به گزارش خبرنگار مهر، اتابک نادری مدیر تماشاخانه سنگلج ضمن خوشآمدگویی به حاضران در مراسم گفت: هنرمندان گرامی به سنگلج پیر خوش آمدید. بازسازی سنگلج ظرف شش ماه انجام شد و ما میزبان دو جشنواره تئاتر فجر و جشنواره بینالمللی عروسکی بودیم.
وی اظهار داشت: موضوع نگرانکننده در این دوره این است که داشتههای خود را در گذر زمان از یاد می بریم. فرهنگیان و هنرمندان باید این ذهنیت را تصحیح کنند. سنگلج عتیقهای گرانبهاست که روز به روز باید به آن بها داده شده و گذشتهای گرانبهاست که باید به نسل آینده منتقل شود.
مدیر تماشاخانه سنگلج تأکید مجدد بر تاریخ و تقویم تئاتر کشور را هدف برگزاری این جشن ذکر کرد و افزود: تماشاخانه سنگلج بخش اعظم تاریخ تئاتر ایران را شامل میشود. حرکت ارزنده تئاتر ملی در اینجا شکل گرفته ولی متأسفانه در سالهای اخیر سالن با وجود پتانسیلهایی که داشته، مورد استفاده قرار نگرفته است.
نادری در بخش دیگری از سخنان خود گفت: ما میخواستیم با این جشن بگوییم سنگلج بیدار و زنده است. خشت خشت سنگلج تکریم و احترام دارد و مردم به آن احترام میگذارند. ولی متأسفانه من شاهد بیمهریهایی بودهام که امیدوارم اشتباه من باشد.
وی در بخش پایانی سخنان خود تأکید کرد: سنگلج را باور کنیم. سنگلج دارای پتانسیلهای بالای تئاتر حرفهای است و اگر به دست فراموشی سپرده شود این هنرمندان خواهند بود که آن را فراموش میکنند. پس بیایید فراموشش نکنیم.
سپس جعفر والی بازیگر با سابقه سینما، تئاتر و تلویزیون در میان تشویق حاضران روی صحنه حاضر شد و یادداشتی را از زبان تماشاخانه سنگلج برای حاضران قرائت کرد.
وی در ادامه یادآور شد: یادم است وقتی برای آخرین بار که پرده سالن کنار رفت و من به عنوان بازیگر در انتهای نمایش در مقابل تماشاگران تعظیم کردم، 32 سال پیش بود و حال بعد از 32 سال دیگر بار روی این صحنه حاضر شدهام. ما سالهای سال در اینجا به معنای واقعی زندگی کردیم.
وی افزود: چه شورها، هیجانها، نگرانیها و شوق هایی داشتیم. نمیدانم چرا فروکش کرد. این سالن خرابهای برای زبالههای اهالی محل بود. نازنین مردی به نام باباییان اینجا را ساخت و به تئاتر و بچهها، جوانان و انسانهای برومند تئاتر هدیه کرد. ما بعد از سالها بی خانمانی، یک چهار دیواری پیدا کردیم و ذوق و شوق زیادی به ما دست داد تا برای اولین بار با بهترینها اولین جشنواره تئاتر کشور را راه انداختیم. اولین آثار بزرگانی چون غلامحسین ساعدی، بهرام بیضایی و اکبر رادی در این سالن به صحنه رفت.
والی در بخش پایانی سخنان خود اظهار داشت: دوستان، شما تئاتری هستید. امیدوارم روزی این ذوق و شوق را دریابید و اگر دریافتهاید قدر آن را بدانید. امیدوارم این تئاتر متروکه و انباری نشود و یا تبدیل به بنایی مرتفع نشود. بگذارید این چراغ روشن مانده و نام تئاتر ارزش والای خود را حفظ کرده و جوانان آن را توسعه دهند.
دیگر سخنران این جشن، داریوش مؤدبیان بود. وی تاریخ تماشاخانه سنگلج را از دیدگاه پژوهشی به چهار قسمت تقسیم کرد و گفت: مهرماه سال 1344 این تالار با نام تماشاخانه 25 شهریور افتتاح شد و بعد از انقلاب اسلامی ایران عنوان تالار سنگلج را به خود پذیرفت.
وی افزود: دوره اول سنگلج از سال 44 تا 51 بود که در آن زمان گروه تئاتر ملی از اولین گروههایی بود که در این تماشاخانه به صحنه رفت. در آن زمان اجرای نمایشهای خارجی در این تالار ممنوع بود. دوره دوم تاریخی این تماشاخانه از سال 51 تا 57 بود و نمایشنامه "بازرس" نوشته گوگول اولین اثر خارجی بود که در این سالن اجرا شد.
