به گزارش خبرگزاری مهر، هادی وکیلی در مطلبی با عنوان آسیبشناسی معنویتگرایی نو پدید در کشور نوشت: سهلانگاری در شریعت که پایبندی به قواعد عرفی و اجتماعی دین در آن نه تنها شرط لازم یا کافی برای رسیدن به کمال نیست بلکه زیانبار یا حداقل دست و پاگیر معرفی می شود وفقدان مبانی نظری در الهیات که ناشی از انفصال فرهنگی ، تاریخی و اجتماعی آموزههای غیر سیستماتیک این جنبشها از آموزههای دینی است از جمله ویژگیهای کلی جنبش های نوپدید معناگرا است.
وی طی مقالهای در آخرین شماره کتاب نقد یادآور شد: تحمل ادیان دیگر و تجویز نوعی سهل انگاری و ترک به اصطلاح عصبیت دینی همچنین گروهگرایی و استفاده از شخصیتهای کاریزماتیک و تکیه بر اقتدار شخصی آنها در تأثیرگذاری بر طرفداران در کنارتوجه افراطی به انسان تا حد الهی تلقی کردن او از دیگر ویژگیهای جنبش های معنا گرا است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی تصریح کرده است: جنبشهای نو پدید را بهسختی میتوان در قالب دین یا آئین تعریف کرد. آنها فقط جنبش اند و در واقع ترکیبی از ایدئولوژیهای متافیزیک شرقیتبار و نیز چند الهیات و فلسفه که در لوای مدارای جهانی و نسبیت اخلاق شکل گرفتهاند. این جنبشها، نتیجه طبیعی پیشتازی اومانیسم اند. تعالیم آنها مبتنی بر این است که انسانها به لحاظ زیستشناختی، تکامل یافته و اکنون باید به لحاظ معنوی تکامل یابند. در این جنبشها انسان جایگاه محوری و مرکزی دارد و موجودی الهی تلقی میشود که در مسیر تکامل، رهسپاردگرگونی و تبدیل به خدا شدن است. آنها بر این باورند که خدا در همه چیز است و همه چیز بر روی هم خدا را تشکیل می دهد . بنابراین انسان به عنوان بخشی از طبیعت، در واقع بخشی از خدا است.
وی بحرانهای هویت دینی در مدرنیته، نادیدهانگاری برخی از امور فطری معنوی و قدسی یا عدم تامین مناسب آنها، بحران عدم یا کاهش توجه به حقوق زنان، رشد بی رویه و خودسرانه سرمایه داری و تبعات ناشی از آن، حرکت به سمت صلح جهانی به دلیل نفرت عمومی از جنگ، نیاز به تشکیل گروه به سبب ترس از تنهایی نهفته در ماهیت مدرنیته همچنین شرایط ظهور شخصیتهای کاریزماتیک به دلیل بحرانهای جهانی را از دلایل کلی شکل گیری جنبش های نوپدید معناگرا ذکر کرده است.
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی نگاههای افراطی و تفریطی همچنین عوارض جهانی شده و تقارب وسیع فرهنگی مردم جهان با یکدیگر به دلیل رشد ابزارهای فناوری و تبادل اطلاعات همچنین پوشش اطلاعاتی قوی رسانه های غربی در مقابل ضعف رسانه های داخلی را از علل اقبال جامعه ایران به این جنبش ها می داند و می افزاید: در این حقیقت نمیتوان تردید کرد که جنگ تحمیلی هشت ساله در ایران اسلامی درکنار قهرمانی و رشادت های خیل عظیمی از دلاورمردان، رزمندگان و ایثارگران، ناگزیر و ناخواسته، پارهای از عوارض روحی و روانی به همراه داشته است. صد البته عرق ملی و سطح عاملی و سطح بالای باورهای دینی و مذهبی مردم، گرچه در کاهش دردهای زندگی پس از جنگ، به عنوان عاملی قوی به کمک جامعه آمد با این حال اما آسیبهای ظاهری و باطنی و به خصوص غم از دست رفتن عزیزان مردم را نیازمند به وجود آن دسته از سرپناه های روانی و آرامش روحی ارزانی بدارد. متأسفانه پس ازدوران جنگ هم اقدام خاصی پر کردن جای خالی سازمانهایی برخاسته از بطن اجتماع که بتواند خلأخای موجود را بپوشاند، صورت نگرفت. در چنین شرایط خطیری موجی از جریانهای مورد بحث، زمینه را برای جذب و نفوذ فراهم دیده، به بسط وتبلیغ و رواج خود پرداختند ودر این راه به موفقیتهایی دست یافتند.
هادی وکیلی در این مقاله که در آخرین شماره کتاب نقد منتشر شده تکیه بر مفاهیم رحمانی دین، آشنایی عمیقتر و همدلانهتر با انسان مدرن، آشنایی با افکار بلند امام (ره)، بومی کردن و برخورد گزینشی با عناصر مثبت مدرنیته، نگاه نقدانه و گزینشی به تجربیات دینی دیگران همچنین نگاه دوباره و بازتعریف اندیشه های روشنفکران دینی در زمینه پیوند تست و مدرنیته و بازسازی مولف های دینی با تکیه بر دو عنصر زمان وعلم را به عنوان برخی راههای پیشنهادی اولیه برای جلوگیری از گسترش های نو پدید معناگرا یاد آور شده است.
نظر شما