- علی شجاعی صائین: ... طبیعتا تولید فکر در کشورمان در شرایط کنونی شاید قابل مقایسه با خیلی از کشورهای دیگر نباشد. در بعضی شاخه ها حتما از ما پیش اند، ولی فکر می کنم ما در جایی حتی از داشته های خودمان هم غافل مانده ایم. ما کارهای تالیفی ضعیفی داریم که در کشور چاپ می شوند و تعدادشان کم هم نیست اما تالیفات خوب هم کم نداریم. آیا برای همانها اقدام کرده ایم؟ ضمن اینکه هر جا چیزی نداشتیم، دال بر این نیست که نمی توانیم. آیا اندیشمندانی که به سمت ترجمه می روند، نمی توانند موجب یک حرکت جدید بشوند؟ این خلاقیت و توان فکری را ندارند (که در آن حوزه باعث یک حرکت جدید و تولید فکر بشوند) فکر می کنم اگر باور بکنیم، می توانیم. اگر همین طور همیشه بگوییم نداریم، دیگران دست بالا را دارند، طبیعتا قرنها خواهد گذشت و چیزی تولید نخواهیم کرد و هر لحظه و هر سال بر این فاصله افزوده خواهد شد و ما عقب ماندگی مضاعف پیدا می کنیم.
یک جا باید فرهیختگان ما عزمی جدی برای جبران این عقب ماندگی به خرج دهند. حداقل ما باید از یک جایی شروع کنیم. من فکر می کنم، نه دانسته های مان آن قدر ضعیف است که اساسا نتوانیم چیزی ارائه بدهیم، نه توانایی های مان آن قدر ناچیز است که بتوانیم تولید فکر کنیم. برنامه و همت می خواهد. سیاست گذاری باید باشد. من شخصا با سیاستهای موجود در حوزه ترجمه کشور خیلی موافق نیستم. زمانی در این کشور، ناشر کتاب کودک در قبال تالیف اجازه ترجمه داشت. به نظر من خیلی بد است که ما از آن شرایط دور شده ایم. ناشر این اجازه را دارد که به هر میزانی که خواست، ترجمه بکند. فارغ از انگیزه که آیا این انگیزه فرهنگی است یا مادی - اقتصادی بالاخره ناشر در قبال فرهنگ ملی هم وظیفه ای دارد. این را باید در سیاست نشرمان متجلی کنیم.
باید از ناشران هم خواهش کنیم که به فرهنگ ملی توجه جدی داشته باشند. این همه در حوزه ادبیات، حکایات، تمثیلها، شعر، کار قابل ارائه برای حتی کودکان و نوجوانان داریم و بعضی ناشران در این زمینه اقدامات خوبی هم انجام داده اند ولی فکر می کنم سهم ترجمه هنوز خیلی بالاست. این سهم شایسته فرهنگ ما نیست. ما می توانیم داشته های فرهنگی مان را به نسل خودمان و حتی به همه دنیا ارائه کنیم. وزارت فرهنگ و ارشاد هم باید در زمینه سیاست گذاری برای زمینه سازی ترجمه آثار ایرانی، فعالیت بیشتری داشته باشد ولی ناشران و فرهیختگان هم به نظرم وظیفه دارند؛ اینکه داشته های ما اندک است به نظرم دلیل کافی برای رسیدن به وضعیت موجود نیست.
* ما الان نزدیک به 8000 ناشر فعال داریم. قانونی وجود دارد که اینها باید در سال حداقل پنج کتاب تولید کنند؟
- چهار کتاب.
* ناشران زیادی هم هستند که بسیار بیش از این ارقام تولید دارند. اگر همین حداقل را مد نظر بگیریم و فرض کنیم باید به ازای هر یک کتاب ترجمه، سه کتاب تالیف شود، ما نیاز به 24000 مولف داریم. فکر نمی کنید رشد بی رویه تعداد ناشران که با بررسی کیفی کارنامه بسیاری از آنها، می توان به این نتیجه رسید که کاری جز کتاب سازی ندارند، باعث تولید این همه کتاب نازل به لحاظ کیفی، هم در عرصه ترجمه و هم تالیف شده است؟ آیا پیش از التزام ناشران به این قوانین، نباید نگاهی به تعداد ناشران، مولفان و مترجمان واقعی از یک طرف و برنامه های مان (از جمله قانون ترجمه در قبال تالیف) از طرف دیگر داشته باشیم؟
- ما در حال حاضر 9000 ناشر دارای مجوز داریم، 2500 تقاضا هم برای مجوز جدید نشر وجود دارد. البته از این میان حدود 4000 ناشر فعال هستند. حتی همین 4000 ناشر هم از ظرفیت تولید فکر ما خیلی بالاتر است. یک سری مشکلات ساختاری ما را به این سمت برده است؛ عدم شکل گیری ناشران قوی به تعداد کافی و برخی سیاستهای حمایتی مانند توزیع کاغذ یارانه ای، تسهیلات اعتباری و... خیلی ها را به فکر اخذ مجوز نشر انداخته است.
به نظرم با مشورت کارشناسان باید یک بازبینی جدی در این زمینه داشته باشیم و اندکی سخت تر و با شرایط فرهنگی بالاتری نسبت به صدور مجوز اقدام کنیم تا سیاستهایی که به نوعی مروج تولید آثار ضعیف است، تضعیف شود. این نکته مهمی است. به هر حال الان این ناشران مشغول فعالیت هستند. ما باید در کنار اصلاح سیاستهای صدور مجوز، از آثار ارزشمند و فاخر حمایت بیشتری بکنیم. خوشبختانه معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال جاری به خصوص از این نظر کارنامه درخشان تری به نسبت سالهای گذشته داشته و با خرید چشمگیر کتابهای فاخر بر پایه نمایشگاه های استانی به تجهیز کتابخانه های مدارس کمک خوبی کرده است. اگر بتوانیم این سیاست را حداقل برای پنج سال متوالی ادامه بدهیم و به نوعی از این آثار ارزشمند، پیش و پس از چاپ حمایت کنیم به تدریج ناشران ما به سمت تولید آثار فاخر خواهند رفت و در این صورت، امکان ترجمه آنها هم بهتر و مناسب تر خواهد بود. فکر می کنم باید در صدور مجوز نشرمان بازبینی و سیاستهای حمایتی از آثار فاخر را هم تقویت کنیم.
ما به عنوان خانه کتاب با برپایی بعضی جایزه های جدید مثل "کتاب فصل" برای معرفی و حمایت از آثار فاخر بسترسازی می کنیم. می دانید که در کتاب سال، تنها یک اثر را به عنوان برگزیده سال معرفی می کنیم. این خیلی کم است. حتما کتابهایی هستند که فاصله اندکی با آن کتاب دارند. با برگزاری جایزه کتاب فصل این فضا آماده شد که کتابهای بیشتری به علاقمندان معرفی بشود. با چنین سیاستهایی باید فضا را به سمتی سوق بدهیم که آثار فاخر و ارزشمند، بیشتر مورد حمایت قرار بگیرند و نویسندگان و ناشران چنین آثاری بیشتر معرفی و حمایت بشوند تا عرصه بر کتابهای ضعیف و زرد تنگ شود...
نظر شما