به گزارش خبرنگار مهر ، صبح دیروز در بخش نخست همایش " آموزش علوم سیاسی ، چشم انداز ها و راهکارها" که به اندیشه سیاسی اختصاص داشت، دکتر محمد رضا تاجیک استاد دانشگاه شهید بهشتی ، دکتر محمد جواد غلامرضا کاشی استاد دانشگاه علامه طباطبایی و دکتر حسینعلی نوذری ، استاد دانشگاه آزاد اسلامی سخنرانی کردند.
در آغاز دکتر محمدرضا تاجیک ، درباره " نااندیشیدههای اندیشه سیاسی " سخنرانی کرد و گفت: به سبک تاریخ فرهنگی سعی میکنم درباره تاریخ سکوت و مطالبی که در موردشان سخن گفته نشده حرف بزنم. ما در ساحتی اندیشیده با اندیشه سیاسی آشنا شدیم وطی آشنایی جامعه ایرانی با گفتمان مدرنیته، بسیاری از مباحث آن از جمله اندیشه سیاسی را وام گرفتیم و اسیر بت اندیشه سیاسی غربی شدیم و نتوانستیم و نخواستیم نگاهی در زمانی و هم زمانی به آن داشته باشیم .
وی تأکید کرد: ما در مواجهه با اندیشه سیاسی دچار کوررنگی شدیم و مفاهیم مدرنیته را روی هر بحثی پاشاندیم و در نتیجه امر سیاسی را بدل به روساخت کردیم و نکوشیدیم آن را به عنوان سویه مؤسس جامعه بنگریم.
تاجیک گفت: ما جامعه را بهمثابه امری متحول ندیدیم و لذا در عرصه سیاست احکامی مطلق را مطرح کردیم و همچنین سیاست را با طبیعت اینهمان کردیم و متوجه نشدیم که روشهای یوزیتویستی توان تحلیل امور سیاسی را ندارند. ما تلاش کردیم سیاست را در حوزه دولت محدود کردیم و دیگر بازیگران غیر از نخبگان سیاسی ندیدیم. ما سیاست را همچنان در قامت کلان دیدیم و هیچگاه به خرده سیاستها توجه نکردیم و متوجه نشدیم که در هر رفتار جزیی امکان نهفته شدن سیاست هست.
تاجیک با محدود شدن سیاست در عرصه علم ( Science) گفت: این علمزدگی منجر به منحصر شدن سیاست به آنچه دیدار متافیزیک حضور مینامیم گشت و سیاست محدود به احکام علمی شد.
تاجیک تأکید کرد: در نتیجه این نگاه سیاست را در چنبره عقل دیدیم، آن هم عقلانیت خود بنیادی که متکی بر عقل استعلایی است و آنچه معنا نمییافت گزاره غیرعقلانی و به تعبیر دریدا غیرقابل تعبیر میشد. ما امر سیاسی را امری متشخص دیدیم که امکان بررسی آن در فضایی دترمینیستی هست و لذا میتوان آینده را پیشگویی کرد. در حالی که بعد ازگذشت یک صد سال از آموزش علوم سیاسی ، هنوز توان پیشبینی آینده را نداریم .
تاجیک گفت: همچنین سیاست در کشور ما همواره صدایی مردانه داشت و هیچگاه پژواک صدای زنان در آن شنیده نشده است و سیاست را همواره علم قدرت به مثابه مقوله ای متمرکز و هابری دیدیم و چهره پنهان و متکثر قدرت را ندیدیم . لذا از حقیقت قدرتی که در جامعه مان عمل می کند، غفلت کردیم . همچنین امر سیاسی را در چنبره امر اجتماعی محدود کردیم و متوجه نشدیم که امر اجتماعی هم سیاسی است و سیاست را همواره تحت بنیان های اندیشه مدرن اندیشیدیم و هیچگاه سویه های انسان انگارانه آن را ندیدیم . لذا نتوانستیم گذشته و آینده اندیشه سیاسی را لحاظ کنیم . متاسفانه اندک اندک به تعبیر دکتر شریعتی اساتید گرام به رادیوگرام تبدیل شده اند و آنجا که می خواهیم در مورد خودمان حرف بزنیم ، به کویر برهوت بر می خوریم . ما باید صداهای نشینده را بشنویم و انسان ایرانی هم می تواند تقریرگر فضا و گفتمان نوین اندیشه سیاسی باشد.
