ملتزم باشد، اما یک کانال خاص هم به دین اختصاص داده نشود. ما باید بپذیریم که به یک دلایل تاریخی ما حوزه زندگی اجتماعی را به غرب واگذار کرده ایم. ما امروز با سه نسل مواجهیم، نسل اول انتقال دهنده مفاهیم غربی به ما بود، نسل دوم این مفاهیم را گرفته و برخی چیزها را نیز از این سو دریافت کرده است، خوشبختانه نسل سوم جدید بعد از انقلاب هم موضع غرب را به اندازه پیشینیانشان و بلکه بهتر می فهمند و آنچه خود داریم را هم خوب می فهمد و به ترکیب آنها می پردازد. ما به این نسل احتیاج داریم. یعنی نسلی که مسائل جامعه مدرن را در خودش حل کند و در ضمن دیندار هم باشد.

وی افزود: به نظر من از آنجایی که جامعه مدرن چون بسیار درونش متعارض است، نیازمند مهمی است. به نظر من در اسلام رابطه ها خیلی دقیق تعریف شده است و به سمت هر فرد انسانی دهها فلش وصل شده است. این مدل خوبی است و اگر این مدل را درست کنیم، رسانه ها می توانند با توجه به آن خود را بسازند و بسنجند. البته ما هنوز کار ناکرده بسیار زیاد داریم، هم در حوزه دین، هم در حوزه اقتصاد و ... . ما باید انسان اقتصادی، سیاسی، علمی و رسانه ای را در جامعه اسلامی تعریف کنیم تا با توجه به این تعریف ها و مدل ها رسانه ها و ارتباطات اسلامی را بنا کنیم و روابط را بر قرار کنیم. لذا باید مجموعه ای از فعالیت های تبیینی صورت بگیرد تا بر مبنای آنها روابط و رفتارها مشخص شود.

کد خبر 662319

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha