به گزارش خبرگزاری مهر، درشرایطی که نابسامانی اقتصادی،جهان را به سمت یک بی ثباتی بزرگ می کشاند و در قرنی که اندیشمندان سیاسی آمریکا، آن را قرن جنگ تمدن ها نامیدند می توان بی عدالتی را عامل اولیه ناهنجاری ها در جهان نامید.
بی عدالتی که در کلام برخی جامعه شناسان و فیلسوفان سیاسی غرب موضوعی اجتناب ناپذیر برای برقراری تعادل قدرت در جامعه جهانی است؛ اکنون به اولین زمینه رشد ناهنجاری ها درجهان تبدیل شده است .
پیشرفت کاریکاتوروار جامعه جهانی درحالی ادامه دارد که برخی کشورها به تمام منابع قدرت و ثروت دسترسی دارند ، عده ای دیگر باید برای ادامه حیات سیاسی خود امکانات ملی خود را هم دراختیار این کشورها قرار دهند .
بی عدالتی که در کلام بعضی جامعه شناسان و فیلسوفان سیاسی غرب موضوعی اجتناب ناپذیر برای برقراری تعادل قدرت درجامعه جهانی است اکنون به اولین زمینه رشد ناهنجاری ها درجهان تبدیل شده است . |
سازمان ملل متحد هم به عنوان یک سازمان بین المللی که با داشتن 192 عضو تقریبا زمینه مشارکت تمام کشورهای جهان را درتصمیم گیری های بین المللی فراهم کرده است؛ دارای یک نقیصه بزرگ است و آن وجود بی عدالتی در این سازمان بین المللی است .
سازمان ملل متحد با دادن حق وتو به کشورهای خاصی که قدرتهای برنده جنگ جهانی دوم بودند و در واقع به وجود آورندگان سازمان ملل متحد هستند؛هر اقدامی را که با منافع این قدرتها در تضاد باشد تصویب نمی کند و حتی کشورهای دیگر هم باید پیگیری منافع ملی خود را با تمسک به این قدرتها به دست آورند .
پنج کشور فرانسه، چین، روسیه، آمریکا و انگلیس از کشورهای به وجود آورنده سازمان ملل متحد هستند که از طریق تشکیل این سازمان تلاش کردند قدرت را برای خود نهادینه کنند و اکنون دارای قدرت نهادینه حق وتو هستند که به هرکدام از آنها این حق را می دهد که در صورت موافق نبودن با هر تصمیمی درسازمان ملل متحد به آن رای منفی داده و جلوی تصویب آن را بگیرند .
اکنون تروریسم شکلی از ناهنجاری و جدایی طلبی و شورش علیه حکومتهای مرکزی شکل دیگری از آن است؛ ازیک سو شاهد لشگرکشی قدرتها به کشورهای کوچکتر و از طرف دیگر رجزخوانی این قدرتها برای یکدیگر را نظاره گر هستیم .
تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی شش دهه مردم فلسطین اشغالی را به بند کشیده و سازمانهای بین المللی در مقابل آن سکوت کرده اند و حتی قدرتهایی چون آمریکا از این رژیم نامشروع، حمایت مالی تسلیحاتی و قانونی می کنند.
آمریکا و متحدانش با حمله به عراق و افغانستان، بی ثباتی را در منطقه خاورمیانه دامن زده اند و میلیون ها شهروند این دو کشور را کشته و زخمی یا آواره کرده اند .
اکنون پاکستان، افغانستان و عراق که کانونهای حرکت نظامی آمریکا در خاورمیانه در چند سال اخیر بوده اند و دو قدرت سابق این کشورها یعنی صدام حسین و طالبان دست پرورده این کشور بوده اند با گسترش بیشتر تروریسم روبرو بوده اند.
شورش در کلمبیا در آمریکای لاتین، شورشیان باسک در اسپانیا، شورشیان طالبان در افغانستان، پ ک ک در ترکیه و شورش در تبت چین همگی حاکی از ایجاد یک موج بی ثباتی در جهان تک قطبی هستند .
اکنون گفتگوهای سردمداران کشورها هم در سایه تهدیدهای آمریکا بعد از حادثه 11 سپتامبر بوی دوران جنگ سرد را دارد و تاکنون بارها روسای جمهور آمریکا و روسیه همدیگر را به اقدامات متقابل نظامی تهدید کرده اند .
گروه منحرف القاعده با دیدن تبعیضهای جهانی علیه مسلمانان درجهان، تحت تاثیر تحریکات سازمانهای اطلاعاتی انگلیس و آمریکا، بدترین و غیر منطقی ترین تصویر را از اسلام در جهان رقم زده اند و زمینه های گسترش فضای نفوذ غرب درقلمرو اسلام با اقدامات خشونت طلبانه خود فراهم کرده اند .
درحالی که آمریکا بسیاری از کشورهای مستقل وغیر همسو با سیاستهای سلطه طلبانه خود مانند ایران را به حمایت از تروریسم متهم می کند و سازمانهای مقاومت مردمی درمقابل اشغال را به عنوان گروه های تروریستی معرفی می کند اکنون تروریسم به واژه ای با معناهای ضمنی بسیار تبدیل شده است .
اکنون هرگونه مقاومت قومی مذهبی و مکتبی درمقابل لیبرال دموکراسی غرب به عنوان تروریسم قلمداد می شود و به غیر از استفاده ابزاری جهان سلطه از موضوع تروریسم برای لشگرکشی، اکنون این واژه را وسیله ارعاب هم قرار داده است .
اکنون هرگونه مقاومت قومی مذهبی و مکتبی درمقابل لیبرال دموکراسی غرب به عنوان تروریسم قلمداد می شود و به غیر از استفاده جهان سلطه از موضوع تروریسم برای لشگرکشی اکنون این واژه را وسیله ارعاب هم قرار داده است . |
بازگشت به دوران استعمار یپر و کلونیالیسم از زمان اعلام جنگ با تروریسم توسط بوش شروع شد که دراین دوران دیگر قدرتهای بزرگ برای سلطه بر کشورهای دیگر فقط از روشهای سیاسی و اقتصادی استفاده نمی کنند و به عنوان مبارزه با تروریسم با هر کسی که نظم و ثبات هماهنگ با منافع آنها را ندارد وارد جنگ نابرابر می شوند.
اکنون با گذشت حدود هفت سال ازآغاز جنگ با تروریسم آمریکا بسیاری از دانشمندان جامعه شناسی سیاسی به این باور رسیده اند تا زمانی که بی عدالتی درروابط بین الملل برقرار است و گروهی یا جامعه ای و یا دولتی در مقام دفاع و عده ای دیگر مهاجم همیشگی برای گسترش قدرت خود هستند؛هرگز ناهنجاری ها از بین نخواهد رفت و حتی افزایش هم خواهد یافت .
افزایش تروریسم در افغانستان و عراق و همچنین افزایش تنش درفلسطین اشغالی همگی نشان دهنده ناکارامدی نظریه اجتناب ناپذیری عدالت است .
درجامعه بین الملل بی عدالتی یک موضوع اجتناب ناپذیر قلمداد شده است و درنتیجه تروریسم و ناهنجاری های دیگرهم به عنوان نتیجه مسلم آن یک واقعیت اجتناب ناپذیرشده اند .
نظر شما