۳۱ شهریور ۱۳۸۷، ۹:۰۸

فیلم تلویزیونی "اروند"؛ یک ایده جذاب در میان خطوط فرعی متعدد

فیلم تلویزیونی "اروند"؛ یک ایده جذاب در میان خطوط فرعی متعدد

فیلم تلویزیونی "اروند" ساخته فیاض موسوی با تکیه بر یک ایده اولیه جذاب و ماورایی تلاش می‌کند روایتی از رزمندگان دیروز در زمان حال ارائه دهد که این تلاش در کنار خطوط فرعی متعدد تمرکز بر خط اصلی را از دست می‌دهد.

به گزارش خبرنگار مهر، کارگردان در فیلم "اروند" که روز جمعه از شبکه یک پخش شد با تکیه بر یک ایده مستند جذاب روایت آدم‌های زمان جنگ در زمان حال و تغییر و تحول آنها در این مقطع زمانی را دستمایه کار قرار داده است.

ایده جذاب اولیه که تا حدی یادآور موقعیت اصلی فیلم "فرزند خاک" است، پیدا شدن جسد یک رزمنده شهید به نام حبیب آشناست که 20 سال پس از شهادتش صحیح و سالم در اروندرود پیدا شده است. این ایده جسورانه و ماورایی پتانسیل تبدیل شدن به بستر اصلی روایت را دارد همانطور که در "فرزند خاک" نیز قصه‌ای با فضا و حال و هوای خاص در مسیر آن قرار می‌گیرد.

در فیلم "اروند" نویسنده و کارگردان تلاش کرده‌اند این وجه ماورایی را به تغییر آدم‌های جنگ در زمان حال و باز شدن گره‌هایی از گذشته و طبعاً ارجاع به آن مقطع زمانی بسط دهند. وجهی که هر چند می‌تواند تکراری باشد اما همچنان جذابیت‌های خاص خود را دارد.

نکته مهم در طراحی خط داستانی و شخصیت‌های اصلی و فرعی را شاید بتوان پر تعداد بودن این کاراکترها و به تبع آن خطوط داستانی دانست که در عین دارا بودن وجه مثبت همه‌شمولی، نبود تمرکز را در روایت ایجاد کرده‌اند. به طوریکه قصه مرتب در تغییر جهت دادن از یک مسئله به مسئله دیگر و چندگانگی است.

"اروند" با موقعیتی فرعی آغاز می‌شود که پیدا شدن جسد و حضور شخصیت‌های فرعی زمینه‌ای برای ورود قهرمان اصلی؛ سروان رادفر فراهم می‌کند. در این میان کدهای گذرا به کابوس‌های رادفر و گره‌ای در گذشته و کودکی او طراحی شده که برای پیوستن این خط فرعی به خط اصلی داستان زمینه‌چینی می‌کند؛ یعنی پیدا شدن جسد حبیب آشنا.

قصه وقتی وارد سطحی جدید می‌شود که نتیجه آزمایش پزشک قانونی و تحقیق به این حقیقت غریب می‌انجامد که این رزمنده 20 سال پیش در کناره اروندرود به شهادت رسیده و جسدش به رودخانه افتاده و امروز صحیح و سالم پیدا شده است. حقیقتی که  پذیرفتن آن مستلزم باور و اعتقاد به جایگاه این اتفاق و البته تعمیم این اتفاق عجیب به واقعیت موجود دارد. 

دور هم جمع شدن سه رزمنده و همرزم سابق حبیب آشنا که هر کدام امروز شرایطی خاص پیدا کرده‌اند، امکان ورود قصه به خطوط داستانی فرعی‌ و لایه‌های درونی‌تر را فراهم می‌کند که در صورت تمرکز بر این خط انسجام فیلم حفظ می‌شد. اما فیلم "اروند" نمی‌خواهد به همین وجه بسنده کند.

خطوط فرعی چون ماجرای پسر یکی از رزمنده‌های سابق که امروز به واردات قاچاق می‌پردازد، گذشته زندگی سروان رادفر که توسط یک عکس به گذشته این چهار رزمنده گره می‌خورد و ...  موجب شده‌ تمرکز بر موضوع اصلی و تأثیرگذاری این موقعیت ویژه کمتر شود.  

در طول فیلم تلاش شده سروان رادفر شخصیت اصلی معرفی و او با تأثیرگذاری در آغاز و پایان و رسیدن به شناخت جدید از خود تبدیل به قهرمان اصلی شود‌. اما با نگاه عمیقتر شاید بتوان حبیب آشنا را قهرمان اصلی دانست که با حضور ماورایی خود جمعی را از گذشته کنار هم جمع می‌کند و تأثیر خود را بر شخصیت‌ها می‌گذارد.

انصراف یکی از رزمنده‌های سابق از شراکت در معامله واردات قاچاق و تلنگری درباره سرنوشت شهدای گمنام شاید بخشی از این هشداها باشند. در کنار این وجه شاید باز شدن گره گذشته زندگی سروان رادفر خطی نه چندان کارآمد در این روند محسوب شود که با پرداختن به آن، شکل از پیش چیده شده و نمایشی اتفاق و ماجراهای فیلمنامه پررنگتر می‌شود.  

فیلم تلویزیونی "اروند" جمعه 29 شهریور از شبکه یک پخش شد. این فیلم 90 دقیقه‌ای به تهیه‌کنندگی علی حجازی برای گروه حماسه و دفاع تهیه شده و رضا توکلی، بهزاد خداویسی، رامسین کبریتی، سیروس کهوری‌نژاد و کیکاوس یاکیده در آن بازی کرده‌اند.

"اروند" درباره پیکر یک بسیجی کنار اروندرود است که یک مامور مسئول رسیدگی به این پرونده می‌شود. متهمان اول این پرونده چند دانشجو هستند که در جاده مشغول نقشه‌برداری بودند، متهم دوم یک استاد دانشگاه است و متهم سوم یک هنرمند نقاش.

کد خبر 752894

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha