در ابتدای نشست مجید مجیدی در ارتباط با برگزاری این جلسه گفت: "همیشه متهم میشوم به اینکه رابطه خوبی با خبرنگاران ندارم. واقعیت این است که آنها را دوست دارم اما با حرف زدن میانهای ندارم و ترجیح میدهم بیشتر کار کنم.
مجیدی، کاشانی و تبریزی
کمال تبریزی کارگردان و نویسنده سینما و تلویزیون با اشاره به انتخاب "آواز گنجشکها" به عنوان نماینده ایران در اسکار، گفت: "مطرح شدن این فیلم در اسکار میتواند به منزله پلی بین فرهنگ دو ملت باشد. بیشترین اهمیت اسکار برقراری همین ارتباط است و گرفتن جایزه در درجه دوم قرار میگیرد. فرهنگ و جهانبینی ما میتواند از طریق یک فیلم در دنیا مطرح شود و این وجه است که اهمیت دارد.
وی افزود: "تبلیغاتی که از ایران در دنیا میشود، کاملاً کاذب است. معتقدم اهمیت حضور سینمای ایران در چنین محافل جهانی بیشتر از نامزد شدن و حتی جایزه گرفتن است . چنین حضوری میتواند بخشی از این تبلیغات کاذب را بیاثر کند.
مهران کاشانی فیلمنامهنویس"آواز گنجشکها" نیز درباره حضور فیلم در جوایز اسکار متذکر شد: "من هم معتقدم حضور یک نماینده فرهنگی در اسکار و انتخاب یک فیلم بیشتر جایزه گرفتن اهمیت دارد. به عنوان یک تماشاگر فکر میکنم این فیلم نقد جدی به مناسبات انسانی وارد میکند که میتواند بین ما حاکم باشد. شخصیت کریم استعارهای است از انسان متجدد که در فضای شهری کشوری در حال توسعه زندگی میکند.
وی ادامه داد: "متأسفانه در جامعه امروز اعتماد، ایمان و بردباری به تدریج از یادمان میرود. این میراثی است که در حال از دست دادن آن هستیم. "آواز گنجشکها" دعوت برای بازگشت کریم به خویشتن خویش است. این بازگشت به سنت نیست بلکه نقدی بر فضای موجود و نقدی بر انسان متجدد شهرنشین در یک کشور در حال توسعه است.
مجید مجیدی با اشاره به فطرت انسانی که خداوند در وجود هر شخصی نهاده، گفت: "فطرت چیزی است که خداوند در وجود ما نهادینه کرده است. تلاش کردیم قهرمان فیلم از بستری عبور کند که مبتنی بر زبان فطرت باشد. فیلمهایی همچون "بچههای آسمان"، "باران "و "رنگ خدا" به دلیل همین تأثیر ارتباطی و حسی توانستند با مخاطب جهانی خود رابطه برقرار کنند.
وی تأکید کرد: "وقتی یک اثر هنری با زبان فطرت آمیخته شود دیگر مرزی وجود ندارد. سعی کردم این نگاه را کاملتر و با پرداخت و ساختاری جدید به این منظر عرضه کنم. آنچه خداوند در ما نهادینه کرده ممکن است در طول زمان غبار بگیرد اما تغییری نمیکند و چیزی نیست که تکراری و یا از مد افتاده تلقی شود.
این کارگردان سینما در ادامه بیان کرد: "با تجربهای که کسب کردم، فکر میکنم این وجه از آثارم توانسته ارتباطی جهاتیتر پیدا کند. برخی گمان میکنند فقر در "بچههای آسمان" باعث شد فیلم برد جهانی پیدا کند. همیشه سینمای ایران از این جهت به سیاه نمایی متهم میشود اما واقعیت این است که این نگاه مخدوش شده است.
وی افزود: "اگر موضوع فقر خوشایند غرب است میتوان دوربین را به سمت کشورهای چون پاکستان و یا حتی عقبافتادهتر برد و تصاویری را برای حضور در جهان ثبت کرد. آیا چنین فیلمی در ارتباط با مخاطب جهانی موفق میشود؟ آنچه در سینمای ایران تجلی پیدا کرده، همان وجهه انسانی است که میتواند در دنیا عرضاندام کند. البته سینمای ایران در سالهای اخیر به لحاظ فنآوری، تکنیکی و بازیگری توانسته توفیقهای داشته باشد.
کمال تبریزی در ادامه این نشست با تأیید حرف مجیدی در ارتباط با حضور جهانی سینمای ایران،عنوان کرد: "در همه زمینههای هنری از جمله سینما مرز بین کار سفارشی و فیلم شخصی از بین رفته و به نوعی دوغ و دوشاب یکی شده است. سینمایی که هویت خاص ایران را دارد و در جهان نیز مطرح شده از سینمای سیاهنما و سفارشی جدا است. فیلمهای سفارشی عمدتاً یک نوع خاستگاه سیاسی را تبیین میکنند و ساختاری درست ندارند. حتی ارتباطی ملموسی بین آنها و جامعه دیده نمیشود.
وی ادامه داد: "وقتی فیلمساز به عنوان دغدغه مسائل اجتماعی را دلسوزانه مطرح میکند تا معضلات را برطرف کند، میتواند در دنیا مورد توجه قرار بگیرد. فیلمسازان ایرانی برای پیدا کردن جایگاه واقعی خود مسیری دشوار در پیش دارند. نامهنگاری رئیس جشنواره برلین برای حضور "آواز گنجشکها" در این جشنواره و کسب جایزه بهترین بازیگر دلیل کافی برای حضور این فیلم به عنوان نماینده ایران در اسکار است.
مهران کاشانی نیز در ارتباط با نگارش فیلمنامه "اواز گنجشکها" و همکاری با مجیدی گفت: "مجیدی برای نوشتن فیلمنامه این کار بر دو وجهه بسیار تأکید داشت. اول اینکه شخصیت اصلی داستان در شرایطی پیچیده به خویشتن خویش بازگشت میکند و دوم وجه تقدیری حاکم بر این مسیر. در واقع به دلیل تمرکز مجیدی بر وجه تقدیری، سعی کردیم از داستان اصلی فاصله بگیریم و به همین دلیل فراز و فرود به شکل معمول در آن دیده نمیشود.
وی در ادامه عنوان کرد: "فیلمنامه مجیدی کامل بود و هر آنچه که توسط من به آن اضافه شد از جنس نگاه مجیدی است. در طول کار سعی میکردم جهانبینی و هستیشناسی مجیدی را کشف کرده و فیلمنامه را به نگاه وی نزدیک کنم. در فیلمنامه مجیدی طراحی شخصیتها و ابتدا و انتها فیلم به همین ترتیب بود و بیشترین تغییر در پرده دوم فیلمنامه صورت گرفت. تجربه ای بسیار خوب در کنار وی داشتم و از او بسیار آموختم.
رضا درستکار منتقد سینما در ادامه این نشست گفت: "فیلمهای مجیدی بیشتر از وجه مبانی فنی در جهان مورد توجه قرار میگیرند و این از شاخصههای کار وی محسوب میشود. جایزه رضا ناجی در جشنواره برلین تأیید همین وجه مجیدی در کارگردانی است. امکانات و تجهیز منابع در ایران بسیار ضعیف است و هنوز ظرفیت خود را پیدا نکرده، در صورتی که سینما تنها هنری است که در این سه دهه پرچم ایران را در جهان برافراشته است.
مجید مجیدی در ادامه نشست نقد و بررسی "آواز گنجشکها" درباره توقع متولیان فرهنگی از سینما گفت: "معمولاً از سوی متولیان فرهنگی مانند مجلس و ... نقدهایی درباره سینمای ایران میشود. میخواهم سؤالی را در سطح مدیریت کلان مطرح کنم که چقدر در حیطه سینما سرمایهگذاری کردهایم که از خروجی آن اینقدر توقع داریم؟ هزینهای که برای سینمای ایران در 30 سال گذشته در نظر گرفته شده بیشتر از 200 میلیارد تومان نبوده است.
وی افزود: "در حال حاضر این بودجه برای یکسال 32 میلیارد تومان در نظر گرفته شده است. باید دید از این مبلغ چقدر به تولید و بدنه سینما تزریق خواهد شد؟ از این میزان بودجه 10 تا 15 میلیارد تومان برای حقوق افراد در بنیاد سینمایی فارابی، وزارت ارشاد و ... هزینه میشود. پنج تا شش میلیارد برای برگزاری جشنوارهها، بخشی برای ترمیم سالنهای سینمایی و در نهایت پنج تا شش میلیارد در بخش تولید هزینه میشود.
مجیدی در ادامه عنوان کرد: "با توجه به آمار تولید سینمای ایران حدود 60 تا 70 فیلم در طول سال تولید میشود. با این میزان به هر فیلم 40 تا 50 میلیون و نهایتاً 100 میلیون تومان کمک میشود. در صورتیکه هزینه ساخت یک فیلم بسیار بیشتر از این رقمهاست. چقدر در سطح مدیریتی برای این سینما هزینه شده که حالا باید طلبکار باشند؟
وی خاطر نشان کرد: "همین مجلس اخیر یکی از مدعیان اصلی سینما بود. کمیسیون فرهنگی مجلس برای در نظر گرفتن بودجه تاثیری بسیار دارد اما فقط نقد میکند. به عنوان مثال شهرداریها در همه دنیا تولیدهای سینمایی مرتبط با موضوع شهر را مورد حمایت قرار میدهند. یکی از وظایف اصلی شهرداری پرداختن به معضلهایی همچون زنان و کودکان خیابانی، ترافیک ... است. این مشکلات با بخشنامه و قانون حل نمیشود باید باید در حوزه فرهنگ تعریف شده و با فیلم ساختن به آنها پرداخته شود.
این کارگردان سینما با اشاره به اهمیت شهرداریها در بخش فرهنگ، افزود: "هر چند شهرداری به ما لطف کرد اما نقش تولیدی در کار ما نداشت. ما خودمان به دنبال شهرداری رفتیم نه اینکه آنها به دنبال ما بیایند. هنوز آخرین بخش قسط ما به شهرداری مانده و بخشی از بیلبوردهای فیلم نیز در شهر نصب نشده است. البته ما از همین حمایتها هم تشکر میکنیم.
