۲۲ آبان ۱۳۸۷، ۱۳:۳۸

مصطفی رحماندوست:

دین با آئینها در کودک درونی می‌شود

دین با آئینها در کودک درونی می‌شود

مصطفی رحماندوست عصر دیروز 21 آبان ماه در سخنرانی ماهانه مؤسسه "گفت‌وگوی ادیان" با اشاره به اینکه دین با پرورش آئینها در وجود کودک درونی می‌شود، گفت: زمینه‌های عاطفی پذیرش آئین‌های وابسته به عبادت را باید در کودک به گونه‌ای ایجاد کرد که کودک در درون خود دین را باور کرده و بپذیرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، مصطفی رحماندوست در نشست "دین در آینده کودک" که به مناسبت فرا رسیدن روز جهانی کودک در مؤسسه "گفت‌وگوی ادیان" برگزار شد، درونی کردن و عاطفی کردن دین در درون کودک را از طریق پرورش آئینهای دینی ممکن دانست.

رحماندوست شاعر و مترجم کودک اظهار داشت: انسانِ کودک و کودک انسان نیازمند داشتن بازیهای آئینی هستند که مبتنی بر عباداتی است که از آن اخلاق و رفتار ناشی می‌شود. باید زمینه‌های عاطفی پذیرش آئینهای وابسته به عبادت را در کودک به‌گونه‌ای ایجاد کرد که کودک در درون خود دین را باور کرده و بپذیرد.

این نویسنده کتاب کودک سخنرانی خود را با ارائه تعاریفی از کودک و دین آغاز و تصریح کرد: کودکی دوران بی‌تعریفی است. در گذشته طفل به معنای زیادی بود و طفیلی هم از همین ریشه است و کودک به دنیا می‌آمد و رها می‌شد تا بزرگ شود. اما در دوران معاصر در برخی کشورها تا 18 سالگی را سن کودکی می دانند، در برخی کشورهای اسلامی این سن برای دختران 9 سال و برای پسران 15 سال است و در کشورهایی دیگر تا 23 سالگی هم گاهی سن کودکی شناخته می شود.

وی با اشاره به اینکه نمی‌توان در این خصوص به نتیجه مشخصی رسید، اما تنها حرف شاعرانه بی‌دلیلی که من در این مورد می‌توانم بگویم این است که هر چه کشوری فقیرتر باشد سن کودکی در آن پایین‌تر است و هر چه کشوری ثروتمندتر باشد و فرصت شادمانی به نسلها بدهد سن کودکی در آن بالاتر می‌رود، افزود: خوشبختانه در کشور ما سن کودکی تا 15 سال است و در این خصوص تقسیم‌بندی کتاب، فیلم و آموزش صورت گرفته و این اتفاق مبارکی است چرا که در هیچکدام از کشورهای منطقه این اتفاق رخ نداده است.

مصطفی رحماندوست با ارائه نگاهی از دین اظهار داشت: دین به معنای اعم آن چیزی است که انسان خود آن را پذیرفته تا پیروی کند نه آن چیزی که به او تحمیل شده باشد؛ چرا که قوانین دینی با نیروئی غیبی سر و کار دارد که برای آرامش و سعات او کافیی است. البته آنهایی که دین را مزاحم حکومتهای خود می‌دانند تلاش دارند دین را به باوری شخصی تبدیل کنند و آنهایی که می‌خواهند دین مؤید حکومتشان باشد سعی می‌کنند به آن جنبه اجتماعی دهند.

وی افزود: در هر دو صورت، دین تأثیر خود را در روابط مردم به جا می‌گذارد و آن را به پدیده‌ای اجتماعی بدل می‌کند که در زندگی همه انسانها تأثیر خود را دارد و حتی در زندگی مدرن هم نوعی ادبیات دینی مبتنی بر انگاره های مدرن پدید آمده است که مثلاً از آن با عنوان احترام گذاشتن به حقوق دیگران یاد می‌شود. بنابراین دین تأثیرات اجتماعی خود را دارد و کودک ما هم در همین جامعه در حال رشد است.

این نویسنده کتاب کودک با بررسی وضعیت تأثیر دین در زندگی کودک گفت: معمولاً دین به‌وسیله کسانی به کودک عرضه می‌شود که باورها و نیازها و حسهای کودک را به رسمیت نمی‌شناسند.

