ليگ سوم نمود بارز و عيني تنفس فوتبال ايران درچنين فضايي بود. افزايش مدعيان ليگ، از بين رفتن حاشيه امنيت تيمها، ثبت نتايج غير قابل پيش بيني، كشيده شدن جنگ قهرماني به روز آخر و مهمتر از همه تقسيم عناوين قهرماني بين تيمهايي كه بهتر خود را با سازوكار حرفه اي منطبق كرده بودند جملگي باعث شد تا ليگ سوم در مقايسه با دوره هاي قبل از شاخصها و كيفيت ممتازي برخوردار شود. دقيق شدن در اينكه تيمهاي اول تا سوم ليگ با چه توانمندي و ابزارهايي در مسير موفقيت گام برداشتند و بازي به بازي خود را بيشتر در كورس قهرماني قرار دادند حقايق بسياري را پيش روي فوتبال ايران روشن مي كند. در اين ميان قرار گرفتن نام فولاد خوزستان در بين سه تيم اول ليگ 82-83 شايد در نگاه اول با در نظر گرفتن پتانسيل و موجوديت اين تيم بديهي و قابل پيش بيني به نظر برسد اما در اينكه چطور يك تيم شهرستاني نام خود را در ميان بزرگان فوتبال ايران مطرح كرده است مطمئنا جالب و قابل تعمق خواهد بود. فولاد چندسالي است كه در مسير تحول از فوتبال آماتور به فوتبال حرفه اي گام بر مي دارد و با فراهم كردن امكانات و ابزارهاي ويژه حركت نويني را آغاز كرده كه اقرار نيست اگر بگوييم در ميان تيمهاي ليگ برتر از معدود باشگاههاي است كه كه به مفهوم حرفه اي نزديك شده است. بگوويچ و حضور چندين ساله او در شكل گيري پايه هاي مستحكم فولاد در فوتبال ايران نقش انكار ناپذيري داشت. او با معرفي پنج بازيكن تيم ملي سازندگي را بارديگر در فوتبال خوزستان احيا كرد. با رفتن وينكو به پرسپوليس در ابتداي فصل، هموطن او لوكابوناچيچ جانشين وي شد و جالب اينكه در اولين فصل حضورش در فولاد دست به كار بزرگي زد و ضمن كسب مقامي سومي ليگ، عنوان بهترين تيم شهرستاني را براي فولاد به ارمغان آورد. لوكا يك مربي جدي، سختگير و بادانش است كه به همه چيز نگاه حرفه اي دارد. او برخلاف ديگر كرواتهاي كه در فوتبال ايران حضور داشته و دارند كمتر حرف مي زند و بيشتر عمل مي كند. مي گويد: " امسال هم مي توانستيم جام را در دست بگيريم اما شايد پنجه هاي قوي نداشتيم". و ادامه مي دهد: " با اين جوانها آينده متعلق به فولاد است". گفت و گوي گروه ورزشي " مهر" با يكي از موفق ترين مربيان خارجي فوتبال ايران حاوي نكات جالبي است كه خواندنش خالي از لطف نخواهد بود.
* در فوتبال ايران مربيان خارجي زيادي فعاليت كردند. از استانكو و مت كويچ گرفته تا بلاژويچ و اين اواخر بگويچ. اما در تمام اين سالهاي كمتر به يادداريم يك مربي خارجي در اولين سال فعاليتش در يك باشگاه جديد صاحب چنين موفقيتي شده باشد. حتي بگويچ هم بعد از سه سال كار مستمر در فولاد نتوانست اين تيم را به چنين جايگاهي برساند. اين موفقيت چطور براي فولاد بدست آمد؟
** بايد اعتراف كنم اولين سال حضورم در فولاد با سختيهاي زيادي همراه بود. به غير از دشواريهاي طبيعي كه در راه آماده سازي براي شناخت محيط جديد و آشنايي با بازيكنان با آن روبرو بودم، بايد با آب وهواي گرم و غير قابل تحمل اهواز هم مي جنگيدم، كه تصور مي كنم در اين بخش پيشرفت قابل ملاحظه اي داشتم.
* مقايسه نتايج نيم فصل اول و دوم فولاد نشان مي دهد با نوسانات زيادي روبرو بوديد؟
** شايد همان عدم شناخت بين و من تيم باعث شد در نيم فصل اول انسجام و ثبات لازم را نداشته باشم. ولي هرچه به شناخت متقابلي دست پيدا كرديم توانستيم گامهاي محكمتر در نيم فصل دوم برداريم.
* به نظر نمي رسد اين شناخت متقابل به سادگي به دست آمده باشد؟
** دقيقا. دليلش هم اين است كه من به سختي با ديگران ارتباط برقرار مي كنم. همين مساله زماني زيادي را از من گرفت و مدتي طول كشيد تا بازيكنان به افكار و روحيات من عادت كنند.
* ميزان پذيرش اين شرايط جديد از سوي بازيكنان چگونه بود؟
** طبيعي بود كه اوايل با مقاومتهايي روبرو شوم. روزهاي اول بازيكنان فكر مي كردند اگر از آنها انتقاد مي كنم قصد تخريبشان را دارم در حالي كه اين انتقادها در جهت روند كاري بهتر تيم بود. البته در اين راه كمكهايي خوبي هم از سوي آقاي رضاييان و نواصرزاده براي آشنايي با روحيات بازيكنان و شخصيت آنها به من شد كه به شناخت از فولاد سرعت بيشتري بخشيد. نتيجه همين آشنايي با تيم به خوبي در عملكرد نيم فصل دوم نمود پيدا كرد به طوريكه ما توانستيم 7 پيروزي و تنها يك شكست بدست آوريم.
* موضوعي كه همواره در فصل گذشته مورد اعتراض شما قرار داشت مساله در اختيار نداشتن بازيكنان ملي پوش فولاد بود. اعتراض شما در شرايطي مطرح مي شد كه چاره اي هم جز اين براي تيم ملي وجود نداشت؟
** من اعتقاد دارم فولاد بزرگترين قرباني وضعيت حال حاضر فوتبال ايران است. ما امسال تقريبا 40% از قواي تيمي مان را به خاطر اردوها و بازيهاي تيم ملي در اختيار نداشتيم. اين جداي از بازيكناني است كه در رده هاي اميد، جوانان و نوجوانان همراه ما نبودند. البته اين مايع غرور و سرافرازي فوتبال خوزستان است كه بازيكنان زيادي را در تيم ملي دارد ولي تصور مي كنم ليگ حرفه اي هرگز تقدير لازم را در مقابل اين فداكاري فولاد نداشته است.
* خيلي ها اعتقاد دارند فولاد با پتانسيل و بضاعتي كه داشت امسال مي توانست قهرمان ليگ برتر بشود ولي اين خودباوري و اعتماد به نفس هرگز در مربيان و بازيكنان اين تيم شكل نگرفت؟
** من تصور نمي كنم اين تفكر صحيحي باشد. من هرگز نمي خواهم با بعضي اظهار نظرها خودم را بيشتر از آنچه كه هستم نشان بدهم. به نظر من آنهايي كه اين حرفها را مطرح مي كنند با متدلوژي و نحوه آماده سازي تيم آشنايي ندارند، زماني كه 5 و 6 بازيكني كه ستونهاي تيم فولاد را تشكيل مي دهند تنها در 30% تمرينات تيم حضور دارند چطور مي توانند با تمام قدرت در بازيها حضور پيدا كنم. من هميشه اعتقاد دارم بهترين عملكرد نتيجه است ولي شما به من بگوييد وقتي من قبل از يك مسابقه بازيكنان اصلي تيمم را در اختيار ندارم چطور مي توانم در اين مسابقه برنامه ريزي كنم.
* چند درصد احتمال داشت اگر تمام بازيكنان خود را آماده و سرحال در اختيار داشتيد امسال قهرمان شويد؟
** نمي توانم با قطعيت بگويم صد درصد قهرمان مي شديم اما مطمئنا شانس ما بيشتر از حالا بود.
* شما چه راه حلي براي اين مشكل داريد؟
در دنيا شايد بجز روسيه در هيچ كشور ديگري بازيكنان تيم ملي را به اردوهاي 15 و 20 روزه دعوت نمي كنند. اين مساله در دنيا منسوخ شده است. از طرفي ديگر فيفا زمان تحويل بازيكنان باشگاهي به تيم ملي را مشخص كرده است. من همان چيزي را مي خواهم كه فيفا اعلام كرده است نه بيشتر از آن. ولي متاسفانه اين شرايط براي من وجود ندارد. همين هفته گذشته دوازده بازيكن فولاد به خاطر حضور در اردوهاي تيم ملي در تمرينات ما غايب بودند و حتي من بازيكن به تعداد كافي براي تمرين كردن نداشتم. با اين شرايط اگر كسي مي تواند يك تيم را قهرمان كند حاضرم همين امروز جايگاهم را به او تحويل بدهم. آقاي مايلي كهن بعد از شكست مقابل چين عنوان كردند كه بخاطر اينكه مدت كمي بازيكنان تيم اميد را در اختيار داشتند متحمل چنين شكستي شدند، بنابر اين براي من كه بايد براي 26 هفته برنامه ريزي داشته باشم در اختيار داشتن تمام بازيكنان اجتناب ناپذير است.