کمال تبریزی کارگردان سینما و تلویزیون نیز در این نشست با مقایسه سینمای ایران با ترکیه گفت: "در این مقایسه مشخص میشود که چقدر سینمای ما نسبت به آنها جهانیتر است. آنها باید مسیر زیادی را طی کنند تا به جایگاه ایران در سطح جهان برسند. اما از جهت تجهیزات و امکانات نسبت به آنها در سطحی بسیار پایینتر قرار داریم. ما برای این تجهیزات محتاج کشور ترکیه هستیم اما مجموعه "شهریار" را پیشکش آنها میکنیم. باید این تجهیزات برای فیلمسازان ما فراهم شود تا قدمهای مهم برداشته شود.
وی تأکید کرد: فیلم "آواز گنجشکها" نماینده ایران در اسکار شد اما همین کمبود امکانات میتواند بر روی انتخاب این فیلم تأثیر بگذارد. وقتی با چنین امکانات عقبافتادهای کار میکنیم، کسی هم ما را تحویل نمیگیرد. در کار فرهنگی باید نظافت فرهنگی داشته باشیم.
مهران کاشانی نیز درباره تغییرات کارگردان بر روی فیلمنامه گفت: "به عقیده من فیلمنامهای که منطبق بر فیلم باشد، نادرست است. من در تمام مراحل با مجیدی برای نوشتن فیلمنامه همفکری میکردم و او حس خود را به عنوان کارگردان به من انتقال میداد. هیچ سکانسی در فیلم نبود که توسط مجیدی تغییر داده نشود. به عقیده من هر چقدر کارگردان در فیلمنامه تغییر ایجاد کند مرتبهای بالاتر برای وی قائل میشویم.
مجیدی درباره فردیت قهرمان فیلم عنوان کرد: "کریم نماینده انسانهایی است که در این شهر زندگی میکنند و بحث ما در فیلم کثرت بر فطرت است. معتقدم ما به سمت جامعهای مدرن میرویم، اما این توسعه منطبق با شرایط فرهنگی اجتماعی ما نیست بلکه رشد غیر متعارف دارد. سقوط مسائل اخلاقی که در این فیلم به تصویر کشیده شده برای یک کشور معتقد به باورهای دینی و سنتی فاجعه است.
وی افزود: "قرار بود در دوران ریاست جمهوری آقای احمدینژاد سالی 250 فیلم ایرانی برای خارج از کشور تولید شود. این موضوع به کجا رسید؟ باید پذیرفت که سینما در کشور ما تعطیل است و اگر حمایت مقام معظم رهبری نبود این سینما زودتر از اینها تعطیل میشد. به گفته ایشان کلید شهر در دست سینما است. اما حالا کلید انباری هم در دست ما نیست، چه برسد به شهر!معتقدم سقوط اخلاقی در اشکال مختلف جامعه ما را در برخواهد گرفت.
رضا درستکار در ادامه این نشست عنوان کرد: "به تصویر کشیدن اضطراب و تنهایی آدمها در این فیلم یکی از ویژگیهای خوب "آواز گنجشکها" به شمار میرود. شخصیتهای فیلمهای مجیدی همه به پختگی لازم میرسند و فطرتشان به طور غیر مستقیم بیدار میشود. به عقیده من این فیلم یک نقد مدرن است.
مجیدی در ادامه این صحبتها خاطر نشان کرد: "من فیلمهایم را برای مردم میسازم و حرفهایم را برای مسئولان میگویم. پشتوانه ما خود مردم هستند و مسئولین قشر تاثیرگذرا جامعه. اما این حرفها را نمیتوان در فیلم عنوان کرد چون شعاری و کلیشهای میشود.
تبریزی با اشاره به ویژگیهای سینمای مجیدی،عنوان کرد: "فیلمسازی مانند مجیدی دوست دارد درباره خوبیها، فطرت انسانی، سنت و آداب و رسوم، انسانیت، مقام و کرامت انسانی فیلم بسازد که در شرق و ایران قابل طرح است. ما در جامعهای زندگی میکنیم که این کرامتها در حال از بین رفتن است. یک فیلمساز نمیتواند به جامعه خود دروغ بگوید.
وی با اشاره به مفهوم سینمای ملی گفت: "سینمای ملی زمانی رشد پیدا میکند که ویژگیهای اصیل در جامعه آشکار شود. آیا در حال حاضر در جامعه ما چیزی وجود دارد که به آن افتخار کنیم؟ به عقیده من یکی از دلایل الکن شدن سینما، این است که قهرمان در جامعه پیدا نمیشود. تیرگیها در جامعه زیاد و روشناییها کم شده است. امیدوارم در آینده بتوانیم به نقاط روشن در جامعه دست پیدا کنیم.
در پایان این نشست نقد و بررسی با حضور ناصر اسدی رئیس فرهنگسرای رسانه از مجیدی، تبریزی، کاشانی و درستکار تقدیر به عمل آمد.
نظر شما