۱۲ مرداد ۱۳۸۷، ۹:۰۲

سیمای زن در سینمای کمال تبریزی پررنگ و باورپذیر است

سیمای زن در سینمای کمال تبریزی پررنگ و باورپذیر است

کمال تبریزی که این روزها فیلم سینمایی "همیشه پای یک زن در میان است" را روی پرده دارد، سینمای خود را با درام‌هایی جنگی و کاملا مردانه آغاز کرد و در ادامه به آثاری رسید که زنان در آنها حضوری دوست‌داشتنی و باورپذیر دارند.

به گزارش خبرنگار مهر، او در نخستین فیلم‌های کارنامه‌اش فیلمسازی است متأثر از شرایط که پس از پیروزی انقلاب وارد سینما شد و از نسل سینماگران انقلاب محسوب می‌شود. فیلم‌های سینمایی "عبور" و "در مسلخ عشق" محصول اواخر دهه 60 به سبک فیلم‌های جنگی آن دوره تصویری کاملاً مردانه از جنگ ترسیم می‌کردند و زنان در آنها غایب بودند.

طبیعی است در این دوره تبریزی شبیه سایر فیلمسازان جنگ است و نمی‌توان رد پای علایق و گرایش‌های او را در فیلمسازی تشخیص داد، هر چند همین فیلم‌ها نشاندهنده توان و استعداد او بودند. "پایان کودکی" فیلمی مهم در کارنامه تبریزی است، ترکیبی از مایه‌های ملودرام و سینمای دفاع مقدس که هم می‌تواند مخاطب کودک و نوجوان داشته باشد و هم برای خانواده‌ها جذاب باشد. تبریزی در این درام تأثیرگذار فروپاشی یک خانواده را در دل جنگ به تصویر می‌کشد.



فرش باد

فیلم لحنی حماسی و تراژیک دارد و فضایی ایجاد می‌کند تا مخاطب را درگیر کند. ارتباط شخصیت‌ها با هم و نگاه غمگنانه کارگردان به آدم‌هایی که جنگ زندگی‌شان را عوض می‌کند، "پایان کودکی" را تبدیل به فیلمی گرم و تأثیرگذار کرده است. سکانس موجز و تراژیک مرگ پدر در تنهایی، رویارویی پسر با عراقی‌ها و سکانس‌های ابتدایی فیلم بیادماندنی هستند.

"پایان کودکی" از معدود فیلم‌های جنگی است که در آن جدال مرگ و زندگی به نفع زندگی تمام می‌شود و پسر از دل جنگ و مرگ به زندگی پل می‌زند. با این همه این فیلم یکی از آثار مهجور کارنامه تبریزی است و شاید به همین دلیل او جز "مهر مادری" دیگر فیلمی برای بچه‌ها نساخت.

زن در فیلم سینمایی "پایان کودکی" زیر سایه مردان قصه قرار نمی‌گیرد و گرچه قصه کاملاً مردانه است، اما کارگردان از شخصیت‌های زن غافل نمی‌شود. مادر و خواهر در غیبت پدر به پسر تکیه می‌کنند و زمینه رشد و حرکت او را فراهم می‌آورند.

نقطه عطف کارنامه تبریزی "لیلی با من است"، یک کمدی مفرح و شیرین است که در آن جایی برای زن‌ها نیست. فیلم سفر صادق مشکینی به جبهه را روایت می‌کند و موقعیت‌هایی که برای او در جنگ پیش می‌آید در اولویت هستند. هر چند در این فیلم هم به نوعی موتور درام، همسر صادق است که خواب سفر او را می بیند و قصه را شروع می‌کند.

در "مهر مادری" و "شیدا" زن‌ها به شخصیت‌های اصلی فیلم تبدیل می‌شوند. هر دو فیلم درام‌هایی زنانه‌اند که در آنها زن نماد مهر و عشق است. در "مهر مادری" پسر بزهکار به خاطر محبت مددکار مرکز اصلاح و تربیت تغییر می‌کند و تبدیل به نوجوانی سر براه می‌شود.

فیلمساز مسائل تلخ اجتماعی را با چاشنی طنز روایت می‌کند و در این میان پسرک لمپن کم سن و سال فیلم دوست‌ داشتنی از کار درآمده و رابطه‌اش با مددکار پر از لحظه‌های شیرین است. به یاد بیاورید صحنه‌ای را که پسر برای به دست آوردن دل زن، لباس همسایه را به زور سرقت می‌کند و چهره زن موقع برخورد با پسر دیدنی است!

سیمای مادرانه فاطمه معتمد ‌آریا به این نقش کمکی بسیار کرده، زنی تنها که نیاز به یک تکیه‌گاه دارد اما نمی‌تواند بر محدودیت‌ها و قواعد موجود غلبه کند. پایان تلخ فیلم نمایشگر وضعیت نابسامان این کودکان در جامعه است، جایی که حتی عشق مادرانه هم نمی‌تواند کارساز باشد.

نگاه ستایش‌آمیز تبریزی به زن در "شیدا" هم دیده می‌شود. فیلم نام کاراکتر زن را بر پیشانی دارد و این اهمیت شخصیت زن را نشان می‌دهد. علاوه بر این مفهوم این واژه اشاره‌ای به فضای عاشقانه فیلم است. در واقع تبریزی با این فیلم عشق زمینی را به فیلم‌هایش وارد می‌کند.

در شرایط جنگ که پیش از این در اختیار قهرمان‌های مرد بوده، شیدا (لیلا حاتمی) خشونت فضا را می‌شکند و عشق و زندگی را به  قهرمان قصه هدیه می‌دهد. زن در "شیدا" نجات‌دهنده است و اوست که مرد را به آرامش می‌رساند.

در "گاهی به آسمان نگاه کن" روح سرخوش و سبکبال دختر از عشق سال‌های دور جدا نمی‌شود. تنها ارتباط قهرمان تنها و از نفس‌افتاده فیلم (حمید امجد) با دنیای زیبا و عاشقانه از طریق این روح اتفاق می‌افتد و این شخصیت است که فضای تلخ فیلم را تلطیف می‌کند.

در "فرش باد" دختر ژاپنی عشق را در سفر به ایران و کنار خانواده‌ای ایرانی تجربه می‌کند. زن سنتی (فریبا کامران) را مثل همیشه در خانه و کنار همسر می‌بینیم، زنی بدون فرزند که همسرش (رضا کیانیان) به او وفادار است. تصویری که تبریزی از زن در فیلم ارائه می‌دهد با سیمای زن در جوامع سنتی تطبیق می‌کند، اما این تصویر مترقی‌تر و همپای مردان است.

پس از درام‌های مردانه "مارمولک" و "یک تکه نان"، تبریزی در "همیشه پای یک زن در میان است" سراغ کاراکترهای زن می‌رود. فیلم یک کمدی مفرح درباره مسائل زنان و مردان است. نام فیلم هم شوخی با زن‌هاست! اما تبریزی در فیلم تعادل را بین کاراکترها حفظ می‌کند و همانطور که با برخی ویژگی‌های زنان شوخی می‌کند، مردان فیلم را هم به سخره می‌گیرد.



همیشه پای یک زن در میان است

جذابترین کاراکتر فیلم جاهد (مهران مدیری) است، مردی که در تمام فیلم علیه زنان سخنرانی می‌کند اما در تحولی ناگهانی عاشق یک قاضی زن می‌شود. تبریزی در این فیلم مانند "مهر مادری" مسائل تلخ و جدی را در قالب طنز مطرح می‌کند و موفق می‌شود هم نقدی بر روابط غلط و تصورهای کهنه درباره زن‌ها داشته باشد، هم مرزبندی‌های موجود بین زنان و مردان را نقد کند.

شوخی با پیامدهای حضور زنی مطلقه در جامعه به علت آشنایی مخاطب با واقعیت جاری در جامعه لحظه‌هایی مفرح به وجود آورده است. تبریزی در این سال‌ها فیلم‌های مختلف با مضامین گوناگون ساخته، هرگز به یک ژانر محدود نبوده و هیچوقت به عنوان فیلمسازی مطرح نشده که برای زنان و درباره آنها فیلم می‌سازد. اما زنان در فیلم‌های او دوست‌داشتنی و قابل باورند.

تبریزی زنان را وسیله‌ای برای تبلیغات قرار نمی‌دهد و نگاه ترحم‌برانگیز به آنها ندارد. برای او زنان مانند مردان مجموعه‌ای از نقاط ضعف و قوت هستند. این نوع نگاه در سینمایی که در اغلب فیلم‌هایش هنوز زنان در حاشیه حضور مردان هستند غنیمت است.

کد خبر 725363

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha