حملات 11 سپتامبر مقدمهای برای آغاز سلسله اقداماتی تحت عنوان "جنگ علیه تروریسم" توسط جرج بوش رئیس جمهور آمریکا شد و به طور مشخص منجر به آغاز دو جنگ، یکی در افغانستان در سال ۲۰۰۱ و دیگری در عراق در سال ۲۰۰۳ و اشغال نظامی این دو کشور گردید.
بنابر اعلام دولت آمریکا، ملیت هواپیماربایان حادثه 11 سپتامبر را ۱۵ تبعه عربستان سعودی، ۲ تبعه امارات عربی متحده، یک تبعه مصر و یک تبعه لبنان تشکیل میداد و تیم عملیاتی این حادثه تماماً عرب و عضو سازمان القاعده بودند.
واقعیت های پشت پرده
چندین فرضیه درباره حادثه 11 سپتامبر مطرح است: یکی از فرضیهها دست داشتن دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی در این حملات یا جلوگیری نکردن تعمدی آنها از وقوع حملات، به منظور بهرهگیریهای بعدی است. از جمله میتوان به استدلالهایی اشاره کرد که خرابیهای ساختمان پنتاگون را ناشی از برخورد یک هواپیمای تجاری نمیداند و میگوید که حفره ایجاد شده در پنتاگون به اندازه یک هواپیمای بوئینگ ۷۵۷ نیست، بلکه مربوط به یک موشک کروز است.
درباره برجهای مرکز تجارت جهانی بهخصوص برج شماره ۷ نیز برخی معتقدند که فروریختن برجها در اثر انفجار کنترل شده صورت گرفتهاست و نه آتشسوزی داخل ساختمان.
این افراد که در بین آنها تعدادی از خانوادههای قربانیان نیز حضور دارند، ادعا میکنند که دولت امریکا برای اتهام طراحی و اجرای عملیات به افرادی عرب مدارک غیر قابل تشکیک ارائه نکردهاست. برای مثال، با ذکر دلایلی، ویدئویی را که در آن اسامه بن لادن مسئولیت حملات را بر عهده میگیرد، جعلی میدانند.
در روز ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۱ یعنی ۸ روز پس از حمله تروریستی و علیرغم برقراری شرایط ویژه و ممنوعیت پروازها در ایالات متحده، دولت آمریکا اجازه داد یک پرواز ویژه ۱۳ تن از بستگان اسامه بن لادن را از سراسر آمریکا جمعآوری و خارج سازد و به گفته ریچارد کلارک، مسئول وقت بخش ضدتروریستی کاخ سفید، پلیس فدرال آمریکا دستور اجازه پرواز خانواده بن لادن را تایید کرده بود.
دستان خالی بوش و گسترش تروریسم پس از 11 سپتامبر
آنچه مسلم است این است که آمریکا به خاطر دوری جغرافیایی و منافعی که در خاورمیانه دارد سعی کرد از طریق هماهنگ کردن سیا(سازمان اطلاعاتی آمریکا) و موساد(سازمان اطلاعاتی رژیم صهیونیستی) برای گسترش حوزه نفوذ خود در خاورمیانه فرصت جویی کند.
استدلال کاخ سفید قبل از حادثه 11 سپتامبر که به اعتراف سیا، بوش از انجام آن باخبر بوده است قطعا استفاده از این تهدید به عنوان فرصت بوده است.
اما اکنون پس از گذشت سال ها از حمله به افغانستان و عراق، نه تنها دستان بوش از هرگونه دستاوردی تهی است بلکه هرکس که ربطی به وی داشته باشد منفور و طرد شده است. |
در این میان آمریکای دور از جنگ، به تروریست ها امکان وانگیزه انجام عملیات تروریستی 11سپتامبر را داد تا بتواند در غیاب رقبای خود، حتی به زور، سلطه خود را بر نفت خاورمیانه قطعی کند.
اولین حرکت بوش، متهم کردن همه مخالفان آمریکا به تروریسم بود و رئیس جمهور آمریکا بعد از حادثه 11 سپتامبر در نطقی به همین مناسبت گفت: هرکه در جنگ علیه ترور ایالات متحده با ما نیست تروریست است و با این سخن خود تعریف جدیدی از تروریسم را ارائه کرد.
در شرایطی که گفتگو درباره "تغییر سیاست واشنگتن" شعار دموکرات ها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بود، اکنون حتی جمهوریخواهان هم به صف منتقدان بوش پیوسته و شعار ما "با بوش نیستیم" سر می دهند.
در این میان توجه به آمارهای ارائه شده از سوی مراکز آمریکایی در زمینه افزایش تروریسم در جهان پس از حمله به افغانستان و عراق حائز اهمیت است.
مرکز ملی ضد تروریسم آمریکا اطلاعات 325 هزار مظنون تروریستی را ضبط کرده است که این آمار نشاندهنده افزایش آمار تروریستی ایالات متحده به چهار برابر از سال 2003 است. این آمار تروریستی توسط سازمان های مختلف اطلاعاتی آمریکا از جمله سیا، اف بی آی و آژانس امنیت ملی آمریکا تهیه شده اند.
نظر شما