رحماندوست با بهره‌گیری از واژه "بزرگترها" از کتاب شازده کوچولو اگزوپری افزود: دین توسط دو گروه پدر و مادرها و روحانیون دینی که دو گروه از بزرگترها هستند به کودک داده می‌شود، دو گروهی که بی‌ارتباط ترین گروه با کودکان هستند.
گروه اول یعنی والدین با جستجوی ناکامیهای خود در وجود کودک، سعی دارند خود را راضی کنند و گروه دوم یعنی روحانیون که اهل پاسداشتن از دین هستند اصلاً مخاطبی به نام کودک ندارند؛ چرا که دین در تعریف این گروه برای کسانی است که مکلف شده باشند و کودک در این دسته جا نمی‌گیرد و بنابراین کودک میان دو گروهی مانده که هیچ ارتباطی با آنها ندارد.

این نویسنده کتاب کودک با اشاره به اینکه یک وجه مشترک میان این دو گروه هست و آن این است که هر دو گروه می‌خواهند نسل آینده حتماً دیندارتر باشد، چرا که از سویی معتقدند دیگر از این نسل گذشته و از سوی دیگر آمادگی کودک را برای دین‌پذیری می بینند، یاد آور شد: اگر دقت کرده باشید کودک ما مسواک زدن را از ما تقلید نمی‌کند اما مثلاً نماز خواندن را از ما تقلید می‌کند و این دین‌پذیری کودک دو دلیل دارد. یکی اینکه کودک به این واسطه مورد تشویق مستقیم و غیرمستقیم این دو نهادی قرار می‌گیرد که می‌خواهند دین را به او آموزش دهند و دیگری به دلیل وجود ویژگیهای خاص کودک چون خیال‌پروری او است.

رحماندوست گفت: اتفاقاً دین با خیال‌پروری ارتباط مستقیم دارد؛ چرا که دین با نیرویی سر و کار دارد که قابل رویت نیست و قرار است نیرویی در دین از ما محافظت کند که نمی‌دانیم چه نیرویی است. این نیرو ابتدا در خیال امکان باور، گسترش و تکیه کردن دارد و به دلیل قدرت خیال‌پردازی کودکان، پذیرش دعوت و امید به هدایت بچه‌ها در همه ادیان بیشتر می‌شود. دلیل دیگر دین‌پذیری کودکان این است که کودکان می‌خواهند در هر سنی خودی نشان دهند و مراکز و نهادهای دینی بهترین مکانهایی هستند که کودکان و نوجوانان در آن می‌توانند با بروز استعدادهایشان مورد تشویق قرار گیرند.

مصطفی رحماندوست تصریح کرد: از این رو جنبه اجتماعی دین برای کودک و جنبه فردی دین برای بزرگسالان اهمیت می‌یابد. بزرگترها می‌خواهند بچه‌ها به اعمال و عبادات روی بیاورند و بچه‌ها بازی اجتماعی می‌خواهند و اینجاست که دعوای همیشگی بزگترها و کودکان پدید می‌آید، درصورتی که اگر بزرگترها این مسئله را درک می‌کردند، این بازی کودکان را به رسمیت می‌شناختند.

وی با بیان دو پیش‌بینی متضادی که برای آینده جهان ترسیم شده است، افزود: یک پیش‌بینی معتقد است که جهان به سمتی می‌رود که اسیر تکنولوژی و ساخته‌های خود می‌شود و پیش‌بینی متضاد دیگر می گوید که حماقتها بر جامعه حکومت خواهد کرد.

این شاعر و مترجم آثار کودک گفت: من نمی‌دانم جهان به کدام سمت می رود، کما اینکه علائم هر دو این پیش‌بینیها در جهان دیده می‌شود اما در هر دو صورت نیاز به منجی که در تمام ادیان هم از آن یاد شده در این شرایط احساس می‌شود. چون در هر دو حالت انسان به نوعی از بلاهت یا "سادگی" می رسد که هیچ کاری از او ساخته نیست و در هر دو پیش‌بینی آخر زمانی بشر ساده همان "کودک" است.

وی با تأکید بر اینکه بشری که به پایان جهان برسد، در هر دو جامعه انسانی ناتوان است که ویژگیهایش به کودک بسیار نزدیک است و چاره‌ای ندارد جز اینکه در خیال‌پردازیهای خودش جهان را مغلوب کند، اظهار داشت: در چنین جهانی آئین بیش از دین معنا می‌یابد، چرا که آئینها به نوعی به بازیهای کودکان شبیه‌اند که آرامش‌آور هستند و علاوه بر این قید و بندی برای فرد ایجاد نمی‌کنند.

