۱۲ تیر ۱۳۸۷، ۱۱:۱۰

پایان تئاتر پارس؟ ـ 1/

نفس‌های تئاتر 60 ساله پارس به شماره افتاده است

نفس‌های تئاتر 60 ساله پارس به شماره افتاده است

تئاتر پارس یکی از قدیمی‌ترین سالن‌های نمایش تهران است که این روزها در خیابان لاله‌زار در وضعیتی بسیار نابسامان روزگار می‌گذراند و مدیران آن چشم‌انتظار یاری مسئولین و متولیان تئاتر کشور برای رفع مشکلات سالن هستند.

به گزارش خبرنگار مهر، قدیمی‌ترین سالن‌های نمایش شهر تهران در خیابان لاله‌زار واقع شده‌اند که در گذشته رونقی خاص داشتند و پذیرای علاقمندان تئاتر بودند. تئاترهای نصر، پارس و دهقان روزگاری محل اجرای آثاری برجسته در حوزه تئاتر ایران بوده‌اند.

گروهها و بازیگران حرفه‌ای تئاتر که همگی برای جامعه هنری کشور شناخته شده‌اند در این سالن‌ها فعالیت می‌کردند. عزت‌الله انتظامی، علی نصیریان، جمشید لایق، جمشید مشایخی، داود رشیدی، محمدعلی کشاورز و برخی هنرمندان بزرگ که اکنون در میان ما نیستند از جمله فعالان تئاترهای لاله‌زار بوده‌اند.

اما این روزها لاله‌زار دیگر شاهد آن روزها نیست و اثری از تئاتر دهقان هم باقی نمانده است. تنها چیزی که به چشم می‌خورد انبارهای لوازم الکتریکی است. گراند هتل نیز سرنوشتی همچون تئاتر دهقان داشته و تمام قدمت و ارزش خود را میان گرد و غبار وسایل مغازه‌دارانی که اجناس خود را آنجا انبار می‌کنند به فراموشی سپرده است.

همین چند ماه پیش بود که خبر سرقت از تئاتر نصر همه اهالی هنر را متأثر کرد و در آن ایام چون تنور داغ بود قول و قرارهایی برای مرمت و بازسازی تئاتر نصر داده شد. سیزدهمین جشنواره بین‌المللی نمایش‌های آئینی سنتی نیز کار خود را از تئاتر نصر آغاز کرد و گروه بازسازی این سالن قدیمی تئاتر معرفی شد.

در آن ایام رفت و آمدها به تئاتر نصر زیاد شد و گروه بازسازی و مهندسی طرح‌های خود را ارائه کردند. مسئولین و متولیان تئاتر هم از تلاش برای بازسازی و راه‌اندازی تئاتر نصر به عنوان یکی از گنجینه‌های تاریخی تئاتر ایران خبر دادند و اعلام کردند روند بازسازی این سالن گام به گام تحت نظارت و بررسی خواهد بود تا دیگر شاهد اتفاق‌های ناگوار از این دست نباشیم.

اما این روزها تئاتر نصر به علت بازسازی که مشخص نیست تا کی به طول خواهد انجامید بسته است. البته از ظواهر امر چنین برمی‌آید که بازسازی تئاتر نصر به فراموشی سپرده شده و گویا تنور دیگر داغی گذشته را ندارد. البته چندی پیش مدیر کل هنرهای نمایشی از تخصیص بودجه بازسازی تئاتر نصر تا اواخر تیرماه خبر داد که امیدواریم عملی شود.

اما این روزها تنها نبض تئاتر در خیابان لاله‌زار نرسیده به تقاطع خیابان جمهوری با سختی و دشواری فراوان مشغول تپیدن است. وقتی در خیابان پرازدحام لاله‌زار قدم می‌زنیم و از کنار کرکره‌های بسته تئاتر نصر عبور می‌کنیم، به ورودی محصور در میان مغازه‌های الکتریکی می‌رسیم.

بالای این ورودی نوشته شده "پاساژ پارس" و در دو طرف آن ویترین‌هایی به چشم می‌خورد حاوی عکس‌هایی از یک نمایش. وقتی داخل می‌شویم با یک باجه کوچک بلیت فروشی مواجه می‌شویم و آنگاه است که باور می‌کنیم در مقابل ورودی تئاتر پارس با قدمتی حدود 65 سال ایستاده‌ایم.

