۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۷، ۱۴:۴۷

جایگاه اخلاقی پرسش در گفتگو

جایگاه اخلاقی پرسش در گفتگو

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: گفتگو اتفاقی در زبان و بنابراین یک بازی زبانی است، ازاین رو در آن در اولین سطح، تکثر فهمها و تلقی‌ها برجسته می‌شود و این نکته وزن پرسش و سؤال را در گفتگو پررنگ می‌کند. همانطور که علم و فلسفه و دیگر حوزه‌های معرفتی بشر با پرسش آغاز می‌شوند گفتگو نیز بر پرسش متکی است.

برای تعیین مشخصه‌های گفتگو و تمایز آن با دیگر گستره‌های زبانی می توان آن را در سه محور معرفتی، اخلاقی و وجودی به بررسی نشست:

گفتگو به مثابه روشی معرفتی: اس و اساس معرفتی گفتگو این است که " دیگری و خود" به عنوان طرفین گفتگو اشتباه می‌کنند اما این حق را دارند که اشتباه کنند و درباب اشتباهات خود به گفتگو بپردازند. پیش‌فرض بنیادین معرفتی گفتگو این است که حق مجسم و مجسمه حق جایی موجود نیست و حقیقتهای گوناگون نزد افراد گوناگونی هستند. در این دیدگاه حقیقت، شبکه و منظومه ای است که از کنار هم قرار دادن حقایق گوناگون به دست می آید و در این میان ، گفتگو ابزار مهم و اصلی کنار هم چیدن حقایق متکثر برای بازسازی وحدانیت و هویت حقیقت است.

گفتگو اتفاقی در زبان و بنابراین یک بازی زبانی است، ازاین رو در آن در اولین سطح،  تکثر فهمها و تلقی‌ها برجسته می‌شود و این نکته وزن پرسش و سؤال را در گفتگو پررنگ می‌کند. همانطور که علم و فلسفه و دیگر حوزه‌های معرفتی بشر با پرسش آغاز می‌شوند گفتگو نیز بر پرسش متکی است. اگر پرسش پارسایی ذهن است - که هست - و اگر معارف ما به قد و قامت پرسشهای ما هستند آنچه در گفتگو فرمان و زمام را در دست می‌گیرد پرسشهای ماست. پرسشهای نیکو، روند گفتگو را بهبود می‌بخشند و مانع از آن می شوند که گفتگو به تک‌گویی یا هرزه گویی مبدل شوند؛ پرسشها،  دریچه ها ی نوین و بدیعی را به عرصه‌های نامکشوف ارزانی می‌دارند.

اخلاق گفتگو: مقوله اخلاق همیشه و همه جا پس از ظهور دیگری مطرح می‌شود و این البته پیشاپیش منوط به ظهور "خود" و "فردیت" است. به همین جهت می‌توان فردیت را در جایی با وجدان اخلاقی و دغدغه های ارزشی معادل گرفت و عالی‌ترین نمود و نماد فردیت را کلنجار رفتن با دغدغه‌های اخلاقی به حساب آورد.

در گفتگو ، "دیگری" و بنابراین معضلات اخلاقی به‌وفور و به‌وضوح یافت میشوند و با پررنگ شدن فرد، پرسشهای اخلاقی گستره گفتگو را در بر می‌گیرند. "دیگری" اگر پرسش اخلاقی نیافریند دیگری نیست و تنها در یک گفتگوی سالم و بهینه "دیگری" به‌تمامی خود را برآدمی عرضه می‌کند. از این عرضه، البته دغدغه ها و حساسیتهای اخلاقی می‌جوشند و بدین روی ، گفتگو نه تنها معلول پرسشهای اخلاقی که علت آنها نیز به حساب می آید. اگر دیگری دیدگاههای متفاوتی دارد و اگر دیگری در فضای هنجاری خاصی قرار دارد و اگر او حتی در سرمشق گوناگونی جای می گیرد اینها همه به پررنگ شدن "دیگری" و زایش پرسشها و دغدغه های اخلاقی مهم و جدی یاری می رسانند. از این رو، در یک گفت و گوی سالم و بهینه که هم پرسش هست و هم  دیگرگون بودن و هم چشم‌اندازهای متشابه و متمایز، می‌توان مقام " اخلاق" را پررنگ یافت.

در این میان اما اخلاق گفتگو اخلاق خاصی است ؛ مشارکت در مکالمه و گفتگو ، تفاهم و همدلی، حضور طرفین گفتگو در وجود یکدیگر، تلاش برای پیشبرد و پیشرفت معرفت و حقیقت و حل گره‌های معرفتی، اعتراف به خطا و اشتباه ، نقادی و پرسشگری، حساسیت نسبت به مغالطات و تناقضات، غلبه بر ابزارگونه دیدن طرفین گفتگو و فراتر رفتن از سیطره و سلطه و عاقبت تلاش جدی برای یافتن طرف جدی گفتگو که دیگرگون باشد و آدمی را نقادی و حلاجی کند ، همه می‌توانند هنجارها و ارزشهای یک گفتگوی سالم لقب گیرند؛ هنجارهایی که البته بیشتر وجه سلبی دارند و با توجه به انواع و اقسام گفتگوهای ناقص و معیوب ، بیان شده اند.

عرصه وجودی گفتگو: "دیگری" فقط در فهم آدمی مشارکت نمی جوید و فقط به حوزه اخلاق انسان تعین نمی بخشد بلکه تعریف مجددی از انسان و حوزه های در دسترس و دور از دسترش وی ارزانی می دارد. هویت ما چیزی جز تصویری که ما از خودمان داریم نیست و در جهانی که دیگری وجود نداشته باشد تصور وجود تصویری معین از انسان دشوار است. ابزار اصلی هویت برای دستیازی به تصاویر و مواضع خاصی البته زبان است . زبان رابطه تنکاتنگی با هویت و معرفت آدمی برقرار می کند و جزو لاینفک آن محسوب می شود اما تنها در گفتگو است که "زبان" و "دیگری" بتمامی موجودند و بدین سبب در گفتگو است که انسان به هویت و حدود و ثغور خویش پی می‌برد.

 بدین جهت گفتگو را می‌توان منزلگاه هویت نام نهاد. آری گفتگو در یک سطح بر معارف و شناخت انسان می‌افزاید و در لایه‌ای دیگر پرسشها و دغدغه‌های اخلاقی به وجود می |آورد اما بیش از اینها گفتگو زاینده وجود و هویت انسان  است. بدون گفتگو و اتفاق زبانی آن، " دیگری" موجود نیست تا انسان با توجه بدان تعریف شود، به هویتی دست یابد و مرزهای خودش را با دیگری مشخص سازد. گفتگو از این منظر به آیینه‌ای شبیه است که انسان در آن تصویر و تعریف خود را باز می یابد. انسان چیزی جز ارتباط و رابطه نیست و گفتگو عالی‌ترین نوع ارتباط به شمار می‌رود.

کد خبر 677092

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha