به گزارش خبرگزاری مهر، "دیونیس کاپتار" در تحلیلی که روز گذشته به طور مفصل در این سایت به چاپ رساند می نویسد: بخش قابل توجه اورانیوم روسیه مطابق با موافقتنامه مورخ 16 اکتبر سال 1992 وارد بازار آمریکا می شود. این صادرات از طریق شرکت غنی سازی آمریکا (USEC) به قیمت ثابت صورت می گیرد. مابقی مبادلات مورد تعرفههای وارداتی حمایتی قرار میگیرد. طرف آمریکایی در سال 1991 این تدابیر ضد دامپینگ را معرفی کرد که فروش اورانیوم روسی در بازار آمریکایی باعث افت قیمتهای سوخت هسته ای شد.
وی می نویسد: کنگره ایالات متحده در حال آماده کردن لایحه ای است که همکاری با روسیه در زمینه انرژی هسته ای غیرنظامی را ممنوع می کند. به عنوان توجیه این ممنوعیت اشاره شده است که گویا روسیه با ایران، کره شمالی و سوریه در زمینه مشارکت هستهای روابط دارد. در این اثنا به این نکته توجه نشده است که یک ماه قبل، 6 می سال 2008، روسیه و ایالات متحده در مسکو موافقتنامه دوجانبهای درباره همکاری در زمینه استفاده صلحآمیز از انرژی اتمی منعقد کردند. سرگئی کرینکو رئیس سازمان دولتی اتمی روسیه موسوم به «روساتم» در آن مراسم نماینده طرف روس بود و ویلیام برنس سفیر فوق العاده و تام الاختیار ایالات متحده در روسیه، نماینده طرف آمریکایی. موافقتنامه مذکور اصول اساسی روابط آینده بین دو کشور در زمینه کاربرد انرژی اتمی را تعیین کرد. این سند برای روسیه در بازار اتمی ایالات متحده که گنجایش سرمایه آن به چندین میلیارد دلار میرسد، دورنمای خوبی فراهم میکند. در هر حال، به برکت این موافقتنامه شانس صنایع اتمی روسیه برای دریافت سفارشهای سودآور ارتقا یافته است.
جرج بوش رئیس جمهور ایالات متحده از طرف خود از نیل به تفاهم بین دو کشور در این زمینه اظهار قدردانی کرد. وی روز 13 می از قانونگذاران خواست از این موافقتنامه حمایت کنند، ولی ابتکار او با انتقادات شدیدی روبرو شد. ادوارد مارکی، نماینده دمکرات کنگره، طی یک نامه سرگشاده از توافق روسی-آمریکایی انتقاد کرد. مارکی، روسیه را به مسائلی چون کمک به برنامه هستهای ایران و صدور سیستمهای ضد هوایی به این کشور متهم کرد و همانطور که میبینیم، تلاشهای مارکی برای خنثی کردن موافقتنامه امضا شده با روسیه به ثمر نشسته است و حالا کنگره ایالات متحده به بررسی لایحه ویژهای خواهد پرداخت که جلوی توافقات مسکو را بگیرد.
لازم به ذکر است که کارشناسان که موافقتنامه مذکور را بررسی کردند، به این نکته توجه کردند که طرف آمریکایی به تجار روس اجازه نخواهد داد به صورت یکجانبه وارد بازار آمریکایی شوند. بنابراین، واشنگتن از مسکو گذشتهایی را خواهد خواست که به هنگام امضای موافقتنامه اعلام نشده بودند. در آن زمان این نقطه نظر ابراز شده بود که ایالات متحده به قطع یا کاهش ابعاد همکاری روسیه با ایران علاقهمند است که ممکن است همین شرط مطرح شده باشد.
این نقطه نظر به طور غیرمستقیم به اثبات رسید: ولادیمیر پوتین رئیس جمهور وقت روسیه 5 می 2008 فرمانی درباره الحاق روسیه به تحریمات شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران امضا کرد.
درزمان اخیر روسیه بارها بهانهای برای بحث درباره بازگشت به رفتار ناپسند سالهای 1990 فراهم کرده است. اکنون کشورمان می تواند در صحنه جهانی از منافع خود دفاع کند و به گذشتهای یکجانبه تن ندهد. لذا بعید نیست که آمریکاییها الآن مشغول آزمایش استقامت روسیه باشند تا ببینند که اگر از مسکو اقدامات واقعی را به نفع خود به دست آورند و بخش توافقات خود را اجرا نکنند، چه میشود؟ در این رابطه باید خاطرنشان کرد که توان اقتصادی، سیاسی و نظامی روسیه به کشورمان اجازه می دهد در مسیر مستقل خود حرکت کند. در این شرایط هیچ معنی ندارد که زیر بار فشار خارجی برود.
رجب صفروف، مدیر مرکز مطالعه ایران معاصر در توضیح این مطلب به KMnews، گفت:
- ایالات متحده دوباره برای چندمین بار سعی میکند سر روسیه کلاه بگذارد. واشنگتن دوباره نقش حقهباز پر رو و متکبر را بازی میکند. به روسیه "هویچ" نشان میدهد و از آن می خواهد که به قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت سازمان ملل متحد ملحق شود که اوایل ماه مارس سال جاری صادر شد. اگر تمام تاریخ نوین روابط روسی-آمریکایی را بررسی کنیم، واضح و روشن خواهد شد که ایالات متحده در طول 16 سال اخیر همیشه از روسیه انواع مختلف گذشتها در تمام طیف مسایل بین المللی را میخواست که در آنجا منافع روسیه متمرکز شده بودند. واشنگتن هر دفعه در عوض این خواستها وعدههای زیادی می داد ولی هر موقعی که روسیه گذشت می کرد، آمریکاییها هیچ کدام از وعدههای خود را اجرا نمی کردند. همین وضع به هنگام انحلال پیمان ورشو مشاهده شد که به ما قول انحلال ناتو را داده بودند. وعدههایی که در سرزمین جامعه مشترک المنافع هیچ گونه حضور ناتو و نیروهای آمریکایی نباشد، اجرا نشدند و حالا این نیروها تقریباً همه جا حضور دارند. در زمینه حفظ پروژههای اقتصادی و انرژتیک روسیه در عراق و تأمین نفوذ سابق روسیه در افغانستان نیز همین طور شد. همچنین می توان به وعدههای اجرا نشده واشنگتن مبنی بر اینکه ایالات متحده هیچ وقت تحت هیچ شرایطی از جهت گیری ضد روسی بعضی جمهوریهای شوروی سابق حمایت نکند، اشاره کرد. وعدههای آنها مبنی بر اینکه هیچ وقت به هیچ یک از کشورهای جامعه مشترک المنافع بدون هماهنگی با روسیه کمک نکنند چرا که می فهمند که جامعه مشترک المنافع، منطقه منافع حیاتی روسیه است، محقق نشدند. می توان مثالهای دیگری هم زد.
و حالا که دو روز بعد از صدور فرمان ولادیمیر پوتین رئیس جمهور سابق روسیه درباره الحاق روسیه به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، در مسکو موافقتنامهای بین دولتین روسیه و آمریکا درباره استفاده صلحآمیز از انرژی اتمی امضا شد، معلوم گردید که معامله مکارانه جدیدی با روسیه منعقد شده و اینکه آمریکاییها دوباره به قول خود وفا نخواهند کرد.
متاسفانه، ما شاهد آن هستیم که مسکو به اصطلاح پا در کفش قبلی گذاشته و اشتباهات خود را تکرار میکند که این وضع سال به سال از نو دیده میشود. معلوم نیست چرا روسیه این دفعه حرف آمریکا را باور کرد ولی ظاهراً دوباره از حالت عروس فریب خورده سر در خواهد آورد. هم اکنون احتمال زیادی می رود که کنگره آمریکا این موافقتنامه را تصویب نکند یا در بهترین فرصت آن را برای سالهای طولانی کنار بگذارد. جای تأسف است که این شیوه گول زدن روسیه در طول تاریخ نوین همیشه به راحتی کارگر میافتد.
حالا باید پرسید نتیجه این تحولات چیست؟
اولاً، ایالات متحده عملیات تخریبی ایدئولوژیکی خود را انجام داده و بدنبال قرار دادن روسیه در برابر کشور دوست همسایه ایران است.
ثانیاً، طبیعی است که تصمیم رسمی روسیه درباره الحاق آن به تحریمات، در ایران به عنوان یک اقدام مطلقاً غیر دوستانه تلقی شد که غرور و خودآگاهی ملی ایرانیان را تضییع کرد. ولی باید از مقامات ایرانی قدردانی کرد که بلافاصله اعلام کردند که می فهمند باد از کدام طرف میوزد و چرا مسکو به تحریمات ملحق شده است. محمود احمدینژاد رئیس جمهور ایران بلافاصله به تودههای وسیع مردم ایران فهماند که این اقدام ماهیتاً سیاسی به هیچ عنوان بر همه زمینههای مهم دیگر همکاری میان روسیه و ایران اثر نخواهد گذاشت. ولی همه محافل سیاسی روسیه میفهمند که با عنایت به ذهنیت ملی و روانشناختی ایرانیان، این اقدام ضد ایرانی مسکو عواقبی خواهد داشت.
ثالثاً، با وجود اینکه مقامات رسمی ایران اعمال مسکو را به عنوان اشتباه اجباری شناختند، تصمیم روسیه مبنی بر حمایت از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد تا حدودی برای تهران غیر مترقبه بود چرا که ایران و روسیه با مهم مذاکرات سیاسی بیوقفهای داشتند. محتوای این مذاکرات ناظر بر انعقاد قراردادهای بازرگانی و اقتصادی بلندمدت به بهای دهها میلیارد دلار از جمله در بخش انرژی و نیز تعمیق روابط بود. علاوه بر آن ایران آماده میشد بعد از تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر، به روسیه ساخت دو نیروگاه اتمی فوق العاده مدرن معادل 4 میلیارد دلار آمریکا را پیشنهاد کند. ولی بعد از اتفاق اخیر، احتمال کمی میرود که مذاکرات درباره اجرای این پروژه و پروژههای دیگر در آینده نزدیک از سر گرفته شود.
باید این واقعیت را قبول کرد که ایالات متحده موفق به افکندن سایه شوم بر دورنمای همکاری در حال گسترش سیاسی و بازرگانی-اقتصادی بین روسیه و ایران شده است. همچنین بدیهی است که روسیه از معامله هستهای با واشنگتن که کارشناسان زیادی آن را مشکوک محسوب میکنند، هیچ بهرهای دریافت نخواهد کرد. بدتر از آن این است که روسیه با پیوستن به تحریمات، به چهره خود لطمه وحشتناکی زده و طرحهای متعدد دهها میلیارد دلاری خود را در ایران در معرض خطر قرار داده است. فقط یک چاره باقی مانده است. محافل وسیع اجتماعی روسیه و طرفداران بالقوه سیاست مسکو در خاور نزدیک و میانه امیدوارند که روسیه بالاخره اعتماد ایران، مهمترین شریک و همسایه خود و کشور کلیدی جهان اسلام را از دست ندهد.
نظر شما