به گزارش مهر، سیاست خارجی از جمله پدیده ای است که در بسیاری از کشورها از قاعده ای ثابت پیروی می کند. یعنی این مسئله وابسته به تغییرات خرد سیاسی در سطح انتخابات و یا گردش قدرت در بین گروههای سیاسی در داخل بدون تغییرات دچار تحول نمی شود که این مسئله در مورد آمریکا هم صدق می کند.
در واقع این نکته را باید عنوان کرد که سیاست خارجی آمریکا به سبب فاکتورها و پارامترهای دخیل در آن، از سیاست هایی است تغییرات در آن به کندی و با گذشت دوران ها(نه سال ها) تاریخی و به صورت نامحسوس صورت می گیرد. یعنی ممکن است که روند فعلی این سیاست خارجی ایالات متحده با آنچه که نیم قرن پیش بود کمی دچار تغییرات شده باشد، اما این روند نسبت به 25 سال پیش تغییرات محسوسی نداشته و اظهارات در این مورد در هر دوره از انتخابات را نمی توان پیش بینی، بلکه "ابرازامید" از سوی محافل سیاسی ارزیابی کرد که نظر دهندگان تمایل به آن دارند تا این سیاست را آنگونه که باید باشد؛ نه آنگونه که خواهد بود، مشاهده کنند.
در ارتباط با این مقدمه، "هوگو چاوز" رئیس جمهوری ونزوئلا که کشورش یکی از بیشترین درگیری ها را در خط مقدم آمریکای لاتین با سیاست خارجی ایالت متحده دارد روز گذشته از واشنگتن خواست تا به ملت های آمریکا احترام بگذارد.
او بار دیگر "ابراز امیدواری" کرد که دولت آینده آمریکا به استقلال ملت های [قاره] آمریکا احترام بگذارد و "تغییراتی واقعی" را ایجاد کند.
گرچه به نظر می رسد چاوز با بکار بردن "تغییرات واقعی" در صدد حمایت ضمنی از باراک اوباماست که ایجاد تغییرات را نوید می دهد، اما کاربرد کلمه "امیدواری" نشان از آن دارد که او هم امید چندانی به واقعی بودن شعارهای انتخاباتی ندارد، برای اینکه تکرار کلمه "تغییرات" در کنار شعارها و اهداف سیاسی سنتی آمریکا به ویژه در قبال مسائل خاورمیانه و دیگر مسائل جهانی به نوعی جمع اضداد به شمار می رود و یا می تواند به نوعی سخن در دو حوزه متفاوت تلقی شود.
یک سناتور سابق آمریکا عقیده دارد، سیاست های سلطه جویانه کشورش با تغییر رئیس جمهوری این کشور، حتی اگر نامزد دموکرات، باراک اوباما هم به قدرت برسد، تغییری نخواهد کرد.
"مایک گراول" که خود داوطلب نامزدی ریاست جمهوری آمریکا بوده، به رویکرد یکسان سیاستمداران آمریکایی در استفاده ابزاری از واژه هایی چون تهدید امنیتی برای توجیه سیاست جنگ افروزانه اشاره کرد و گفت اوباما نیز همین شیوه را دنبال می کند.
گراول افزود، آمریکایی ها از جمله اوباما با تکرار واژه هایی چون تهدید ایران و روسیه، قصد دارند مردم را بترسانند و آنها را به پذیرش بودجه های جنگی کلان وادار کنند.
سناتور سابق آمریکا در ادامه دو حزب اصلی این کشور را در حمله نظامی به عراق به یکسان مسئول می داند.
به همین دلیل کارشناسان بر این باورند که سیاست های دو نامزد جمهوریخواه و دموکرات ریاست جمهوری آمریکا در مورد خاورمیانه که بزرگترین چالش برای سیاست خارجی کاخ سفید به شمار می رود تفاوت چندانی با یکدیگر ندارد.
"علی رضا ابوطالبی"، استاد علوم سیاسی دانشگاه ویسکانسین در گفتگو شبکه تلویزیونی پرس تی وی، گفت، در حقیقت هیچ یک از دو نامزد ریاست جمهوری آمریکا خواهان خروج کامل نیروهای آمریکا از عراق نیستند و علی رغم برخی شعارها از سوی برخی نامزدها هردو اعتقاد دارند باید سربازان را در عراق نگاه داشت.
به اعتقاد طالبی، ادامه حضور سربازان در عراق تاثیر مستقیمی بر تصمیم گیری های دولتمردان عراق خواهد داشت و باعث خواهد شد عراق نتواند استقلال کامل داشته باشد و در صورت تغییر نکردن سیاستهای آمریکا درباره عراق، اشغال این کشور و دخالتهای آمریکایی ها تا سالها ادامه خواهد داشت.
بسیاری از کارشناسان و سیاستمداران مستقل بر این باورند که هیچ یک از دو حزب حاکم آمریکا و نامزدهای آنها در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری تغییر چندانی در سیاست خارجی کاخ سفید ایجاد نخواهند کرد و این کارشناسان مواضع سیاسی هر یک از این دو نامزد درباره مسائل خارجی را بیشتر تبلیغاتی و ناشی از فضای انتخابات می دانند.
به گزارش مهر، تحولات اخیر در منطقه قفقاز که 8 اوت با حرکت نیروهای گرجستان به منطقه اوستیای جنوبی و اقدام روسیه علیه این کشور آغاز شد، چالش دیگری برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بود.
این مسئله به خوبی نشان داد که سیاست خارجی آمریکا غیر قابل تغییر است و نامزدهای انتخاباتی باید در قبال آن موضع گیری سنتی خود را داشته باشند.
این مسئله جان مک کین را بر آن داشت تا با زنده کردن حال و هوای جنگ سرد، روسیه را تهدیدی برای غرب جلوه دهد و همین مسئله سبب گردید تا کارشناسان و ناظران انتخاباتی در داخل آمریکا سیاست خارجی مک کین را نسبت به اوباما موفق ارزیابی کنند و دلیل پیشی گیری وی در برخی از نظر سنجی ها را مرتبط با این موضوع بدانند و این مسئله است که سبب گردیده درباره ماهیت و جوهره واقعی دموکراسی در آمریکا به شیوه ای که در اسکاندیناوی و یا هند البته در شکلی متفاوت وجود دارد حرف و حدیث هایی وجود داشته باشد و متخصصین دموکراسی؛ آمریکا را نه بزرگترین دارنده دموکراسی بلکه هدایت شونده ترین نوع آن بدانند، نوعی که باید راه خود را به همانگونه که تدوین شده بدون دخالت شهروندان طی کند.
"گور ویدال" مقاله نویس برجسته آمریکایی می گوید به رغم ادعای واشنگتن، هرگز مردم این کشور از مردم سالاری برخوردار نبوده اند، و این واژه هرگز در لایحه حقوق اساسی آمریکا استفاده نشده است.
وی در انتقاد از سیاست های واشنگتن می گوید: آمریکا در دستان گروهی است که فقط سلطه بر جهان را در سر می پرورند و از پول مالیات شهروندان برای تامین بودجه سیاست های جنگ افروزانه خود استفاده می کنند.
به عقیده وی سیاست آمریکا نشانی از " یک امپراتوری در حال سقوط " است و مبارزات تبلیغاتی نمایشی و جنگ های آمریکا برای آینده این کشور نامطلوب است.
نظر شما