به گزارش خبرنگار مهر، در نشست تخصصی "اخلاق پزشکی از دیدگاه اسلام و ادیان" که در دومین کنگره بینالمللی اخلاق پزشکی در ایران امروز در سالن همایشهای صدا و سیما آغاز به کار کرد حجت الاسلام محمدرضا مصطفیپور به بررسی مبانی فقهی اخلاق پزشکی پرداخت.
وی در آغاز سخن با اشاره به این نکته که بررسی مبانی فقهی اخلاق پزشکی این پرسش را متوجه انسان میکند که آیا فقه و اخلاق دارای دو حوزه و قلمرو واحدند، به گونهای که احکام فقهی و اخلاقی یگانه باشند و یا دو حوزه متمایزند، بهگونهای که هیچکدام وارد قلمروی دیگری نشود یا دو حوزه متقارب و بلکه مکملند، بهگونهای که در حوزه زندگی اجتماعی انسان این دو به هم نزدیک بوده یا همدیگر را تکمیل میکنند؟ گفت : باید توجه داشت در حوزه تعالیم اسلامی در صورت دقت نمیتوان حوزه فقه را از اخلاق جدا کرد و برای تنظیم زندگی انسان همچنانکه مقررات فقهی برای برقراری نظم و امنیت ضرورت دارد اخلاق نیز برای انسانی کردن زندگی ضرورت دارد.
وی تأکید کرد: از این رو، اخلاق و فقه با هم متقارب و بلکه مکمل یکدیگرند. از این جهت مبانی فقهی اخلاق پزشکی قابل توجیه است که با توجه به منابع اسلام، به تبیین مبانی فقهی اخلاق پزشکی پرداخته شود.
مصطفی پور افزود: اگر در اخلاق پزشکی از اصول چهارگانه کلیدی، اختیار فردی، سودمندی عدم زیان مادی و عدالت سخن به میان میآید، در آموزههای فقهی نیز از اصل اختیار فردی بهعنوان معیار مقررات الهی بحث میشود، بهگونهای که اگر اختیار فرد لحاظ نشود، تصمیمهای او مأخذ نخواهد بود و یا اگر آدمی در حدی از رشد عقلی نباشد که خود بتواند مصالح خود را تشخیص دهد، باید ولی او از وی حمایت کرده و با رعایت مصالح او برای او اتخاذ تصمیم کند.
وی اظهار داشت: از اصل سودمندی نیز در کل مباحث فقهی بهره گرفته میشود بهگونهای که مقاصد شریعت اسلامی به گفته غزالی حول محور حفظ جان، مال، عقل و ... دور میزند و اگر در جایی این اصل که روح آن همان رعایت مصلحت است در معرض خطر قرار گیرد آن حکم لازمالاجرا نخواهد بود. از این جهت هرچه که موجب عسر و حرج است موجب اسقاط تکالیف مرتبط با آن میگردد و اصل و قاعده لاضرر که از قواعد مسلم حوزه فقه است هر اقدامی را که موجب ضرر و زیان گردد از اعتبار ساقط میکند و برای همین گفتهاند احکام الهی تابع مصالح و مفاسد واقعی است.
وی تصریح کرد: اصل عدالت نیز از اصول محوری اسلام و از مبانی فقه و حقوق و مقررات فقهی محسوب میشود، بهگونهای که در برخی روایات از آن به حیات احکام تعبیر میشود و در آیات قرآن فلسفه بعثت انبیاء الهی را قیام به قسط دانسته است. بنابراین، میتوان از مبانی فقهی اخلاق پزشکی سخن به میان آورد، گرچه هر دو از بایدها و نبایدها سخن به میان میآورند و بلکه میتوان گفت اصلاً تفکیک فقه و اخلاق امکانپذیر نخواهد بود.
نظر شما