درادامه دکتر محمد جواد غلامرضا کاشی ، استاد دانشگاه علامه طباطبایی به بحث از " غفلت از وجوه هنجارین آموزش اندیشه سیاسی در ایران " پرداخت و گفت: تصور من این است که علم سیاست اصولا به معنای علمی کلمه سودایی بوده است. که هیچگاه تحقق نیافته و علوم سیاسی همواره وجهی هنجارین و ارزش واورانه و اخلاقی هم دارد.
وی تأکید کرد: علوم سیاسی در عرصه آموزش هم معطوف به داوری و قضاوت در مورد امور سیاسی است. در حالیکه علم سیاست چنان که در ایران است ، فاقد این وجه است و دانشجویان نمی توانند قضاوت سیاسی کنند.
دکتر کاشی گفت: البته در غرب هم در ابتدای کوشیدند دانشی فاقد سویه هنجارین ناشی کنند، اما چنانکه و بر تاکید کرده است . علم سیاسی حتی در حالت توصیفی نیز وجه هنجارین دارد و علاوه بر عقلانیت صوری، دارای عقلانیت ارزشگذارانه و داوری بازیگران سیاسی است. لذا مشروعیت سیاسی اهمیت بالایی در علم سیاست دارد.
دکتر کاشی در ادامه به ارتباط علم سیاست با رخداد سیاسی اشاره کرد و گفت: همین امر موجب می شود که علم سیاست نمی تواند از فارغ ارزشگذاری ها صورت گیرد. درحالیکه در ایران از وجه هنجارین علم سیاست غفلت می شود.
وی سپس به دلیل این غفلت اشاره کرد و گفت: در ایران آکادمی ها از سیاست صرفا وجه علمی را باز تولید می کنند ، در حالیکه در غرب علم سیاست، از دل فلسفه سیاسی جوشید اما در ایران متوجه تحولات اخیر علوم سیاسی نبودیم.
وی گفت: مساله مهتر ساختار ذهنیت جمعی ، تاریخی و فرهنگی است ، ما اصولا در این ساختار فاقد دهنیت توانا در بررسی امر سیاسی به معنای یونانی آن بودیم . لذا ما همیشه در فهم علوم سیاسی به عنوان علمی وارداتی با کاستی یک سرمایه مواجهیم ، یعنی می توانیم توصیف رخدادهای سیاسی را بکنیم . اما هیچ وقت توان قضاوت اخلاقی در مورد نوع رخدادهای سیاسی را نداشتیم .
دکتر علی اکبر امینی استاد دانشگاه آزاد اسلامی در مورد اندیشه سیاسی در شرق باستان سخنرانی کرد و پس از او دکتر حسینعلی نوذری استاد دانشگاه آزاد اسلامی با عنوان " نگاهی به رابطه پارادایم های سه گانه فلسفه سیاسی ، اندیشه سیاسی ونظریه سیاسی و آسیب شناسی آموزش آنها در مراکز علوم سیاسی "سخنرانی کرد.
دکتر نوذری با اشاره به تاثیر فراوانی که از اندیشه های غربی در علوم سیاسی گرفته ایم گفت: ما در هر صورت ناگزیریم به آبشخورهای غربی توجه کنیم و البته نباید منفعل باشیم و البته به سویه های هنجاری باید توجه کنیم .
وی تاکید کرد: بحث من مغفول ماندن فلسفه سیاسی به مثابه خاستگاه اندیشه سیاسی ، نظریه سیاسی و علم سیاست است در حالیکه امروزه همه رویکردهای موجود درعلم سیاسی هم از نظر علمی و هم از نظر شالوده های سیاسی ، متاثر از فلسفه سیاسی است . حال آنکه با این حوزه مهم را فراموش کرده ایم .
دکتر نوذری با تاکید بر اینکه مغفول ماندن فلسفه سیاسی امری فراگیر در جهان است ، گفت: البته در دهه های اخیر نظریه هایی چون نظریه جان راولز و رابرت بازیک ،موجب احیای مجدد فلسفه سیاسی به مثابه چتری فراگیر شده اند و این نظریه ها موجب شده اند که مرگ فلسفه سیاسی با تردید جدی مواجه شود.
وی در پایان گفت: یکی از مسائلی که موجب فراموش شدن فلسفه سیاسی شده است ، عوام زدگی است . به ویژه عوام زدگی ایدئولوژیک که بر حوزه های گوناگون علم سیاست حاکم شده است.
نظر شما