* فولاد در دور رفت مقابل تيمهاي سپاهان، استقلال، برق و پرسپوليس مغلوب شد. اين در حالي بود كه در بعضي از اين بازيها شما نخواستيد از بازيكنان ملي پوشتان بازي بگيريد، چرا؟
** ببينيد من اعتقاد دارم اگر ما سه امتيازاز هركدام از اين بازيها را مي گرفتيم الان قهرمان بوديم ولي ما شرايط عادي نداشتيم. به طور مثال در بازي رفت مقابل برق شيراز 5 بازيكن اصلي ما شب قبل از مسابقه از كره به ما ملحق شدند و روز بعد با يك تيم خسته 2 بر صفر بازي را به برق شيراز واگذار كرديم فكر مي كنيد در اين شكست چند درصد من مقصر بودم.
* اما در خيلي از بازيها زماني كه بازيكنان نظير كعبي، مبعلي، بداوي و... در نيمه دوم به بازي مي آمدند كاملا جريان بازي تغيير مي كرد و حتي فولاد به پيروزي مي رسيد؟
** شرايط تمريني هر بازيكن شرط اصلي حضور او در تركيب اصلي است. زماني كه از وضعيت بازيكنانم اطلاع ندارم چطور مي توانم ريسك كنم و از آنها بازي بگيرم. ضمن اينكه در بازيهاي زيادي همين كار را كردم ولي نتيجه نگرفتم. به نظر من سير استفاده از بازيكنان تيم ملي به هيچ وجه صحيح نيست. اگر اين روند به همين شكل ادامه يابد به زودي اكثر بازيكنان تيم ملي كيفيت بازي خودشان را از دست مي دهند و تبديل به مهره هاي معمولي خواهند شد. شما ببينيد تيم اميد از چين شكست مي خورد ولي بازهم برانكو بازيكنان بي انگيزه و سرخورده اين تيم را براي بازي با تيم ضعيف لائوس دعوت مي كند در حالي كه فكر مي كنم اگر تداركات، سرپرست و چند نفر از كادر فني تيم فولاد هم مقابل لائوس بازي مي كردند اين تيم را شكست مي دادند. من حاضرم در اين رابطه در يك ميز گرد با مربيان تيم ملي شركت كنم. به اعتقاد من شرايطي كه امسال فولاد داشت كسب مقام سومي ليگ شبيه يك معجزه ورزشي بود.
* در مقاطعي از فصل اختلاف شما با بازيكنان ملي پوش بسيار بالا گرفت و حتي به تهديد اخراج آنها منجر شد. علت اين برخوردها چه بود؟
** نه تنها اختلاف بلكه با آنها دعوا داشتم. بعضي از آنها بي دليل مي خواستند از تمرين فرار كنند. شايد دليلش هم اين بود كه مجبور بودند در چند جبهه بازي كنند و واقعا مجالي براي استراحت نداشتند. ابتدا سعي كردم با صحبت كردن از آنها بخواهم به عنوان ستون اصلي تيم بار تيم را به دوش بكشند ولي زماني كه ديدم اين كار نتيجه نمي دهد از شيوه هايي مثل تهديد استفاده كردم. در مقاطعي هم با وجود اينكه با مخالفتهايي روبرو مي شدم سعي كردم بازيكنان جوان را جايگزين آنها كنم كه خوشبختانه به نتايج خوبي هم رسيدم.
* فكر مي كنيد چرا بازيكنان ما عمر قهرماني طولاني ندارند؟
** پاسخ اين سوال را بايد در نحوه آماده سازي بازيكنان جستجو كرد. به نظر من بازيكنان در فوتبال ايران مدام زير بار سنگين مسابقات فرسايشي قرار دارند. از نظر كيفيت شما بازيكنان بسيار خوبي داريد ولي در كنار آن بايد هم تمرين باكيفيتي وجود داشته باشد و هم زندگي و استراحت مناسب. ولي شما زماني كه ليگي را سپري مي كنيد كه بارها دچار وقفه مي شود طبيعي است كه بازيكن كيفيت بدني اش را از دست مي دهد. در فوتبال شما بازيكن به مثابه موبايل تلقي مي شوند كه مربيان تصور مي كنند مدام مي توانند آنها را شارژ كنند در حالي كه اين تفكر غلطي است.
* چند درصد از موفقيت فولاد را سهم بازيكنان ملي پوش خود مي دانيد؟
** من با آمار به شما مي گويم بازيكنان ملي پوش تنها از 30% آمادگي برخوردار بودند. به نظر من اين ساير بازيكنان بودند كه سهم عمده از در موفقيت فولاد داشتند. به طور مثال يك بازيكن ملي پوش در طول 24 بازي تنها يك گل براي فولاد به ثمر رساند در حالي كه در همان پست بازيكن غير ملي پوش 6 گل زد. يا مورد ديگر 3 ملي پوش فولاد 5 كارت قرمز از مجموع 9 كارت قرمز فولاد را گرفتند كه اينها راندمان كار ملي پوشان را نشان مي دهد بنابر اين خودمان را نبايد اسير اسمها كنيم و واقعيتها را نبينيم.
* خيلي ها معتقدند نوعي دو دستگي بين بازيكنان ملي پوش و غير ملي پوش فولاد وجود دارد بطوريكه ملي پوشها عليه شما و غير ملي پوشها له شما بودند؟
** شايد اين بخاطر حضور طولاني بازيكنان ملي پوش در اردوهاي تيم ملي و احساس نزديكي اين گروه نسبت به يكديگر بود. آنها حتي در مقاطع اي از يكديگر حمايت و تلاش مي كردند در مقابل بعضي مسائل بايستند، ولي تصور مي كنم حالا اين جو در باشگاه از بين رفته و در حال حاضر تمام بازيكنان به فكر موفقيت تيم هستند و توانستيم به مجموع يكپارچه اي دست پيدا كنيم.
* مي گويند شما نسبت به اطرافيانتان بدبين هستيد و رفتار كاملا حرفه اي را در مورد بازيكنان آماتور به كار مي گيريد؟
** اين فقط يك حدس و گمان شخصي است. البته من بدبين هستم ولي نسبت به بازيكني كه به اندازه پولي كه مي گيرد كار نمي كند. نسبت به آنهايي كه مي خواهند از زير بار مسووليت فرار كنند. ولي در شرايط عادي لزومي ندارد نسبت به اطرافيانم بدبين باشم. اين را هم اضافه كنم تا زماني كه در فولاد هستم اجازه نخواهم داد كسي در اين تيم كم كاري كند.
* چه سهمي از موفقيت اين فصل فولاد را براي خود قائليد؟
** من سهم كوچكي در اين موفقيت داشتم. برخلاف بلاژويچ كه تمام موفقيتها را حاصل كار خود مي دانست من اعتقاد دارم يك مربي مجموعه عوامل زيادي دخيل هستند. به نظر من موفقيت امسال فولاد متعلق به آقاي رضاييان، نواصر زاده و تمام اعضاي باشگاه است. به نظر من آنچه كه بيشتر از كسب مقام سومي فولاد ارزشمند است سه بازيكن جديدي است كه به فوتبال ايران معرفي كرديم. كلاه كج، ميلاد نوري و محمد علوي از پديده هاي امسال فولاد بودند كه مطمئن باشيد كه سال آينده بيشتر از آنها خواهيد شنيد.
* به نظر شما پديده امسال فولاد چه بازيكني بود؟
** با قدرت مي گويم عادل كلاه كج. او با 18 سال سن بيشتر بازي را در خط دفاعي فولاد بعد از سهراب بختياري زاده انجام داد و بهترين بازيكن اين فصل فولاد بود. اوايل فصل با مخالفتهايي به خاطر استفاده از اين بازيكن جوان روبرو بودم و در جواب مخالفانم مي گفتم مگر اوون يا رائول فوتبالشان از چندسالگي شروع كردند؟ خوشبختانه پافشاري من نتيجه داد و امروز يك پديده جوان به فوتبال ايران معرفي شده است. اين بيشتر از هرچيزي براي فولاد ارزشمند است.
* مطمئنا فولاد مي تواند پديده هاي ديگري هم به فوتبال ايران معرفي كند؟
** دقيقا به همين خاطر قراردادم را با فولاد تمديد كردم چون فكر مي كنم بذر خوبي را در اين زمين كاشتيم و مي توانيم در آينده بهتر نتيجه بگيريم. در حال حاضر مدارس فوتبال فولاد شايد در دنيا بي نظير باشد با اين جوانهاي مستعد آنهم در گنج بي پايان استعداد فوتبال در خوزستان آينده را متعلق به فولاد خواهد كرد.
گفت و گو: ناصر تقي پور
نظر شما