مصطفی رحماندوست گفت: آنچه دین از دین‌باوران می‌خواهد اخلاقی است که بر اثر عبادت به وجود می‌آید اما آئین نوعی بازی است که آرامش‌آور است و هیچ قیدی به همراه ندارد. بنابراین انسان آخر زمانی که به نوعی بلاهت، سادگی و شاید کودکی می‌رسد، نیز برای دفاع از هویت، شخصیت و جامعه خودش نیازمند یک سری آئین می‌شود که مثل بازی مدتی برای او آرامش به همراه بیاورد.

وی گفت: عبادت و رفتار معمولا در آئین حذف می‌شود آنچه می‌ماند تن دادن شخصی به یکسری قاعده شخصی است که دیگر قید اخلاقی ندارد، از کودکان هم قید اخلاقی برداشته شده و از آنها عبادتی خواسته نشده است. عبادت در حقیقت تکرار یک عمل است که حتی اگر از روی عادت باشد برای اعلام وابستگی خود به باور درونی خود انجام می‌شود.

این شاعر در ادامه با تأکید بر اینکه عبادت، اخلاق به همراه می آورد و این اخلاق و رفتار در حیطه وجود انسان معصوم شده آینده معنا نمی‌دهد و آنچه در این شرایط معنا دارد آئینهایی است ک قید و بندی ایجاد نمی‌کند، یاد آور شد: همین مسئله است که در جامعه دینی که هنوز به آن جامعه نهایی نرسیده همیشه دعوای همیشگی میان عبادت مداران و اخلاق خواهان را با کسانی که همیشه به دنبال آئین هستند پدید می‌آورد. اما کسانی که به آئین رو می‌آورند جنگی با آئین دیگری ندارند. لذا پذیرش و تحمل دیگر گروهها برایشان ساده‌تر است. البته چون دین مخلوطی از عبادات و آئینها است که اگر درست مورد پذیرش قرار گیرند به آن نقطه باور دیگران و تحمل عقاید و نظرات مخالف هم می‌رسد.

وی گفت: آنجایی دین‌مداران درگیر می‌شوند که رهبران سیاسی دینی وارد گود می‌شوند و برای حفظ خودشان نوعی خطر را به وسیله دین اعلام می‌کنند که کودک با معصومیت خود آن جنگ را باور ندارد. حتی دین به معنای مختصر آئین اش یا به معنای اخلاقش در فردای دور این روزگار یا در مسیر رسیدن به آن روزگار می تواند جاهایی آن کودک انسان یا انسان کودک را کنار خود بنشاند و به نیازهایش پاسخ بگوید.

این نویسنده کتاب کودک افزود: من معتقدم فردای روزگار کودک انسان یا انسان کودک مبتنی بر آئینهای بسیار و عبادات و تقیدات کمتر است اما این باور را هم دارد که اگر آرامش از حد بازی دینی خارج شود به بخشی از اعتقادات و اخلاقیات و باورها نیازمند است و لذا اگر آئینی که اتفاق می افتد نوعی از بندگی و بستگی مداوم در خود داشته باشد مثل کسی که هر هفته به کلیسا می رود یا کسی که هر روز نماز می خواند آنگاه برای فرزند آینده ما چند فایده متصور خواهد بود. این اتفاق در وهله اول آرامش ایجاد می کند، در آن جامعه بلاهت زده آدم دیندار احساس هدفدار بودن می کند، برای رسیدن به وضعیت مطلوب تلاش خواهد کرد، اتکا به خویشتن پیدا می کند، چون خود را به یک نیروی لایزال وابسته می داند و در وهله آخر انسان قدرت تحمل دیگری را پیدا می کند.

مصطفی رحماندوست در ادامه تصریح کرد: باید زمینه های عاطفی پذیرش آئینهای وابسته به عبادت را در کودک به گونه ای ایجاد کرد که کودک در درون خود دین را باور کرده و بپذیرد.

سی و نهمین جلسه سخنرانی از سری سخنرانیهای علمی ماهانه مؤسسه گفت و گوی ادیان با حضور، سید محمد علی ابطحی رئیس این مؤسسه، کریستین سالازار، نماینده یونیسف در ایران، فریدون عموزاده خلیلی و مصطفی رحماندوست نویسنده کتاب "کودک عصر" دیروز 21 آبان ماه برگزار شد و در آن نقش دین در زندگی و آینده کودک مورد بررسی قرار گرفت.

کد خبر 781967

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha