به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه خبرگزاري مهر، وي گفت: در نوامبر 2003 كنفرانسي مخصوص مدعوين در اتلانتاي جورجيا در ايالات متحده برگزار شد كه 70 دانشمند، سياستگذار و روشنفكر را از اطراف جهان گردهم آورد تا به موضوع دين متعرض و اديان مورد تعرض، پژوهشي درباره دين در محيطي جهاني بپردازند. اين كنفرانس، قسمت اصلي پروژه بزرگ نشريه آكادمي آمريكايي دين و سازمان حامي آن، آكادمي آمريكايي دين، يعني سازمان علمي و تخصصي عمده در آمريكاي شمالي بود كه فعاليت هاي خود را به مطالعه در زمينه دين اختصاص داده است. در اين سخنراني، پروژه و نتايج مياني آن را اختصار توضيح مي دهم.
اين مسائل براي منازعات و مبارزات ژئوپلتيكي فعلي اهميت اساسي دارد. يقينا از نظر مردم آمريكاي شمالي و اروپاي غربي، دين را ديگر نمي توان صرفا مسئله اي خصوصي و منبع تسلاي شخصي دانست.
كلن يوگام در ادامه افزود: مسائلي كه دراين كنفرانس در مورد آنها بحث شد، اساسا نو نيستند، هر چند، اديان هميشه در جوامع و فرهنگ هاي انساني، نقش مهمي را ايفا كرده اند اما مي بايد حوادث 11 سپتامبر 2001 در نيويورك و واشنگتن روي مي داد تا ايالات متحده اين نكته را با خشونت و با قدرت كه اديان در تخيل اجتماعي جوامع مختلف، نقش هاي بسيار متفاوتي دارند. براي بسياري، نه فقط در ميان آمريكاييان، بلكه در سراسر جهان، پس از جنگ به نظر مي رسد شكاف ها در محورهايي سر باز مي كنند كه پيش از آن عرفي سياسي ايدئولوژيك باشد ، ديني است.
وي گفت: درك دين ضرورتي نوين يافته است اما رسيدن به چنين دركي، كار آسان و ساده اي نيست، موضوعات بسياري، تلاش براي دستيابي به وضوح در مورد اديان در جهان معاصر را پيچيده مي سازند. به ويژه از آن روي كه گستره مردمي كه به نقش اديان در زندگي روزمره علاقمندند از محدوده دانشمندان در فضاي علمي غرب فراتر مي رود.
دكتر يوكام در پايان سخن خود با بيان اين موضوع كه امروز بيش از هميشه، مردم سوالاتي را مطرح مي كنند كه زبان متعارفي را كه براي توصيف و تحليل نقش اديان در قرن بيست و يكم به كار مي رود، به چالش مي طلبد گفت: در جهان پسا استعماري و پس از جنگ سرد، دين را چگونه بايد درك كرد؟ چه كسي گروهها و جنبش ها را ديني مي نامد و بدانها جايگاه جنبش هاي سياسي يا فرقه اي را مي دهد كه كمتر شايسته حمايت هستند ، چه كسي داراي اين اختيار است كه ازجانب دين يا براي دين سخن بگويد؟ صداي منتقدان و مخالفان را در درون سنن ديني چگونه تشخيص مي دهيم و مي شنويم؟ به نقش اديان در سطح جهاني و در محيط پسا استعماري كه در آن فرهنگها و سنن در برابر هجوم مداوم ارزشهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي غربي مقاومت مي كنند، چگونه بايد درك كرد؟ ارتباط منطقه اي و جهاني اديان با اين حقايق سياسي و اجتماعي چگونه است؟ ارتباط اديان با مسئله هويت قومي يا ملي چگونه است؟ تلاقي آنها با خشونت سياسي به چه نحو است و در تغييرات اجتماعي يا مقاومت در برابر تحولات اجتماعي چه نقشي ايفا مي كنند؟
نظر شما