شبكه هاي مختلف صدا و سيما امسال بطوركلي دو نوع برنامه را براي ايام تعطيلات نوروز در كنداكتور خود گنجانده بودند كه شامل مجموعه هاي تلويزيوني داخلي و فيلم هاي سينمايي خارجي مي شد. البته امسال هم مانند 4 سال اخير، تلويزيون رويكرد توليد سريال هاي داستاني را در راس برنامه هاي خود قرار داده بود. يعني به جاي آنكه دست به توليد بي اندازه جُنگ ها، برنامه هاي تركيبي و آثار طنز كم اهميت بزند، تلاش كرد تا حد ممكن ضمن ارائه آثار سرگرم كننده، مفاهيمي را هم به مخاطب خود انتقال دهد تا در اين زمينه به شكل قابل قبولي از توليد دست يابد.
مجموعه هاي تلويزيوني كه طي اين چند سال براي پخش در ايام تعطيلات نوروز از شبكه هاي مختلف پخش شده اند از اين خصوصيت بهره مند بودند. اما به طور مشخص سريال هايي كه امسال پخش شد از اين خصوصيت كاملا" بي بهره بودند. يعني نه تنها حال و هواي خاص بهار و آغاز سال نو را تداعي نمي كردند، بلكه كيفيت نه چندان مناسب آنها باعث شده بود كه اين آثار در برقراري ارتباط با مخاطب دچار مشكل شوند.
مجموعه هاي « داوطلب »، « +O »، « مهمان پذير توبا »، « بانويي ديگر »، «چهره به چهره» از جمله آثاري بودند كه طي ايام تعطيلات نوروزي امسال پخش شدند ولي نتوانستند آن طور كه بايد نظر مخاطب را به خود جلب كنند.
مجموعه « داوطلب » از داستاني به نسبت متفاوت و جسور برخوردار بود كه طي آن مساله خدمت سربازي و حضور در جبهه هاي دفاع مقدس از ديدگاه ديگري مورد بررسي قرار مي گرفت. با توجه به ويژگي هاي فني اين مجموعه بويژه اينكه صحنه هاي جنگي اين اثر با 5 دوربين تصويربرداري شده بود، انتظار مجموعه اي پويا، پرتحرك و جذاب را در ميان مخاطبين جدي رسانه ايجاد كرده بود . اما به نظر مي رسد حجم بالاي برنامه هاي نوروزي كه امكان انتخاب مستقيم را از بيننده گرفته بود و در عين حال شروع بسيار بد سريال كه كند و كشدار و كليشه اي از آب درآمده بود، فرصت ديده شدن را از مجموعه گرفت. البته آن عده از مخاطبيني هم كه سريال را به طور جدي دنبال مي كردند، نتوانستند ارتباط خوب و موثري با آن برقرار كنند.
سريال « بانويي ديگر » كه سعي كرده بود با ارايه داستاني متفاوت درباره ازدواج مجدد نظر مخاطب را به خود جلب كند ، با آنكه در اين راه از بكارگيري شوخي هاي بسيار و طنز هم دريغ نكرده بود، در عمل هيچ جذابيتي براي عمده مخاطبين به همراه نداشت. قصه يك زن كه با انگيزه فداكاري براي بچه دار شدن همسرش، اقدام به گرفتن زن ديگري براي او مي كند، هر چند كه مي تواند در جاي خود قابل تامل باشد و پتانسيل هاي بسياري براي جذب مخاطب دارد اما به خاطر پايين بودن كيفيت اثر كه از ساختار ضعيف و نوع روايت قصه ناشي مي شد، نه تنها بيننده اي براي خود دست و پا نكرد كه نوعي واكنش منفي خانم ها كه اتفاقا" مخاطب اصلي مجموعه به شمار مي رفتند را در برداشت .
سريال « +O » با توجه به اينكه دومين سريال علي شاه حاتمي پس از « خوش ركاب » به شمار مي رفت و با نظر به استفاده از بازيگراني چون محمد كاسبي، رامين ناصر نصير، مجيد صالحي، سحر زكريا و نصرالله رادش و تبليغ به نسبت خوبي كه براي آن انجام شد، در پخش نشان داد كه آنچه يك اثر را قابل توجه مي كند، بيش از بازيگران خوب، متن و قصه اي محكم است كه با كارگرداني مسلط نيز همراه گردد.
مجموعه « مهمان پذير توبا » كه خود حكايتي ديگر است. اين مجموعه چنان ضعيف ارايه شده بود كه حتي بازيگران آن از نام بردن اين اثر در كارنامه هنري خود ابا دارند. اين سريال كه حدود دو سال پيش توليد شده و به دلايل مختلف امكان پخش نيافته بود، در جذب مخاطب بسيار ناتوان ظاهر شد. اين اثر با آنكه تلاش كرد كه با نيم نگاهي به نوروز و مسافرت هاي اين ايام ارتباطي با تعطيلات سال نو پيدا كند و از طرف ديگر به علت فضاي خاص قصه امكان تعدد و تنوع شخصيت هاي مختلف را فراهم سازد در عمل مجموعه اي كاملا شكست خورده محسوب شد . آنجه كه بر صفحه تلويزيون نقش بست، چيزي مغاير با همه ويژگي اثري در خور ايام نوروز بود.
در كنار اين آثار نه چندان مطلوب مجموعه خارجي « مادر پرتوقع» ( با نام اصلي نگهداري از مادر ) كه حدود دو سال پيش دوبله شده بود اثري در خور توجه و قابل قبول بود كه علي رغم تكراري بودن توانست مخاطبين به نسبت زيادي را به خود جلب كند. اين اثر با آنكه از فضاي ذهني و فرهنگي جامعه بسيار دور است، اما به مدد ترجمه متن و دوبله بسيار خوب، فضا سازي هاي موثر، بازي هاي روان و كم اشتباه چنان شرايطي را ايجاد كرد كه مخاطب ايراني هم آن را دوست داشت و هم به تماشاي آن مي نشست.
پخش فيلم هاي سينمايي خارجي خوب و با كيفيت هم ديگر بخش برنامه هاي نوروزي را تشكيل مي داد كه اتفاقا" طرفداران بسياري هم در ميان رسانه ها داشت. هر چند كه با پايان يافتن تعطيلات، كيفيت اين فيلم ها نيز هم كاهش پيدا كرد، اما به هر حال فيلم هاي سينمايي توانستند بينندگان ثابتي را براي خود دست و پا كنند. مخاطبيني كه با دقت به تماشاي اين آثار مي پرداختند. البته در اين ميان توجه و تمايل شبكه هاي مختلف تلويزيون به پخش فيلم هاي آمريكايي هم مساله اي قابل ذكر است كه مي تواند برآيند دلايل زيادي باشد كه توجه آثار آمريكايي به تصوير جاي كلام، قدمت صنعت فيلمسازي اين كشور و برنامه ريزي براي توليد فيلم هايي كه مورد توجه كشورهاي مختلف جهان قرار بگيرد، از جمله اين دلايل است. با تمام اين ها تاثير فيلم هاي آمريكايي بر فرهنگ عمومي جامعه هم نبايد از ياد برود.
هر چند كه خريد يك فيلم سينمايي مطلوب به نسبت توليد يك مجموعه 13 قسمتي با درجه كيفي « ج » و « ب » بسيار آسان تر است و به همان ميزان هم هزينه بسيار كمتري در بر دارد، اما نبايد فراموش كرد كه توليد سريال وظيفه اصلي شبكه هاي تلويزيوني است و بايد در توليد آن دقت لازم صورت گيرد تا كار به جايي نرسد كه مخاطب تنها آثار خارجي تلويزيون را به تماشا بنشيند و مجموعه هاي داخلي را به فراموشي بسپارد.
مازيار شيباني - خبرگزاري "مهر"
نظر شما