در چنین حالتی یاد و خاطره حضور بزرگان تئاتر و عبور آنها از راه پله باریک ورودی ساختمان برای اجرای نمایش‌های جذاب بر صحنه تئاتر پارس در ذهنمان تداعی می‌شود. وقتی به انتهای راهرو می‌رسیم، سمت چپ راه ورود به پست صحنه نمایش و دفتر مدیریت سالن در مجاورت آن است. مقابل ما فضایی بسیار فرسوده با سقف و دیوارهای ریخته است.

ولی با همه اینها هنوز می‌توان خاطره ایام جوانی را از گوش دیوارها شنید. شاید اگر هر کدام از خشت و گل و آجرهای این بنای تئاتری قدرت تکلم داشتند زندگینامه پرشور خود را برایمان نقل می‌کردند و حتما می‌گفتند که بوی دست‌های احمد بهروزی، علی تقوایی، افشین یکه، اصغر زمانی و حسین رنگینوند را هنوز به مشام دارند.

حتما برای ما بازگو می‌کردند که غلامرضا امیری که سال 86 حین اجرای آخرین نمایش زندگی خود روی صحنه تئاتر پارس با تئاتر وداع کرد چه روزهای خاطره‌انگیز را با آنها سپری کرده است. حتما می‌گفتند اشک‌های آخرین اردشیر سهرابی را که دو روز بعد از تعطیلی تئاتر پارس در فراق صحنه‌ای که دوست دیرینش بود جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.

وقتی به سالن تئاتر پارس وارد می‌شویم اگر گروهی روی صحنه آن مشغول تمرین نباشند گمان می‌کنیم وارد مخروبه‌ای شده ایم که سال‌هاست در آن نمایشی به صحنه نرفته است. صندلی‌هایی که خود به اندازه عمر سالن قدمت دارند دیگر بعد از گذشت سال‌ها توان پذیرایی از تماشاگران تئاتر را ندارند.

روشنایی سالن بسیار اندک است و توصیف دوران کهولت تئاتر پارس را با زبان بی‌زبانی برای ما بازگو می‌کند. هر چه به انتهای سالن نزدیک می‌شویم، فرسودگی و تخریب در صندلی‌ها، سقف، دیوار و کف سالن بیشتر می‌شود. در انتهای بخش همکف و زیر بالکن فضای سیاه نشاندهنده سال‌ها استفاده از بخاری برای گرم نگه داشتن سالن در فصل زمستان است.

از میان راهرو فرسوده با سقفی که چوب‌های آن دیگر طاقت ندارند، وارد بالکن می‌شویم. ای کاش اهالی تئاتر و نسل جوان در سالن حضور داشتند و وضعیت حاکم بر تئاتر پارس را می‌دیدند. گرچه فضای درونی تئاتر پارس به لحاظ استاندارد از برخی سالن‌های کنونی تئاتر بهتر است و با تمام آسیب‌ها هنوز صدای بازیگر را به گوشه گوشه تن فرسوده سالن هدایت می‌کند.

دیدن زخم‌های به یادگار مانده از بی‌تفاوتی و بی‌توجهی مسئولان بر جان تئاتر پارس هر بیننده‌ای را متأثر می‌کند. آیا اینجا تئاتر پارس است که با تمام وجود سال‌ها میزبان هنرمندان بود؟ چرا نسبت به نابودی گنجینه‌های تئاتری خود بی‌تفاوت شده‌ایم؟ چرا هیچکدام به نجوای سالن‌های تئاتر لاله‌زار که یک به یک نابود می‌شوند گوش فرانمی‌دهیم؟

ما که هنوز منتظر پاسخ مسئولان و متولیان تئاتر ایران درباره وضعیت نابهنجار سالن‌های تمرین اداره تئاتر هستیم، این گزارش را با امیدواری به پاسخ مدیران هنرهای نمایشی به چراهای اهالی تئاتر به پایان می‌رسانیم و مثل سالن‌های تئاتر پارس و نصر منتظر می‌مانیم.

کد خبر 699210

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha