به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «سکوت و معنا» با حضور مولف کتاب و منتقدان در شهر کتاب مرکزی برگزار شد.
دکتر سروش دباغ، مؤلف این کتاب به تشریح دلایل اهمیت ویتگنشتاین پرداخت و فصول گوناگون این کتاب را به حاضران معرفی کرد.
دکتر دباغ در آغاز به اهمیت ویتگنشتاین پرداخت و گفت: ویتگنشتاین از جهات بسیاری مورد توجه بوده است و این امر سبب شده است که هم خوانش تحلیلی و هم خوانش قارهای از آرای او صورت گیرد. زندگی جذاب و اسرارآمیز ویتگنشتاین نخستین دلیل توجه فراوان به آثار اوست، او اهل آکادمیا نبود و قواعد زندگی دانشگاهی را رعایت نمیکرد، اما آکادمیا او را تحمل میکرد و از او بهره میگرفت.
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران نفوذ ویتگنشتاین در شاخههای مختلف فلسفی را دلیل دیگر اهمیت او خواند و گفت: ویتگنشتاین اولاً و بالذات فیلسوف معنا است و این دغدغه او در هر دو دوره کاری او مشهود است، اما ادبیاتی که پیرامون فلسفه او صورت گرفته است، شاخههای مختلف فلسفی را از فلسفه ذهن، فلسفه دین، فلسفه روانشناسی و فلسفه علم الاجتماع شامل میشود و این دلیل دیگر توجه فراوان به اوست.
دکتر دباغ نفوذ به اندیشههای ویتگنشتاین در سایر حوزههای علوم انسانی اشاره کرد و گفت: گسترش آرای ویتگنشتاین در حوزههای دیگر غیر از فلسفه مثل روانشناسی و جامعه شناسی دلیل مهمی در گسترش و بسط توجه به اندیشههای اوست.
وی سپس به کتاب «سکوت و معنا» اشاره کرد و گفت: مقالههای این کتاب اندیشههای گوناگون ویتگنشتاین بهویژه آرای او در دوره متاخر را در بر میگیرد، مقاله نخست به چهار تلقی از سکوت اشاره دارد که عبارتند از سکوت خنثی، سکوت سلبی، سکوت عرفانی و سکوت درماین، در همین بحث از اهمیت سکوت عرفانی سخن گفته ام و کوشیده ام در این زمینه به آرای عارفان ایرانی نیز اشاره کنم.
وی گفت: در مقاله دوم سه تلقی مختلف از بحث شباهت خانوادگی را بررسی کرده ام و شخصاً البته با اندکی دخل و تصرف با تلقی سوم موافقم. در مقاله سوم نیز به بحث صدق از نگاه ویتگنشتاین پرداخته ام و کوشیدهام بر خلاف رای متعارف توضیح دهم که میتوان مطابق با کارهای مختلف ویتگنشتاین تئوری صدق حشو و زائد بودن را به او نسبت دهم.
دکتر دباغ در ادامه به سایر مقالات کتاب پرداخت و گفت: مقاله چهارم کتاب میکوشد از نتایج و لوازم آموزههای معرفتشناسانه ویتگنشتاین در فلسفه اخلاق به ویژه شاخه فرااخلاق در تلائم با بحث شباهت اخلاقی بحث کند. در این مقاله بحث فیلسوفان اخلاق جدید چون مک داول را که منکر وجود اصول اخلاقی هستند، با استفاده از آرای ویتگنشتاین نقد کنم و لوازم آرایشان را نشان دهم.
وی سپس مقاله های پنجم و ششم را بیشتر مطابق با دغدغههای شخصی خود خواند و گفت: در مقاله پنجم کوشیده ام به مسئله شر از نگاه ویتگنشتاین بپردازم و در مقاله پایانی هم به نقد و بررسی آرای استاد مجتهد شبستری پیرامون مساله ایمان پرداخته ام و در این مورد کوشیدهام از آرای ویتگنشتاین بهره گیرم.
دکتر دباغ در بخش پرسش و پاسخ نیز به ارائه توضیحاتی پیرامون نگاه ویتگنشتاین به مسئله شر پرداخت و در این زمینه به شرح مختصر آرای دیزی فیلیپس، متخصص فلسفه دین از نگاه ویتگنشتاین پرداخت.
در ادامه دکتر رضا اکبری، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) به ارائه توضیحاتی در مورد کتاب پرداخت.
دکتر اکبری در آغاز با تأکید بر نگاه بالا به کتاب به عنوان آن اشاره کرد و گفت: عنوان کتاب یعنی "سکوت و معنا" بهخوبی انتخاب شده است ، زیرا امری که برای ویتگنشتاین بسیار مهم بوده است، مسئله زبان و معنا است و انتخاب سکوت نیز بسیار مناسب است، البته باید دقت شود که تقابل سکوت و معنا درعنوان کتاب، بر بیمعنا بودن سکوت دلالت ندارد، زیرا در بسیاری از موارد سکوت معانی گستردهای دارد.
دکتر اکبری سپس به مقالات کتاب پرداخت و گفت: انتخاب عناوین مقالات نیز بهدقت و زیبایی اشاره شده است. زیرا نشاندهنده عناصر مختلف در تفکر ویتگنشتاین است، ویتگنشتاین فیلسوفی است و عرصههای مختلف فلسفه او چون فلسفه منطق، فلسفه زبان و مباحث معرفتشناختی را در بر می گیرد.