مؤدبیان ادامه داد: دوره سوم از سال 57 تا قبل از بازسازی اخیر تماشاخانه ادامه داشت که در این مدت سالن در تعطیلی نسبی بسر میبرد. اما دوره چهارم که بعد از بازسازی صورت گرفته دورهای است که تماشاخانه برای بار دیگر زنده و مورد بهرهبرداری قرار گرفته است.
محمود دولتآبادی یکی دیگر از هنرمندانی بود که حضورش روی صحنه شور و حال خاص به مراسم داد. او ضمن ابراز خوشحالی از حضور در این مراسم گفت: از حافظه دوستان، از سرور دوستان و همچنین سماجتی که احساس میکنم در وجود یکایک دوستان قدیم خودم هست تشکر می کنم. وقتی مؤدبیان پرونده تماشاخانه را میگفت به وجد آمدم.
وی خاطرنشان کرد: وقتی مؤدبیان فیالبداهه تاریخچه این تالار را گفت من مطمئن شدم تئاتر در کشور ما هرگز نخواهد مرد و هیچ کس و نیرویی نخواهد توانست آن را بکشد. زیرا با عشق اندرون شده و با جان برون شود. داریوشهای مؤدبیان بعدی این حافظه را نسل به نسل ادامه خواهند داد. از این رو تمام کوششهایی که برای تأخیر در این مثنوی شد، زحمت اضافهای بود که برعهده بچه های ما در تئاتر گذاشته شد.
عضو گروه تئاتر ملی یادآور شد: این تأخیرات باعث شد برخی از دوستان به ناچار برای گذران زندگی در آثار ملودرام امروزی در تلویزیون حاضر شوند. برخی اوقات که دوستان خود را روی صحنه تئاتر نمیبینم و آن ها را در این گونه آثار میبینم افسوس میخورم. اما این امر دست دوستان عزیزم نیست و جزئی از تاریخ است. نمیدانم این تئاتر چه اشکالی داشت که باید مدتی تعطیل میشد.
دولت آبادی ادامه داد: من به عنوان یک انسان باید دست و دلم در جایی بلرزد. یکی از چیزهایی که من پایم در مقابل آن سست میشود تئاتر است. یک اصلی باید در زندگی انسان ایرانی وجود داشته باشد و آن را فراموش نکند. آن اصل صبوری و سماجت است. امیدوارم دوستانم را در اجرای نمایشی پیراسته به دور از ملودرامهای کنونی روی صحنه ببینم و به معنای واقعی به تماشای تئاتر بیایم.
وی در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به شکلگیری بهترین دوستیها در تئاتر و با اشاره به بازی در نمایش "چوب به دستهای ورزیل" به کارگردانی جعفر والی و حضور در نمایش "پهلوان اکبر میمیرد" عباس جوانمرد و نمایش "عروسکها" بهرام بیضایی، به ذکر خاطرهای از نمایش "پهلوان اکبر میمیرد" و عباس جوانمرد پرداخت.
محمدعلی کشاورز بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون نیز با اشاره به زحمات دکتر فروغ در راهاندازی دانشکده هنرهای دراماتیک و همچنین تماشاخانه سنگلج، از زحمات تمامی عوامل پشت صحنه تماشاخانه سنگلج تشکر و قدردانی کرد.
وی در ادامه اظهار داشت: معتقدم خداوند هنرمندان تئاتر را بسیار دوست دارد و تئاتریها از بهترین بندگان صالح خدا هستند. ما باید در خدمت سرزمین پرگهر خود و مردمان عزیزمان باشیم و به آن ها خدمت کنیم.
یکی از برنامه های ویژه جشن 43 سالگی تماشاخانه سنگلج تقدیر از علی اصغر ریسه پیشکسوت ساخت دکور در این تماشاخانه و جهانسوز فولادی اولین صدابردار سنگلج بود.
پرویز پورحسینی که در این قسمت از برنامه حضور داشت با تشکر از نحوه بازسازی تماشاخانه سنگلج، گفت: متأسفانه بازسازی تئاتر شهر نه تنها مؤثر نبوده بلکه ایرادات بسیاری نیز دارد. متأسفانه در زمان بازسازی تئاتر شهر با هیچکدام از اهالی تئاتر مشورت نشد تا نتیجه حاصله مناسب تئاتر باشد.
تقدیر از قدیمی ترین تماشاگر تماشاخانه سنگلج و همچنین مدیریت تالار و اجرای موسیقی به سرپرستی مهدی وجدانی از دیگر برنامههای این مراسم بود. در انتهای این جشن تمامی حاضران در سالن با هم عکسی یادگاری گرفتند.
بهمن مفید، سعدی افشار، آناهیتا همتی، حسین مسافر آستانه، فردین خلعتبری، نصرالله قادری، منیژه محامدی و بسیاری از هنرمندان دیگر از حاضران در جشن 43 سالگی تماشاخانه سنگلج بودند.
نظر شما