دکتر اکبری سپس به اهمیت مباحث تطبیقی در کتاب پرداخت و گفت: از مطالعه کتاب ایدههای بسیار خوبی در جهت تطبیق برای انسان حاصل میشود، برای نمونه در بحث سکوت میتوانیم به عرفای خودمان اشاره کنیم، در بحث شباهت خانوادگی، بحثها با مباحث اصولیین و منطقیون ما شباهت دارد، در بحث استدلال برای امتناع زبان خصوصی میتوان به برخی اندیشههای ابن سینا در شفا در جهت اجتماعی بودن زبان اشاره کرد، در بحث خاصگرایی و عامگرایی دراخلاق نیز میتوان به بحث ذومراتب بودن وجود و اطلاق مفاهیم متفاوت بر مراتب مختلف وجود تأکید کرد. بحث ایمان نیز که بیت الغزل مباحث فلسفی ماست و در این زمینه فیلسوفان ما آثار بسیاری نوشتهاند.
دکتر اکبری در ادامه به جامع بودن کتاب از حیث اشاره به آرای گوناگون پیرامون یک موضوع در هر مقاله پرداخت و گفت: این موضوع سبب میشود که دانشجوی ما با آرای گوناگون فلسفی آشنا شود و از تکرار کردن آنها بپرهیزد.
وی سپس به مقاله چهار تلقی سکوت از کتاب پرداخت و گفت: میتوان از گونهای تلقی عرفانی ویتگنشتاین از سکوت با توجه به نظریه تصویری زبان سخن گفت، با توجه به اینکه ویتگنشتاین خودش در مسیری عرفانی سیر می کرده است و با توجه به فقره 6-54 کتاب تراکتاتوس میتوان گفت که ویتگنشتاین معتقد بوده است که با کاری که کرده است، میتوان زبان را رها کرد.
دکتر اکبری در بخش دیگری از سخنش به اهمیت کتاب از نظر آموزش روش نظریهپردازی پرداخت و گفت: هر کس مقالات کتاب را با دقت بخواند، با روش نظریهپردازی آشنا می شود و در مجموع به نظر من کتاب از دید من مثبت است و میتواند پلی برای تفلسف تلقی شود.
وی در بخش پایانی نیز به موضوع توجیه از نگاه ویتگنشتاین اشاره کرد.
دکتر مالک حسینی، عضو هیئت علمی دانشنامه جهان اسلام به بحث از وضعیت ویتگنشتاینپژوهی در ایران پرداخت و در ادامه در مورد کتاب «سکوت و معنا»، نوشته دکتر سروش دباغ سخن گفت.
مترجم «در باب یقین» در آغاز با تأکید بر اینکه سعی میکند سخنانش تخصصی نباشد، به وضعیت ویتگنشتاین در ایران اشاره کرد و گفت: ویتگنشتاین در هر صورت در ایران فیلسوف خوش اقبالی بوده است و به قول دکتر میرشمس الدین ادیب سلطانی در مقدمه چاپ سوم از رساله منطقی-فلسفی، ویتگنشتاین برای ایرانیان به متفکری خودمانی بدل شده است.
وی دو جنبه انس اهل تحقیق فلسفه در ایران در مورد ویتگنشتاین را چنین ذکر کرد: نخست وجود ترجمههایی از آثار ویتگنشتاین به زبان فارسی که تقریباً همه آثار مهم او را شامل می شود و به رغم ایرادهایی که به همه وارد است و برخی را حتی بی اعتبار می کند، میتوان گفت این ترجمهها نمره قابل قبولی دریافت میکنند و با احتیاط قابل استفاده هستند.
وی تأکید کرد: جنبه دوم به آثار تالیفی پیرامون ویتگنشتاین بر می گردد که نشان دهنده آن است که ما با آثار ویتگنشتاین خو گرفتهایم و رفته رفته می آموزیم که به شیوه او فلسفه بورزیم، این امر سبب شده است که امروز بتوانیم آثار علمی و انتقادی در مورد او بنویسیم.
مترجم «کتاب آبی» در ادامه ضمن اشاره به اهمیت ویتگنشتاین در حوزههای گوناگون فلسفی به بحث شر از نگاه ویتگنشتاین پرداخت و گفت: موضوع شر را از این حیث انتخاب کردم که موضوعی ملموس برای عموم است و صرفاً برای اهل فلسفه جذاب نیست. موضوع اساسی پیرامون شر آن است که شر با قدرت خدا چگونه سازگار است؟
دکتر حسینی با اشاره به دیزی فیلیپس ویتگنشتاینپژوه برجسته که در سال 2005 در گذشته است، به آخرین کتاب او در باره موضوع شر اشاره کرد و گفت: فیلیپس در کتاب «مسئله شر و مسئله خدا» به تمایزی که فیلسوفان تحلیلی میان مشکل منطقی شر و مشکل وجودی و دینی آن است می پردازد و معتقد است که این تمایز نادرست است و پاسخ یگانهای برای مساله شر یافت نمیشود.
دکتر حسینی گفت: فیلیپس معتقد است که فیلسوفان تحلیلی که به سازگاری یا ناسازگاری موضوع شر و خدا قائلند بر مبنای تصویری از خدا استدلال میکنند که کلاً با تصویر مؤمنان از خدا متفاوت است و اساساً در نگاه مؤمنان این قواعد منطقی نیستند که مسائل دینی را روشن می کنند، بلکه زبان دینی خودش قواعد و منطقی دارد که طبق آن موضوع سازگاری یا ناسازگاری مسئله شر و خدا منحل می شود.
دکتر حسینی در پایان گفت: فیلیپس میکوشد تلاشهای دینی و سکولار بار عقلی کردن یا عقل زده کردن زندگی را کنار بزند و در واقع مخالف تحمیل منطق انتزاعی بر زندگی انسان است.
نظر شما